احرار: سفير سوئيس به منظور حضور در هفته سينماي اروپا در تبريز حضور يافت.
"مارکوس لايتنر " در اکران فيلم "بيشتر از عسل" در پرديس سينمايي ستاره باران گفت: اگرچه سوئيس عضوي از اتحاديه اروپا نيست، اما با قرار گرفتن در قلب قاره اروپا خوشحاليم که همه ساله در اين رويداد فرهنگي مهم که از اين طريق مخاطبان ايراني فيلم هاي اروپايي را تماشا مي کنند، شرکت مي کنيم.
لايتنر افزود: اميدوارم از مشارکت سوئيس لذت برده باشيد. من مثل هميشه از اين صحنه هاي خيره کننده شگفت زده شدم. فيلم "بيشتر از عسل"برندهي چندين جايزه در سراسر دنياست و فکر ميکنم توليدکنندگان فيلم تعادل فوق العادهاي بين علم، مستند و قاب هاي زيبا پيدا کردند.
وي گفت: تصور ميکنم دفعه بعدي که شما چايتان رو شيرين ميکنيد يا در صبحانهي خودتان قاشقي از عسل را ميل ميکنيد، نگاه متفاوتتري به آنچه که در حال مصرفش هستيد خواهيد داشت؛ نهايتا، زنبورداري در کشاورزي ايران يک ستون اساسي هست که قدمتش به دو تا سه هزار سال قبل برميگردد و همه ساله در کشور بيش از هشتادهزار تن عسل با کيفيت عالي توليد ميشود.
سفير سوئيس تاکيد کرد: بنابراين بيايد از طبيعت مراقبت کنيم، بطور فعالانهاي تنوع زيستي را حفاظت کنيم و ارتقا بدهيم، و به اين ترتيب منشا حيات را نه فقط براي زنبورهاي عسل بلکه براي تمام نوع بشر حفظ کنيم.
وي گفت: آقاي اسپيچر مسئوليت ارتقاي فيلم "بيشتر از عسل" را داشتند و همچنين توليدکننده فيلم هاي داستاني و مستند بسياري بودند. از سال 1985 ايشان بطور فعالانه اي در زمينه ي هنري و فرهنگي با تمرکز بر حوزه فيلم، حضور داشتند. به همين دليل بنده اطمينان دارم که مبادله فکري با چنين شخصيت باتجربه و خلاقي براي همه شرکت کنندگان مفيد خواهد بود.
در اين برنامه همچنين تيري اسپيچرز، تهيهکنند? سوئيسي گفت: هيچ فيلمسازي را سراغ ندارم که فيلمي را بسازد تا آن را در آپارتمان خود نگه دارد و گرچه اثر هنري مخاطب خاص خود را دارد اما تمام فيلمسازان ميخواهند که فيلمشان در سينما ديده شود و مخاطبان گستردهاي داشته باشد.
وي تأکيد کرد: ما ممکن است هنري ترين فيلمها را بسازيم اما اگر مخاطب نداشته باشد حرف ما نيز خريداري ندارد.
اسپيچرز در پاسخ به اين سؤال که براي جذب مخاطب در مستندهايي که از سلبريتيها استفاده نميکنند، چيست، گفت: شرايط خاص سوئيس اين است که مردم زياد براي تماشاي مستند به سينما ميروند، ديدن مستند در سينما با تلويزيون متفاوت ست و تمام المان ها بايد سينمايي باشند، بليت سينما در سوئيس ارزان نيست اما مردم ديگر به تلويزيون اعتماد ندارند و به سينما ميروند تا از جايگاه داستاني از اخبار جهان مطلع شوند، مستند هر چقدر هم واقعي باشد امابر اساس ديدگاه شخصي سازنده شکل ميگيرد. مستند زماني جالب است که ديدگاه سازنده جالب باشد و ديدگاه زماني جالب است که بخواهد بر روي هوش مخاطب سرمايه گذاري کند يعني تمام ديتاهاي مورد نياز ذهن مخاطب را به او ندهد، ذهن مخاطب را به چالش بکشاند و اينجا يک نقطه تضاد هست که مخاطب قرار است به سينما برود تا مستندي را از ديدگاه شخصي فيلمساز ببيند اما آن مستند قرار است بيانگر يک واقعيت باشد.
بر اساس اين گزارش در ادامه بحث اسپيچرز در خصوص تهيهکنندگي يک فيلم سينمايي اظهار کرد: به عنوان يک تهيه کننده وقتي فيلمسازها پيش من ميآيند و از من کمک ميخواهند به آن ها ميگويم که اگر به شما جواب مثبت بدهم تازه مشقات شما شروع خواهد شد چون تازه آن هنگام است که رؤياي ساخت فيلم از حالت انتزاعي خود خارج شده و به واقعيت تبديل ميشود، فيلمسازي سخت و پر مشقت است و کارگردان خوب کارگرداني است که در مواجهه با تمام اين سختي ها در نهايت فيلمي را که خودش ميخواهد رقم بزند و بر اساس خواست تهيه کننده تغييري در آن ايجاد نکند. فيلم يک توليد هنري خيلي خاص است چون يک توليد تعاملي و جمعي است، افراد زيادي با هم کار ميکنند، اما کارگردان بايد افق ديد خاصي داشته باشد.
وي تأکيد کرد: يک کارگردان بايد بداند که شکست در فيلم خيلي عادي است و اين موفقيت در فيلمسازي است که غيرعادي ست. موفقيت واقعي در فيلمسازي اين است که بعد از شکست هاي متمادي در نهايت کارگردان به هويت و بياني در کارگرداني برسد که مخاطب وقتي فيلم را ميبيند آن را به عنوان شناسنامه اي که او را معرفي ميکند بشناسد.
اسپيچرز در خصوص جذب اسپانسر براي فيلم اول گفت: من به تمام فيلمسازان جوان توصيه ميکنم که فيلمنامه خوبي داشتهباشند، فيلمنامه خوب سرمايه گذار را نيز به دنبال ميآورد.
بر اساس اين گزارش، اين تهيهکنند? سوئيسي در ادام? جلسه در خصوص تفاوت فيلم تجاري و هنري گفت: سوال خطرناک اين است که فرق بين فيلم تجاري و هنري چيست؟ جواب اين است: بعد از اکران يک فيلم جلوي در سينما برويد و از مخاطب بپرسيد اين فيلم درباره چه بود اگر همه يک داستان را تعريف ميکنند بدانيد که يک فيلم تجاري بوده و يک لايه اما اگر هر کس برداشت خود را داشته باشد و داستان خود را تعريف کند يعني آن فيلم يک فيلم هنري بوده چون حتي در موفقترين آثار کارگردان تنها نيمي از فيلم را ميسازد و نيم ديگر توسط مخاطب ساخته ميشود. کارگردان کسي نيست که تمامي ديتا را به مخاطب ارائه بدهد. چالش کارگردان اين است که چه چيز را به مخاطب منتقل نکند و آن پنجاه درصد دوم را تماشاگر تصميم بگيرد و بسازد.
ايسنا