احرار خبر: معمار و مدرس معماري در دانشگاه هنرهاي اسلامي، با اشاره به اينکه با يک آشفتهبازار در بحث نماسازي مواجهيم، از بروز کاخگرايي در معماري و نماسازي شهر تبريز، اظهار نگراني کرد.
به گزارش احرار خبر، سامان صادقي صبح امروز در نشست تخصصي معماري و شهرسازي با عنوان «شرح اين صورت بي نام نگفتن تا کي؟» اظهار داشت: زماني بود که معماري ايراني، به همه جهان صادر ميشد، اما امروز به عقب برگشتهايم و به جاي اينکه در بستر خود، معماري توليد کنيم، فقط معماري وارداتي داريم.
وي ادامه داد: سبکهاي بسيار پرتزئينتر از نماهاي رومي نيز هست که در صورت عدم مديريت ضوابط، ميتواند نماي ابنيه تبريز را شلوغتر، سنگينتر و پُرتجملتر کند؛ اگر دوره گذار معماري، با اين جهتگيري باشد، بايد نگران کاخگرايي و تجملگرايي مفرط در شهر تاريخي تبريز باشيم.
صادقي خاطرنشان کرد: معماري امروز تبريز، وضعيتي مشابه مصرفگراييهاي پر زرق و برق گرفته و به سمت نمادگراييهاي تجملگرايانه پيش ميرود.
وي با تاکيد بر اينکه معماري، بايد متکي به هويت و بستر بومي باشد، خاطرنشان کرد: موفقيت رُمان معروف دولتآبادي، به خاطر بستر هويتي و اجتماعي نويسنده است؛ اين شاهکار، اگر در بستر جامعه غربي نوشته ميشد، تبديل به چيز خندهداري ميشود، معماري نيز همچنين است و اگر احجام معماري، در بستر تاريخي خود نباشد، سير باطلي خواهند داشت.
اين مدرس دانشگاه، ضعف تئوري، سکوت جامعه علمي، نبود ضوابط کنترل نما، دخالتهاي غيرکارشناسي، حاکميت فرهنگ بسازبفروش و هنرنماييهاي ناشيانه را از جمله دلايل ناهنجاري معماري امروز تبريز عنوان کرد.
صادقي، در عين حال تاکيد کرد: معتقدم ريشه اصلي اين ناهنجاري، در ناآگاهي عمومي از فرهنگ و معماري بومي است.
وي با بيان اينکه اشتباه معمار، چند دهه در شهر باقي ميماند و طبيعتاً تاثير فرهنگي و اجتماعي بر شهر دارد، ادامه داد: متاسفانه ضوابط کنترل نما، فقط در حد صحبتهايي است که در سازمانهاي شهرداري و نظاممهندسي عنوان، و نهايتاً به يک نامه اداري يا صورتجلسه ختم ميشود.
اين معمار، نماي يکپارچه پيادهراه تاريخي تربيت و مسير ميدان ساعت را نشاندهنده احترام گذشتگان به محيط و بستر شهر دانست و افزود: اين بناها، اگرچه متعلق به يک مالک نبودند، اما الگوي معماري واحدي داشتند، علت اين است که در گذشته، وقتي نماي ساختمان کار ميشد، مالک، اين آگاهي و ادراک را داشت که نماي خود را با در نظر داشتن نماي همسايه، طراحي کند.
وي در عين حال، با تاکيد بر اينکه نميتوانيم ديدگاه اجباري و استاليني به معماري داشته باشيم، يادآور شد: تجربه نشان داده که تحميل يک الگوي معماري، کارساز نيست و نتيجهاي جز يک سيکل بسته نخواهد داشت؛ از سوي ديگر، در کشوري زندگي ميکنيم که دور زدن قوانين، ميتواند اتفاق بيفتد؛ بنابراين، حتماً بايد در مقابل معماري پر زرق و برق غربي، معماري خلاقانه جامعه ايراني را با جزئيات بهتر، ارائه دهيم.
صادقي با اشاره به شرايط زلزلهخيز شهر تبريز گفت: معماري ايراني، بر اساس شاخصهاي هندسي طراحي ميشود، اما معماري کلاسيک، يک معماري کاملاً جرمافزاست و وزن زيادي به سازه تحميل ميکند که در محيطي مثل تبريز، خطرناک است.