احرار: عيد نوروز سرآغاز فصلي است که زمين مهياي زندگي شده و کشت و زرع جاني دوباره ميگيرد، مردمان گذشتههاي دور نيز عيد نوروز را سرآغاز «نو شدن و زنده شدن زمين» دانسته و آمدن آن را جشن ميگرفتند.
مردمان آن زمان آداب و رسوم بسياري براي استقبال از فصل بهار تدارک ديده و حتي روزها قبل از فرارسيدن عيد، خود را مهياي اين جشن بزرگ ميکردند. امروز نيز برخي از آداب و سنن اين ايام از گذشتگان به يادگار مانده و مردمان امروزي نيز به نيابت از گذشتگان اين عيد باستاني را جشن ميگيرند.
هر منطقه و هر خطه در اين رابطه آداب و سنن خاصي براي خود دارد، اما ميتوان «وحدت در عين کثرت» را در اين راستا به خوبي مشاهده کرد، چرا که در عين اينکه تفاوتهاي در سنن عيد نوروز در مناطق مختلف و حتي محلات مختلف يک شهر وجود دارد، اما همه مردمان ايران زمين در «جشن نوروز» وحدت دارند.
سابقه «جشن نوروز» در آذربايجانشرقي
يک پژوهشگر تاريخ در گفتوگو با ايسنا، منطقه آذربايجانشرقي، با اشاره به قدمت جشن نوروز در منطقه آذربايجانشرقي، ميگويد: نشانههاي باستانشناسي در آذربايجان و به ويژه در شهر تبريز در هر حال بيش از پنج هزار سال نيست. در آن زمان مردمان اين خطه، کوچ نشين و در حال سير و حرکت بودهاند.
«کريم ميمنتنژاد» با بيان اينکه کشاورزي و دامداري مهمترين ابزار براي مردم کوچنشين است، ميافزايد: نشانههايي که امروز در جشن نوروز برجاي مانده، هر دوي اين ملزومات زندگي کوچنشيني(کشاورزي و دامداري) را نشان ميدهد که به عنوان مثال "تکم چي ها" که به نوعي آمدن نوروز را خبر ميدادند يکي از نمادهاي دامداري است.
وي ادامه ميدهد: اگر بخواهيم تاريخي را بري اين جشن و اين سنتها مشخص کنيم اطلاعات زيادي در دست نيست، اما نشانههايي که از جشن نوروز در آداب و رسوم برجاي مانده مينماياند که سابقهي جشن عيد بسيار قديمي و باستاني است.
اين پژوهشگر تاريخ با بيان اينکه در نوروز اصليترين بحث "زمين" و "نو شدن و زنده شدن زمين" است، ميگويد: زمين ابزاري براي کشاورزي است و اين زنده و نو شدن زمين به قدري براي مردمان آن زمان اهميت داشت که آمدن آن را جشن ميگرفتند.
وي ميافزايد: امروزه نيز نمادهايي از کشاورزي و دامداري در جشن نوروز به چشم ميخورد؛ البته تمامي آداب و رسومهايي که در مورد نوروز قديم مطرح ميشود، شايد تمامي ماجرا نباشد، چراکه اطلاعات مطلوب و کامل در اين رابطه نياز به تحقيقات مفصل دارد.
«بايرام آيي» ماه زنده شدن زمين
ميمنتنژاد در رابطه با اعتقادات گذشتگان در مورد زنده شدن زمين در ماه پاياني سال، يادآور ميشود: مردمان آن زمان، آخرين ماه سال شمسي را «بايرام آيي» ميناميده و براي هر هفته عنصري از عناصر چهارگانه آب، باد، خاک و آتش را در نظر گرفته و آن را عزيز ميشمرده و جشن ميگرفتند و بدين اعتقاد بودند که در اولين هفته اسفند آب، در دومين هفته باد، در سومين هفته آتش و در چهارمين هفته نيز خاک زنده ميشد. بر اين اساس مردمان ان زمان معتقد بودند که زمين در چهار هفته آخر سال زنده ميشود.
عيد نوروز، مردميترين جشنها
وي با تاکيد بر اينکه شايد عيد نوروز، مردميترين جشنها باشد، افزود: جشن نوروز، تنها جشني است که تمامي اقشار مردم در آن شرکت ميکنند، البته هر گروه و اقليمي آداب و رسوم خاصي براي خود دارد که شايد مقداري با گروههاي ديگر متفاوت باشد اما در عين حال همه در قالب جشن نوروز اين آداب و رسوم را انجام ميدهند.
آداب و رسوم عيد نوروز در گذشته، کارکردي بود نه صرفا نمادين
ميمنتنژاد با تاکيد بر اينکه جشن نوروز در گذشته صرفا آييني نبود، بلکه کاربرد و کاردکرد داشت، ميافزايد: مردمان آن زمان، نوروز را جشن ميگرفتند تا بگويند: «آماده کشت و زراعت باشيم و زمينهايمان را آماده کنيم و سال آينده را پيشبيني کنيم».
«سمنو پزون»
وي ميگويد: «سمنو پزون» که يکي از رسمهاي عيد نوروز است و امروز صرفا شکلي تزئيني و نمادين به خود گرفته است، در گذشته براي پيشبيني سال جديد به کار برده ميشد، بدين صورت که اگر سمنو در حين پخته شدن به سبز خوشرنگ متمايل باشد، نشانهي فراواني بوده و اگر به سبز تيره متمايل باشد، سال قحطي و خشکسالي در پيش خواهد بود.
وي بيان ميکند: تمامي سنتهاي نوروز در گذشته کارکد و کاربرد داشتهاند که امروز به نماد تبديل شدهاند.
آيين تکمگرداني در آذربايجان
ميمنتنژاد با تاکيد بر اينکه آيين تکمگرداني که فرارسيدن فصل بهار را نويد ميدهد در تبريز چندان مرسوم نباشد، اما در تمامي شهرهاي اطراف تبريز مرسوم بوده است، افزود: سنتها بسته به کارکرد خود در مناطق رواج يافته و به کار گرفته ميشوند؛ در اين رابطه نيز در اطراف شهر تبريز شايد باز هم کشاورزي و دامداري شغلي مهم باشد اما در مرکز استان شايد 100 الي 200 سال پيش از آن دست کشيدهاند.
وي افزود: آيين تکمگرداني در گذشته، يک هفته مانده به عيد شروع شده و تا شب عيد ادامه داشت.
وي با بيان اينکه با توسعه شهرنشيني، آداب و رسومها نيز در مراکز شهرها کم رنگ تر شده است، افزود: هر قدر که بخواهيم به آداب و رسوم بکر و دست نخورده برسيم بايد از مراکز شهر به سمت اطراف شهر برويم، چرا که هر چه از مرکز شهر فاصله ميگيريم، آداب و رسوم بکر و دست نخورده ملموستر ميشود و ميتوان گفت که شهرنشيني به نوعي در ازبين بردن اين آداب و رسوم نقش داشته است.
آيين «شال ساللاماخ» در نوروز آذربايجان
اين پژوهشگر تاريخ در اين رابطه ميگويد: در دوران حيات استاد شهريار که فاصله چنداني هم با دوران ما ندارد، «شال سالاماخ» مرسوم بوده و استاد شهريار به خوبي اين رسم را در شعر خود اورده و گفته: «آي نه گوزل قايدادي شال ساللاماخ...»؛ اما اگر اين رسم را از تبريزيها سوال کنيم شايد چنين سنت هايي را به خاطر نياورند. البته اين موارد در برخي از روستاي استان هنوز هم کم و بيش وجود دارد.
وي ميافزايد: امروز آيينهاي تکم گرداني و ساياچي در تبريز از بين رفته است، البته طي يکي دو سال اخير، اداره کل ميراث فرهنگي استان بصورت نمادين و سفارشي اين آيين را توسط گروه هايي در سطح شهر اجرا ميکند تا نسل جديد با آن آشنا شوند، البته اين روند نيز صرفا تزئيني و آييني بوده و کارکرد گذشته را ندارد.
«يومورتا بوياماخ» در آذربايجان
ميمنتنژاد ميگويد: يومورتا بوياماخ در 30 سال پيش مرسوم بود اما امروز به جز مواردي معدود کاملا منسوخ شده است، اين تخم مرغ هاي رنگ شده را به عنوان عيدي به کودکان هديه ميدادند.
«بايرام پايي» براي نوعروسان
وي در اين رابطه بيان ميکند: فرستادن غذا از خانه پدري به خانه نوعروسان از جمله رسوم عيد نوروز در آذربايجانشرقي است که تا 20 الي 30 سال پيش بطور کامل مرسوم بود، اما امروز تاحدودي اين رسم منسوخ شده است، بدين گونه که غذاي آن حذف شده اما هدايا، ميوه و شيريني به خانه نوعروسان فرستاده ميشود.
«سبزه گذاشتن» در عيد
اين پژوهشگر تاريخ ميگويد: مردمان اين خطه يک هفته مانده به عيد شروع به کاشتن سبزه ميکنند تا براي سال آينده سال پربرکتي را پيش رو داشته باشند. اين سبزه در سفرهي نوروزي قرار داده ميشود.
«قره بايرام» و «رفتن سر مزار» از جمله رسوم عيد نوروز در آذربايجان شرقي
وي بيان ميکند: مردمان اين خطه تحت عنوان «قره بايرام» که امروز هم رواج دارد، به ديد و بازديد از خانواده متوفي که به تازگي عزيز خود را از دست دادهاند ميروند. همچنين در اولين ساعات تحويل سال بر سر مزار اموات خود حاضر شده و فاتحهاي نثار روح رفتگان ميکنند.
«عيدي دادن»
وي با بيان اينکه مردمان اين خطه در ايام عيد نوروز «عيدي» ميدادند که امروز شکل اسکناس به خود گرفته است، افزود: اگر به گذشتههاي دور بازگرديم اين عيدي قطعا اسکناس نبود و هداياي ديگري رواج بود.
«سفره نوروزي»
وي ميگويد: سخن گفتن در مورد تاريخچه و سابقه وجود سفره هفت سين در جشن نوروز آذربايجان نياز به تحقيقات مفصلي دارد تا مرز تفاوت اقليمها را دريابيم؛ اما در حالت کلي چنين سفرهاي در تمامي مناطق وجود داشته اما محتويات آن بسته به نوع خطه و اعتقادات گاهي متفاوت است، چنانچه گذاشتن آينه در سفره در سنتهاي ما وجود دارد در حالي که با «سين» شروع نميشود.
وي افزود: بعد از دين اسلام نيز نه تنها جشن نوروز منسوخ نشد بلکه مواردي چون «قرآن گذاشتن» در سفره نوروزي و همچنين «دعاي لحظه تحويل سال» به اين سفره اضافه شد.
خوردنيهاي عيد نوروز
وي در اين رابطه افزود: مردمان گذشتهها دور که به شغل دامداري و کشاورزي مشغول بودهاند، به علت کار زياد فرصت پختن غذاهاي سخت و شيريني ها را نداشتند، از اين رو ايام عيد را بهانهاي قرار ميدادند تا شيريني پخته و غذاهايي چون «دلمه» درست کنند. پخت شيرينيهاي خانگي بسته به نوع فرهنگ و پخت پلو از جمله خوردني مردمان در عيد نوروز بود.
گفتگو از مهري هاشم زاده
ايسنا