وقتي الياس پا به اين دنيا گذاشت؛ پدر و مادرش، آهاواه و جيسون، فکر مي کردند که پسري سالم و زيبا دارند. اگر چه، اينکه هر دو والديني ناشنوا داشتند، موجب مي شد که کمي راجع به سلامتي گوش هاي دسته گل شان نگران باشند. تنها ساعاتي پس از تولد الياس بود که تست پزشکي نشان داد او به شکل عميقي ناشنواست. آهاواه مي گويد: «اين واقعه براي ما دردناک بود. هر چند مي دانستيم يک فرد ناشنوا قادر است خوبي هاي بسياري را به افراد خانواده اش هديه دهد، اما در عين حال با مجموعه اي از ناتواني ها و چالش ها نيز روبرو خواهد بود. ماه اول تولد پسرم، براي من تبديل شده بود به يک شکست احساسي».

اما با همکاري کلينيک کودکان استثنايي، غم اين خانواده خيلي زود التيام گرفت و بر روي گوش هاي الياس 9 هفته اي، وسايل کمکي کوچک اما قدرتمندي قرار گرفت و او توانست صداها را بشنود. فيلم فوق را که در آن الياس براي نخستين بار صداي مادرش را مي شنود، مي توانيد ببينيد. مادر الياس با خنده مي گويد: «لحظه اي که فهميدم پسرم مي تواند بشنود، واقعا زيبا بود. اولين لبخندي که با شنيدن صداي من بر گونه اش نشست، گريه هايم را تبديل به شادي کرد».