احرار: «عيش آباد»، نام روستايي در 89 کيلومتري شمال غرب تبريز در شهرستان مرند است که بيشتر به خاطر آبشار و چشمه هاي پرآبش شناخته شده است، اما اين روستاي سرسبز و پرآب آرميده در دل کوه هاي سر به فلک کشيده، به رغم حضور هزاران نفري گردشگران در فصول گرم سال در آن، با محروميت هايي مواجه است.
در يک روز گرم تابستاني ظهر تصميم گرفتيم که براي بيرون کردن خستگي زندگي ماشيني و تکراري تبريز، دل به طبيعت بسپاريم و براي ساعتي هم که شده، خنکاي کوهستانهاي آذربايجان را که زيبايي و لطافتش شهره عام و خاص است، مرهم فرسايشها جسمي و روحي کنيم.
بعد از اندکي تأمل، باز شوق گردشي چندساعته در مسقط الراس مان - مرند - به سرمان زد و از آنجا که ميگويند هر کس در خاک خودش شير است، بعد از مرور جاهاي ديدني شهرستان مرند، متفق القول شديم که اين بار سري به روستاي عيش آباد و آبشار و چشمه سارهاي معروفش بزنيم.
بديهي است که من بارها نام روستاي «عيش آباد» و آبشارش را شنيده بودم، اما فکر نميکردم اين دهکده خفته در دامنه شمالي رشته کوه منفرد «ميشو»، اين همه زيبا و مفرح و محيط مزين به آب، سنگ و سبزي آن اين قدر دلگشا و جان فزا باشد؛ بعد از 70کيلومتر رانندگي و پيچيدن از زيرگذر کنار پمپ بنزين نرسيده به مرند از سمت کمربندي، وارد جادهاي شديم که ما را به روستاي عيش آباد ميرساند.
هر چند ما در ذهن مان اين گونه انگاره سازي کرده بوديم که امروز براي بازديد از يک آبشار به «عيش آباد» ميرويم، اما وقتي وارد جاده منتهي به اين روستا در ضلع غربي کمربندي مرند شديم، ديدن روستاهايي آبادتر و سرسبزتر از يکديگر و تماشاي منظره کلي محيط که بيشتر به يک تابلوي نقاشي ميماند، سرمان را چنان گرم کرد که متوجه نشديم کي به سه راهي «عيش آباد» رسيديم.
ناگفته نماند که رشته کوه منفرد «ميشو» در 60کيلومتري شمال غرب تبريز از زمان پيدايش آن در ميليونها سال پيش تا به امروز براي مردمان اين سرزمين مايه خير و برکت و اساس تشکيل تمدن در اين منطقه بوده است، به گونهاي که آثار تمدني «اورارتويي» در دامنه شمالي «ميشو»، مايه فخر و مباهات باستان شناسان است و حتي عدهاي مدعي اند که قبر حضرت نوح نيز در اين پيرامونها قرار دارد.
در هر حال، از سه راهي منتهي به روستاي «عيش آباد» که با تابلويي راهنمايي ميشود، وارد مسير که شديم، جاده تنگ و رودخانهاي که مانند ماري در وسط کوهها به دور خود ميپيچيد، ما را از نزديک شدن به روستايي با کوههاي سنگي و بلند آگاه کرد؛ نرسيده به روستا، از يکي از ساکنان روستا درباره آبشار سوال کرديم و او به درستي ما را راهنمايي کرد که با توجه به ازدحام خودروهاي گردشگران، از ورود به روستا اجتناب و خودرويمان را نرسيده به آنجا جايي متوقف کنيم.
اما ورود به روستاي «عيش آباد» و ديدن رودخانه پرآب و چشمه سازهاي پرتعداد آنان همراه با نواي گوشنواز و آرامبخش آب و تنيده شدن اين همه زيبايي با باغهاي آرام گرفته در ارتفاعات 500متري روستا، خستگي راه را از تن مان بيرون کرد؛ روستاي «عيش آباد» از همه طرف توسط کوههاي بلند احاطه شده بود و ترکيب عناصر تشکيل دهنده آن با کوههايي که رگههايي از برف آنان را به غولهايي نگهبان، قدبرافراشته در چارسوي روستا، شبيه ميکرد، ناخودآگاه انسان را به راه پيمايي به بلنداي آنها ميخواند.
البته ناگفته نماند که زيباييهاي محيط به فاصله کمي بالاتر از روستاي «عيش آباد»، آن قدر فراوان است که خيلي از خانوادههاي حاضر در محلي نيازي به طي مسير 2 ساعتي منتهي به آبشار نميديدند و هر يک بساط خود را در گوشهاي از اين خفته در ميان کوهها پهن کرده بودند؛ ما نيز که با چند بچه قد و نيم قدر راه افتاديم که خود را به آبشار برسانيم، چند نفري پيشنهاد دادند که به دليل دشواري مسير براي کودکان، از اين تصميم مان منصرف شويم و در گوشه خلوت و دنجي از باغات و چشمه ساران روستا، ساعتي بياساييم و چه پيشنهاد منطقي و خوبي بود؛ ما نيز که در دلمان از خداخواسته به دنبال چنين چيزي بوديم، پيشنهاد محليها را بهانه کرده و کودکان را به آب بازي در شاخه فرعي رودخانه «عيش آباد» و تفرج در فاصله کمي بالاتر از روستا قانع کرديم.
اما آنچه که از نوشتن اين مقال قصد آن را دارم، تعريف و توصيف صرف از زيباييهاي خدادادي روستاي «عيش آباد» نيست، بلکه ذکر چند نکته از مزيتهاي نسبي و مشکلات اين روستاست.
يک کيلومتر از راه مانده به روستاي عيش آباد به رغم پذيرش روزانه حداقل ? هزار نفر گردشگري در روزهاي تعطيل فصول گرم سال، هنوز آسفالت نيست؛ قبول اين وضعيت در برهه زماني فعلي که حتي راه دسترسي به اغلب روستاهاي صعب العبور نيز آسفالت شده است، غيرمنطقي است؛ همچنين راه دسترسي به روستا در ورودي و داخل آن نيز بسيار کم عرض است که اين امر مشکلات جدي براي تردد اهالي و نيز گردشگران به وجود ميآورد.
روستاي گردشگري 300نفري «عيش آباد» با وجود ميزباني از حداقل 30هزار نفر در فصول گردشگري - اواخر ارديبهشت تا اواخر آبان - از نظر توجه نهادهاي مسؤول از قبيل بخشداري، راه و شهرسازي و ميراث فرهنگي، براي ايجاد زيرساختهاي لازم و نيز زيباسازي منظر آن، بسيار محروم است که بنا بر مشاهدات خبرنگار ايرنا، اين امر ريشه در گذشت و ايثار و تحمل پذيري مردمان روستا در پذيرش اين تعداد گردشگر دارد.
در واقع يک بار سفر به روستاي عيش آباد و گفت و گو با ساکنان آن نشان ميدهد که نهادهاي مسؤول تاکنون در حد و اندازه يک روستاي گردشگرپذير به اين روستا توجه نکردهاند؛ در حالي که رفتار مردم روستا با گردشگران عالي است و آنان نه تنها بر خلاف بسياري از اماکن ديگر گردشگري، با گردشگران بدرفتاري نميکنند، بلکه هر آنچه از دست شأن برآيد به ميهمانان و گردشگران کمک ميکنند.
گردشگران روستاي عيش آباد براي دسترسي به آبشار روستا و نيز درهها و مسيرهاي موجود ناگزير از پريدن از روي سنگها و طي مسيرهاي شيب دار خطرناک و ليز سنگي و خاکي هستند و ضروري است که نهادهاي مسؤول با کمک مردم روستا، در تسهيل مسيرهاي تردد گردشگران اقداماتي از قبيل ايجاد پلهاي کوچک، صاف کردن مسير و نصب حداقل چند عدد تابلوي راهنما انجام دهند.
اميد که مسؤولان نهادهاي مربوط با درک داشتههاي گرانقدر روستاي گردشگري «عيش آباد» در دهستان «ميشو»، در سالي که به نام رونق توليد نامگذاري شده است، گامهاي عملي و نه شعاري در مسير تسهيل زندگي روستاييان، زمينه سازي براي ارتقاي معيشت آنان از محل گردشگري پذيري و فراهم کردن تسهيل تردد گردشگران در اين مکان زيبا و دلپذير به عمل آورند.
منبع: ايرنا