1394/08/11 - 7 : 34
کد خبر: 7341
استاد يعقوب فرزان به روايت استاد ياسمن فرزان
اعطاي جايزه تحصيلي دکتر فرزان به دانشجويان برتر فيزيک
احرار خبر: دکتر يعقوب فرزان از استادان پيشکسوت دانشکده فني دانشگاه تبريز، بيستم مهرماه امسال پس از عمري تلاش خستگي ناپذير آموزشي و اجرايي در عرصه مهندسي عمران دعوت حق را لبيک گفت و با بدرقه گرم دانشگاهيان، شاگردان و خيل دوستدارانش در وادي رحمت تبريز آرام گرفت.

به گزارش احرار خبر،علاوه بر مراسم مختلف بزرگداشتي که در تبريز براي اين استاد فقيد برگزار شد، روز چهارشنبه گذشته، مراسم يادبود و ترحيمي با حضور همکاران دکتر ياسمن فرزان - فيزيکدان برجسته و دختر استاد فرزان - در محل پژوهشگاه دانش‌هاي بنيادي و مراسمي عمومي عصر همان روز به همت کانون مهندسين فارغ التحصيل دانشکده فني دانشگاه تبريز در تهران برگزار شد. 

دکتر فرزان طي سخناني در مراسم پژوهشگاه دانش‌هاي بنيادي به مروري بر زندگي و خدمات پدر در طول بيش از نيم قرن فعاليت آموزشي و صنعتي پرداخت و به جاي بازگويي کليشه هميشگي «همسري وفادار و پدري مهربان» به بيان خاطراتي از منش و مرام اخلاقي استاد پرداخت. 

ياسمن فرزان اما در جلسه بزرگداشت کانون مهندسين که با حضور گسترده اساتيد و مهندسان پيشکسوت و همکلاسي‌ها و شاگردان و همکاران سالهاي دور و نزديک استاد برگزار شد ترجيح داد بيشتر شنوده خاطرات و صحبتهاي دوستان و شاگردان کهنسال پدر باشد و البته در سخنراني کوتاه خود پيشنهادهايي را براي معرفي و تجليل از استادان پيشکسوت خصوصا استادان دانشگاه تبريز مطرح کرد.

 برنده جايزه دانشمند جوان اتحاديه بين‌المللي فيزيک محض و کاربردي پيش از بيان پيشنهاداتش تاکيد کرد: من نگران فراموش شدن نام پدرم نيستم. او با پرورش چند نسل از دانشجويان مهندسي آنقدر شناخته شده است که ياد و نام او تا سالها زنده خواهد بود و در همين تهران بارها و بارها با مهندساني مواجه شده‌ام که براي من از روحيات و منش پدرم خاطره‌ها گفته‌اند. 

آشنا کردن مردم با خدمات اساتيد از طريق صدا و سيما و گردشگري شهري 

وي گفت: پيشنهاد اول من اين است که دانشگاه تبريز با همکاري شهرداري و صدا و سيما مستندهايي درباره فعاليتهاي پدر و هم نسلان او بسازند تا مردم با زندگي و خدمات آنها آشنا شوند. 

بناها و سازه‌هاي زيادي در تبريز توسط دکتر فرزان و استادان هم نسل ايشان ساخته شده که جا دارد مردم شهر، کساني را که براي احداث اين سازه‌ها زحمت کشيده‌اند، بشناسند. شايد درست نباشد که من به عنوان دختر ايشان، مردم را به بازديد از سازه‌هايي که پدرم در احداث آنها نقش داشته ببرم ولي نهادهايي مثل شهرداري تبريز مي‌توانند با ترتيب دادن برنامه‌هاي بازديد از اين بناها و تاسيسات، ضمن آشنا کردن مردم با خدمات مهندسي صورت گرفته به توسعه گردشگري مدرن در تبريز کمک کنند. 

جاي خالي قطعه نام آوران در وادي رحمت

 دکتر فرزان خاطرنشان کرد: پيکر پدرم در قطعه 104 وادي رحمت به خاک سپرده شد در حالي که دانشگاه براي دفن ايشان در قطعه هنرمندان بسيار همکاري کرد و البته کارشکني‌اي در بين نبود.

 با توضيحات مسوولان مربوطه مبني بر اين که قطعه هنرمندان ويژه نام آوران هنري است با تصميم خانواده قرار شد استاد در قطعه‌اي معمولي دفن شوند. استاد با تربيت پنج نسل از دانشجويان اگر مي‌خواست بيشترين عيادت کننده را در زمان بيماري داشت ولي حاضر نبود کمترين زحمتي به ديگران بدهد حتي در بيمارستان وابسته به دانشگاه راضي نشد که خود را از استادان دانشگاه معرفي کند که مبادا کوچکترين تمايزي بين او و بيماري که از يک روستاي دور آمده قائل شوند لذا از مرام پدرم کاملا دور بود که در قطعه‌اي که براي ديگران در نظر گرفته شده به خاک سپرده شود. البته مناسب است قطعه ديگري براي تدفين استادان و نام‌آوران در وادي رحمت تبريز در نظر گرفته شود که درخواست دارم رسانه‌هاي تبريز اختصاص چنين قطعه‌اي را که مشابه قطعه نام‌آوران بهشت زهرا تهران است پيگيري کنند. 

راه اندازي جايزه تحصيلي دکتر فرزان 

برنده جايزه مرکز بين‌المللي فيزيک نظري عبدالسلام (ICTP) در ادامه از تصميم خود براي راه‌اندازي جايزه (کمک هزينه تحصيلات تکميلي) به نام استاد فرزان براي دانشجويان ممتاز فيزيک خبر داد و گفت: جا دارد که چنين جوايز و بورس‌هاي تحصيلي به نام اساتيد برجسته براي دانشجويان مهندسي عمران نيز ايجاد شود. 

آخرين اثر علمي استاد در انتظار چاپ 

فرزان با اشاره به اين که پدرش پس از بازنشستگي از دانشگاه تبريز فعاليتهاي علمي و آموزشي خود را در دانشگاه آزاد اسلامي شبستر ادامه داد، گفت: پدر همواره از خلوص نيت همکاران جوان خود و فرهنگ بالاي شهر کوچک اما علم پرور شبستر تعريف مي‌کرد و بسيار به دانشگاه آزاد شبستر علاقه داشت لذا انتشار آخرين اثر خود را به اين دانشگاه سپرده که اميدواريم اين کتاب نيز هر چه زودتر منتشر شود. 

اين نخبه برجسته علمي که به رغم امکان فعاليت در بزرگترين مراکز تحقيقات فيزي نظري دنيا ترجيح داده به کشور بازگشته و در پژوهشگاه دانشهاي بنيادي – وابسته به وزارت علوم – فعاليت دارد در پايان با اشاره به بي‌مهري‌هايي که در مقطعي به استاد فرزان شده و او را مدتي از فعاليت در دانشگاه بازداشته بود، اظهار داشت: دکتر فرزان علي‌رغم جثه ضعيفي که داشت شجاعانه و فارغ از هر گونه مصلحت انديشي در راه حقيقت تلاش کرده و جفاهاي بسياري را متحمل شد. پس از فوت ايشان هم دو مساله مرا تسکين مي‌دهد يکي درگذشت آرام و راحت ايشان و ديگري بزرگداشت باشکوه او توسط همکاران و دوستان هم مرام و همفکر او فارغ از رويکردهاي پوپوليستي که در طول عمر خود از آن گريزان بود.

دکتر فرزان همچنين در مراسم بزرگداشتي که از سوي کانون مهندسين فارغ التحصيل دانشکده فني دانشگاه تبريز برگزار شد در معرفي و شرح کوتاهي بر زندگي استاد يعقوب فرزان گفت: «پدر در 25 ارديبهشت ماه سال 1314 خورشيدي در تبريز ديده به جهان گشود و در مقاطع دبستان و دبيرستان در همين شهر تحصيل کرد. در سال 1332 در امتحان ورودي دانشکده فني دانشگاه تهران شرکت کرده با رتبه يک وارد دانشگاه شد. آن زمان کنکور سراسري نبود و دانشکده‌ها امتحان جداگانه مي‌گرفتند. در آن زمان تا جايي که من اطلاع دارم دانشکده فني تهران تنها دانشکده فني کشور بود. دانشکده فني دانشگاه تبريز که پدر سالها در آن خدمت مي‌کرد پنج سال بعد تاسيس شد. 

مراسم بزرگداشت دکتر فرزان

آنان که با تاريخ معاصر ايران آشنايي دارند مي‌دانند سال 1332 سال پر مصيبتي براي کشور بود از جمله آن که در 16 آذر که بعدها روز دانشجو نام گرفت، دانشکده فني دانشگاه تهران آماج حملات بي‌رحمانه‌اي شد. آري! پدر آنجا بود و سه قرباني حادثه از دوستان نزديک پدر بودند. 

بعد از اخذ کارشناسي ارشد مدتي به کار مهندسي در پروژه‌هاي ساختماني و راهسازي در ترکمن صحرا و سپس کرمانشاه مشغول شد. از آن دوره خاطرات بسياري براي ما نقل مي‌کرد. 

سپس به خدمت سربازي پرداخت. در همين زمان و در سال 1339 از وي دعوت به عمل آمد که چند درس رياضي و فيزيک در دانشگاه تبريز که در آن زمان هنوز در خيابان طالقاني واقع بود ارائه دهد. همزمان اساتيدي از فرانسه براي تدريس آمده بودند پدر که به زبان فرانسه کاملا مسلط بود نقش مترجمي در کلاس‌هاي ايشان را بر عهده گرفت. همين اساتيد فرانسوي پدر را به رفتن به پاريس براي ادامه تحصيل تشويق کردند. پدر در دانشگاه پاريس دانشجوي دکتري در رشته عمران شد. تحصيلات دکتري پدر مصادف بود با دهه شصت ميلادي و جنبش‌هاي دانشجويي مشهور فرانسه.

 بعد از اخذ دکتري پدر به وطن بازگشت و در دانشکده فني دانشگاه تبريز مشغول خدمت شد. در همان دانشکده با مادرم خانم مهندس مينو ميرزايي که دانشجوي دانشکده فني بود آشنا شد و ازدواج کرد. حاصل اين ازدواج اين جانب (متولد 1355) هستم و خانم دکتر نيلوفر فرزان (متولد 1367) که اکنون در اوترخت هلند مشغول ادامه تحصيل در رشته داروسازي مي‌باشند. 

در اوايل دهه پنجاه هجري پدرم رييس دانشکده فني بود. رياست او مصادف شد با درآمد بالاي نفتي. پدر و همکارانش فرصت را غنيمت شمرده در جهت تجهيز آزمايشگاه‌هاي دانشگاه کوشيدند. اواخر سال 56 پدر براي فرصت مطالعاتي به همراه من و مادرم دوباره به پاريس رفت. در زمان انقلاب 57 ما در فرانسه بوديم. بعد از اتمام فرصت يک ساله به وطن بازگشتيم.» 

ياسمن فرزان در ادامه با اشاره به شرايط پرتنش دانشگاه ها در سالهاي نخست پس از پيروزي انقلاب که به مهاجرت بسياري از دانشگاهيان برجسته منجر شد از ايستادگي شجاعانه پدر و برخي از همکارانش در مقابل تندروي‌ها و بهايي که براي آن متحمل شدند گفت. سالهايي که پدر و مادر به ياري يکديگر با تاسيس شرکت ساختماني پروژه‌هاي ساختماني متعدد نظير ساختمان اداره پست اهر و بخش‌هايي از مجتمع تراکتورسازي تبريز را به رغم کميابي و نايابي مصالح ساختماني و انبوه مشکلات سالهاي جنگ به ثمر رساندند. 

وي گفت: «بعد ازچند سال که آتش تندروي‌ها اندکي فروکش کرد به سراغ پدر آمدند و او را به دانشگاه بازگردانيدند. پدر به خانه معنوي خود بازگشت بي‌آن که کينه‌اي از کسي به دل نگاه داشته باشد. متاسفانه اغلب آنها که روزي در حقشان ظلم شد بعد از رفع ظلم خواستند حق ضايع شده خود را باز پس بگيرند اما نه از آنان که عامل تضييع حق آنها شده بودند بلکه از نسل جديد بي‌پناه تازه وارد که نقشي در تندروي‌ها نداشت! پدر هرگز چنين نکرد و حتي به آن فکر هم نمي‌کرد!

 جنگ تمام شد و پروژه‌هاي عمراني در استان‌هاي مختلف آغاز. در سالهاي نخست بازسازي، به شرکتها و مهندسين شهرستان‌ها اعتماد نمي‌کردن. پروژه‌ها را عمدتا به شرکتهاي تهران مي‌سپردند. متاسفانه به علت ناشيگري برخي از اين پروژه‌ها به شکست مي‌انجاميد. سپس به نزد پدر مي‌آمدند تا با محاسبات خود راه حلي براي نجات پروژه بگشايد. 

در اين سالها پدر در زيرزمين خانه به قول خودش "بسه" مي‌کرد. شعر طنزي هم به اقتباس از دوبيتي معروف "هر که دارد امانتي موجود..." ساخته بود که همواره زير لب زمزمه مي‌کرد: 

هر که دارد عمارتي نوساز 

بسپارد به بنده در آغاز

 نسپارد شود ترک‌ها باز 

باز پيدا شود به بنده نياز 

آن سالها هم گذشت. کم‌کم نسلي نو از مهندسين خبره برخاستند. همين طور شبيه‌سازي‌هاي کامپيوتري براي محاسبات مهندسي پيشرفت کرد. انحصار محاسبه پروژه در دست پدر به طور طبيعي شکسته شد. گويند استاد موفق کسي است که دانشجويانش از او زبردست‌تر باشند. با اين معيار نيز پدر استادي موفق بود. کم اتفاق مي‌افتد که افراد اين مرحله را با متانت پشت سر بگذارند. در بسياري موارد حسد و يا حرص و آز و تضاد منافع، جلوي لذت تماشاي سربرکشيدن حاصل عمر استاد، يعني دانشجويان را از او مي‌گيرد. خوشبختانه پدر اين متانت را داشت و از اين مشاهده لذت‌ها برد. تا جايي که در روزهاي آخر در بيمارستان شبي به من اين نکته را با افتخار و لذت به من گفت. 

به ياد دارم پروژه‌اي را در دهه هشتاد هجري به مهندسي جوان سپرده بودند. نظير آن پروژه با آن ابعاد در تبريز سابقه نداشت. بعد از مدتي کارفرما خود نگران شده بود که مهندس مزبور براي انجام دادن پروژه‌اي با اين ابعاد هنوز کم تجربه هست. به سراغ پدر آمدند و پيشنهاد دادند تا قرارداد وي را فسخ کنند و قراردادي نو با پدر ببندند. پدر گفت هرگز چنين چيزي را نمي‌پذيرم و مانع پيشرفت همکار جوان‌تر نمي‌شوم. بعد از رايزني‌هاي فراوان به اين راه حل رسيدند که قراردادي موازي ببندند تا نتايج محاسبه اوليه توسط پدر چک شود. هر زمان فرصتي پيش مي‌آمد، پدر از مهندس جوان تعريف مي‌کرد که در محاسبات دقيق و کارآمد هست و به قول خارجي‌ها او را promote مي‌کرد. آري! حتي اين عجوز عروس هزار داماد، اين کلمه سه حرفي - پول - هم چون به پدر مي‌رسيد، جلوه‌گري و اغواگري از کف مي‌داد. 

پروژه عمراني ديگري هم در تبريز بود که پدر مخالف آن بود چرا که معتقد بود با هزينه حدود يک هفتم و در زماني بسيار کمتر پروژه جايگزيني مي‌توانست اجرا شود. پدر نظر خود را منعکس کرده بود اما پروژه تصويب شد. با اين حال، پدر سعي نکرد جلوي پروژه بايستد. وقتي علت عدم ايستادگي‌اش را جويا شدم گفت: "حاصل پروژه براي شهر مي‌ماند و نماد و سمبل مي‌شود. تخت جمشيد هم روزي پروژه‌اي پر هزينه بود که جايگزين‌هاي بسيار کم هزينه‌تري داشت. من از آن پروژه کنار مي‌کشم چون اعتقادي به آن ندارم ولي جلوي پيشرفت پروژه نمي‌ايستم" نقل به مضمون بود.»

 وي در ادامه به بيان خاطره ديگري از پدر پرداخت و گفت: «اگر به تبريز رفته باشيد مي‌دانيد که همه راه‌ها به چهار‌راه آبرسان ختم مي‌شوند. چهار راه آبرسان، قلب تبريز مدرن هست. اين چهار راه در سراسر استان معروف بوده و محل رويدادهاي مهم مردمي شهر است. روگذري در اين چهار راه هست که مهندس محاسب و ناظر آن پدر بود. 

خواهرم نيلوفر در زمان ساخت آن به مدرسه ابتدايي پناهي واقع در نزديکي آن پل مي‌رفت. در شهر معروف شده بود که سر ساعت تعطيلي مدرسه هر برنامه‌اي که باشد و هر مقامي که بيايد مهندس ناظر پروژه خواهد گفت من مي‌روم تا دخترم را از مدرسه بردارم! چند ماهي قبل از افتتاح پول روگذر آبرسان، پل روگذر مشابهي در تهران فروريخته بود و با کمال تاسف موجب از دنيا رفتن تني چند از هموطنان شده بود. 

در مجلسي، دوستان و آشنايان با اشاره به اين اتفاق ناگوار با پدر شوخي مي‌کردند و مي‌گفتند آيا مي‌توان به اين پل اعتماد کرد؟ بابا پاسخ داد: زير پل مي‌خوابم تا تمام تانک‌هاي ارتش از روش رژه بروند" يکي پرسيد "حاضريد ياسمن زير پل بخوابد و تانک‌ها ره بروند؟" پدر با ظرافت کلامي خاص خودش از پاسخ طفره رفت و حرف را عوض کرد. 

پدر خط بسيار خوشي داشت. نقاشي هم مي‌کشيد.

 در انتها براي حسن ختام شعر محبوب پدر را از حضرت حافظ مي‌خوانم. هر گاه من يا خواهرم ناراحت مي‌شديم مصرع اول را برايمان مي‌خواند:

دمي با غم به سر بردن، جهان يک سر نمي‌ارزد 

به مي بفروش دلق ما، کزين بهتر نمي‌ارزد

 به کوي مي فروشانش به جامي بر نمي‌گيرند

 زهي سجاده تقوي که يک ساغر نمي‌ارزد 

تو را آن به که روي خود ز مشتاقان بپوشاني 

که شادي جهانگيري غم لشکر نمي‌ارزد 

چو حافظ در قناعت کوش و از دنياي دون بگذر

 که يک جو منت دونان دو صد من زر نمي‌ارزد

و شعر ترکي مورد علاقه پدر که همواره زمزمه مي‌کرد اين بند از حيدربابا بود:‌

«انسان اولان خنجر بلينه تاخماز 

آممان حيف کور توتوغون بوراخماز»

کلیدواژه ها:
احساس خود را نسب به این خبر در قالب یکی از شکلک ها بیان کنید:
Happy sad wonder fear Hate angri
ارسال نظر
نام:
پست الکترونیک:
نظر :
سوال امنیتی :
? 8 + 3

  آخرین اخبار
در موضوع قطعي برق شب يلدا، حال مردم رعايت شود
محدوده تردد ارس پلاکها افزايش يافت
تمام ادارات و دستگاه هاي اجرايي آذربايجان‌شرقي پنجشنبه فعال هستند
ثبت عميق‌ترين گمانه اکتشافي شمال‌غرب کشور در شرق معدن مس سونگون
ساعت کاري ادارات تا پايان بهمن ماه تغيير کرد
تجهيز و توانمندسازي آزمايشگاه مدارس آذربايجان‌شرقي
کلاس هاي دانشگاه هاي آذربايجان شرقي تا پايان هفته مجازي است
ستارخان به صحنه بازگشت
تبريز تبديل به کارگاه عمراني کلانشهرهاي کشور شده است
تعطيلي مدارس و ادارات آذربايجان‌شرقي براي سومين روز متوالي
  پربازدیدترین اخبار
ساعت کاري ادارات تا پايان بهمن ماه تغيير کرد
تجهيز و توانمندسازي آزمايشگاه مدارس آذربايجان‌شرقي
کلاس هاي دانشگاه هاي آذربايجان شرقي تا پايان هفته مجازي است
محدوده تردد ارس پلاکها افزايش يافت
در موضوع قطعي برق شب يلدا، حال مردم رعايت شود
ادارات آذربايجان شرقي امروز باز است
تمام ادارات و دستگاه هاي اجرايي آذربايجان‌شرقي پنجشنبه فعال هستند
فرزندآوري در دنياي پرچالش: از سياست‌هاي دولتي تا واقعيت‌هاي اجتماعي و فرهنگي
ثبت عميق‌ترين گمانه اکتشافي شمال‌غرب کشور در شرق معدن مس سونگون
تبريز در بند ترافيک: آيا هوشمند سازي حمل و نقل عمومي و فرهنگسازي مي تواند راهگشا باشد؟
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب گاه محفوظ است.