آسمان تبريز پيش از ظهر امروز همانند ديدگان مردم اين شهر در سوگ به خون شکفتن آلاله ديگري از تبار ايثار و شهادت و دفاع از حريم و حرم اهل بيت (ع) گرفته و گريان و تشييع پيکر پاک هفدهمين شهيد مدافع حرم آذربايجان‌شرقي  بر دوش مردم ولايتمدار و شهيدپرور تبريز را در هوايي سرد و برفي به نظاره نشسته بود.

شهيد «ذاکر حميدي» از يادگاران دوران دفاع مقدس، فرمانده عمليات توپخانه لشکر عاشورا و از همرزمان سرلشکر شهيد احمد کاظمي بود که پس از بازنشستگي به عنوان مستشار نظامي براي کمک به جبهه مقاومت عازم سوريه و در درگيري با تروريست هاي تکفيري صهيونيستي در شهر حلب به درجه رفيع شهادت نائل شد.

در مراسم تشييع پيکر مطهر شهيد حيدري که از ميدان شهدا تا ميدان ساعت و نماز صورت گرفت، آيت الله محسن مجتهد شبستري نماينده ولي فقيه در آذربايجان شرقي و امام جمعه تبريز و سردار غلام عسگر کريميان فرمانده سپاه عاشورا در کنار مردم قدرشناس تبريز حضور داشتند.

انقلاب اسلامي ايران برگرفته از نهضت حسيني و از اين جنس است

فرمانده سپاه عاشورا ظهر امروز در اين مراسم گفت:خانواده شهيد ذاکر حيدري از شنيدن خبر شهادت اين سردار برگ تعجب نکردند چون ايشان قبل از رفتن به خانواده گفته بودند که بر نمي گرددند.

سردار غلام عسگر کريميان افزود: رسيدن و تشيع پيکر هر شهيد تذکر و ياد آوري است براي ما که بدانيم انقلاب ما به توصيه معمار کبير انقلاب در مقابل ناحق ايستاده لسا و تا قيامت اين ايستادگي ادامه خواهد داشت.

وي با اشاره به خدعه و نيرنگ دشمنان افزود:دشمنان اسلام ما را راحت نخواهند گذاشت و ماهم بايد بدانيم تا زماني که ما استکبار ستيز و ظلم ستيز هستيم مقاومت ادامه دارد.

فرمانده سپاه عاشورا تصريح کرد:امروز ما آمده ايم تا با تمام شهداي جبهه مقاومت اسلامي تجديد ميثاق کنيم و با افتخار پرچم دفاع از حرمين را نگه خواهيم داشت چون انقلاب اسلامي ما از جنس عاشورايي است و ظلم را نمي پذيريم.

از پدرم مي‌خواهم ما را دعا کند که راه را گم نکنيم

اين مراسم زماني شور و حالي خاص به خود گرفت که فرزند شهيد ذاکري نامه اي را که براي پدر نوشته بود، در جمع حاضران در مراسم تشييع قرائت کرد و گفت: از وقتي چشم باز کردم او يک رزمنده بود و هميشه عليه استکبار جنگيده و حق طلب و ولايي بوده است.

اين فرزند شهيد مدافع حرم ادامه داد: مادرم هميشه تعريف مي‌کند که در دوران جنگ تحميلي هميشه در ميدان نبرد بود و گاهي به خانه مي‌آمد، پدرم دو خانه داشت، خانه‌ اول پدرم جبهه بود و وقتي در خانه بود دلش براي جبهه تنگ مي‌شد البته حق هم داشت زيرا بهترين بندگان خدا آنجا بودند و در آنجا پدرم به خدا نزديک‌تر بود.

وي تصريح کرد: پدرم آنقدر تواضع و فروتني داشت که آشنايان سمت او را نمي‌دانستند و امروز که شهيد شده‌ با افتخار سرمان را بالا نگه مي‌داريم و افتخار مي‌کنيم که در راه خدا و انقلاب به آرزويش رسيده است از پدرم مي‌خواهم ما را دعا کند که راه را گم نکنيم و براي سربلندي اسلام و طول عمر رهبر اسلام دعا کند و در پايان مي‌گويم خدايا اين قرباني را از ما بپذير که در راه حريم عدالت قرباني شد