احرار: امروز از شغل عريضهنويسي حرف خواهيم زد که در آستانه نابودي قرار دارد در حاليکه قبلا بازار پررونقي داشتند ولي الان کارشان فقط شرحنويسي و دردنويسي افراد مستضعف جامعه است.
به گزارش احرار به نقل از فارس، پاتوقشان خيابان هاي منتهي دادگستري، اداره مالياتي، استانداري و فرمانداري است. جايي که روزانه افراد زيادي به دليل مشکلات قضايي، مالياتي، اداري و... به آنجا مراجعه ميکنند.
وسايل کارشان يک صندلي با ماشين تايپ قديمي، تعدادي اوراق و انواع فرمهاست.
آنها سالهاست که زير چشم فرشته عدالت قلم ميزنند. برخي از آنها سواد اندکي دارند و حتي سابقه کار قضايي ندارند ولي به تدريج با مرور قوانين زير و بم مشکلات حقوقي و اداري را خوب ميدانند. هر چند در اين ميان عدهاي معتقدند عريضه نويسها باعث اطاله دادرسيها شدهاند.
البته امروزه بخشي از خدمات قضايي و اداري به صورت الکترونيکي(دولت الکترونيک) درآمده اما عريضهنويسان همچنان مهمانان قديمي اين خيابانها هستند و همواره شهرونداني براي عريضه نويسي به آنها مراجعه ميکنند.
پيشرفت تکنولوژي، افزايش سواد رسانهاي و اطلاعات عمومي از ديگر عواملي است که بازار عريضهنويسان را کساد کرده است. ديگر عريضهنويسها بيشتر به شرحنويسي و دردنويسي مشغول شدهاند.
در يک روز سرد اسفند ماه تبريز که نم نم باران خبر از بهار و سالي جديد ميدهد، براي بررسي مشکلات مرتبط با عريضهنويسي و عريضهنويسان خياباني که از جمله مشاغل سنتي جامعه محسوب ميشود و شايد تا چند سال ديگر اين شغل به کل از بين رود، با تعدادي از عريضهنويساني که اطراف برخي مجتمعهاي قضايي و استانداري مشغول به فعاليت هستند به گفتوگو نشستيم که در ذيل آن را ميخوانيد.
خيابان دارايي تبريز يکي از خيابانهاي پرتردد و پر اداره شهر است که مشاغل زيادي را در خود جايي داده است و عريضهنويسي نيز از جمله مشاغل سنتي ملموس در اين منطقه است.
اکثر درخواستهاي مردم خطاب به مسوولان و تقاضاي شغل است
آقاوردي لطفي پيرمرد 70ساله تبريزي است که? کلاس بيشتر سواد ندارد و از 14سالگي به شغل عريضهنويسي کنار خيابان دارايي تبريز مشغول است.
او ميگويد: تا چند سال پيش درآمد خوبي داشتيم ولي با گسترش تکنولوژي و آمدن کافينتها و سواد نامهنگاري ديگر کار و کاسبي ما کساد شده است و الان اگر روزي 20هزار تومان کار کنم، کار شاقي انجام دادهام.
اين عريضهنويس قديمي تبريز ادامه ميدهد: عريضهنويسان برخلاف تصور عمومي، صرفاً مشغول تهيه و تنظيم لوايح حقوقي و شکوائيه نيستند و اکثر درخواستهاي مردمي خطاب به مسوولان مانند تقاضاي شغل، اخذ وام، تهيه مسکن و... است.
آنگونه که تعريف ميکند تحت پوشش بيمه نيست و هيچ پشتوانهاي ندارد، سعي ميکند تا هيچ وقت مريض يا سرما نخورد تا بلکه بتواند سر کار بيايد و يک لقمه نان در آورد، چراکه روزي ?? هزار تومان فقط هزينه خورد و خوراک و قبض آب و برق را به زور تامين ميکند و ديگر پولي براي دکتر و آمپول نميماند!
از افراد تحت پوشش کميته امداد و بهزيستي حقالزحمه 1000توماني ميگيرم
احد آقا، پيرمرد ديگر عريضه نويس در خيابان دارايي است که از 14سالگي به همراه پدر خود در مغازهاي نزديک به بانک ملي در دارايي به عريضهنويسي مشغول بوده و بعدها نيز اين شغل را ادامه داده ولي الان 5سالي است که کنار خيابان بساط کرده و شکوائيه تنظيم ميکند.
او تعريف ميکند: براي هر درخواست مبلغي در حدود ? هزار تومان ميگيرم ولي با توجه به اينکه اکثر مشتريها از قشر ضعيف جامعه و از جمله افراد تحت پوشش کميته امداد امام خميني(ره) و بهزيستي هستند از اينرو گاها حقالزحمه يک هزار تومان براي درخواست آنها ميگيرم.
وقتي از او در مورد شرايط کارياش ميپرسم ميگويد: روزانه حدود20تا 30هزار تومان درآمد دارم و بيمهام را نيز آزاد پرداخت کردهام.
به گوشهاي ديگر از پيادهروي خيابان دارايي نگاه ميکنم، دقيقا جايي که مجسمه نمادين عريضهنويسي در آنجا مستقر است و عريضه نويسي که نان در کيسه خود را با گربههاي اطرافش تقسيم ميکند.
در اين 30سال عريضهنويسي هيچ مسوولي حتي سلامي به ما نکرده و حالي نپرسيده است
نامش خداوردي لطفي است. 65سال دارد و از سال 1368به علت نقاهت جسمي به شغل عريضهنويسي مشغول است.
اين عريضهنويس از کسادي بازار کارشان گلايه دارد و ميگويد: تا 5سال پيش کسب و کارمان رونق خوبي داشت ولي با گسترش روزافزون تکنولوژي و سامانهاي شدن دادخواستها ديگر کمتر کسي به سراغ ما عريضهنويسها ميآيد و بيشتر کارمان شرحنويسي شده است، اکثر نامههايي که مينويسيم به امام جمعه تبريز است.
وقتي از او در مورد بيمه و درآمدش ميپرسم، ميگويد: بيمهام را آزاد پرداخت کرده و با 10سال خود را بازنشسته کردهام و ماهانه 426هزار تومان از بيمه تامين اجتماعي دريافت ميکنم که با پول عريضهنويسي چيزي در حدود ماهي يک ميليون تومان درآمد دارم.
او ادامه ميدهد: همان طور که نامم خداوردي است هميشه خدا به من روزي داده و معطل نيستم ولي در اين ?? سالي که عريضه مينويسم هيچ مسوولي به سراغ ما نيامده و بگويد که چرا اينجا هستيد و شما به عنوان يک خبرنگار اولين فردي هستيد که پاي حرفهاي ما مينشينيد.
عريضهنويسهاي خيابان دارايي در اوج فقر به فکر مشتريهاي فقيرتر-که عمدتا مددجويان بهزيستي و کميته امداد- هم هستند و گاهي براي يک درخواست به يک اسکناس هزار توماني اکتفا ميکنند.
به خيابان منتهي به مجتمع قضايي ميروم، حضور عريضهنويسان در اطراف مجتمعهاي قضايي در حالي است که معمولا اين مجتمعها بخشي از ساختمان خود را به حضور عريضهنويسان اختصاص ميدهند و با شرايطي خاص آنها را مشغول به کار ميکنند اما همچنان تعداد زيادي از عريضهنويسان در خيابان مشغول به کار هستند، عدهاي از مراجعهکنندگان، عريضه خود را تحويل عريضهنويسان خياباني ميدهند به جاي اينکه براي اطمينان خاطر و تضمين لوايح خود از نظر اعتبار حقوقي به عريضهنويسان داخل مجتمعها مراجعه کنند.
البته در ميان عريضهنويسان پيادهروي منتهي به دادگستري، بانواني نيز ديده ميشوند که تمايلي به بيان خاطرات و روايت روزگار خود ندارند.
روايتي کوتاه از بانوان عريضهنويس تبريز
يکي از اين بانوان که 40ساله است، تمايلي ندارد تا عکس و نامي از او منتشر شود، ميگويد: ديپلمه هستم و 20سالي است که عريضهنويسي ميکنم و همسرم نيز راننده بود ولي به علت تصادف از کار افتاده شد و الان با هم به اينجا ميآييم تا يک لقمه نان هر چند کم را به خانه ببريم.
او ادامه ميدهد: وقتي اقوام و آشنايي را از دور ميبينم بلند شده و جاي خود را عوض ميکنم تا من را نبيند.
حسين همتزاده ديگر عريضهنويس اين محله است. 45سال دارد. روي ميز کارش که در کنار خيابان گذاشته شده، انواع فرمها و اوراق رسمي ديده ميشود.
يک حادثه تلخ او را به سمت شغل عريضهنويسي کشاند. حسين با يک تصادف همسر و فرزند خردسالش را از دست داده است. بعد از شنيدن خبر مرگ آنها، خود نيز سکته کرده و اين باعث شده تا نتواند در شغل سابق خود بماند.
شايد بتوان گفت عدم آشنايي برخي شهروندان با خدمات الکترونيک يا بروکراسي اداري طويل يکي از دلايل مراجعه آنها به عريضهنويسان است.
گره کار شهروندان با قلم عريضهنويسان حل بشود يا نشود، با خداست. اما به هر حال محل کاري براي شغلي شده که حال روزهاي زوالش را سپري ميکند.
عريضهنويسان خياباني هر چند در خصوص مسائل حقوقي آموزش نديدهاند اما به سبب مهارت و تجربهاي که در اين زمينه کسب کردهاند، به عنوان يک قشر از جامعه نيازمند توجه مسوولان زيربط به وضعيت کسب و کارشان هستند.
گزارش از کتايون حميدي