افت آبهاي زيرزميني در 230دشت کشور، خشکشدن دهها تالاب و درياچه بهويژه خشکشدن درياچه اروميه و خطر شکلگيري کانونهاي ريزگردهاي نمکي تنها نمونههايي از مديريت ناکارآمد منابع آبي کشور است که پيامدهاي ناگوار آن روزبهروز نمايانتر ميشود.
آنچه در پي ميآيد نوشتاري است به قلم مهندس منصور قطبي سرابي، کارشناس باسابقه مهندسي آب که طي آن با تشريح وضعيت موجود راهکارهايي براي رفع اين معضلات بهدست داده است. اين نوشتار از آن رو قابل تامل است که وي کوشيده است زيانهاي ناشي از مديريت سنتي و ناکارآمد منابع آب کشور را به عدد و رقم بيان کند. انتظار ميرود انتشار اين نوشتار سبب شود ديگر متخصصان و کارشناسان باتجربه و کارآزموده عرصه آب، با طرح و انعکاس ديدگاههاي خود،راهکارهاي علمي براي برونرفت از معضلات موجود بهدست دهند.
1 - کشور ايران در 37حوضه آبريز خود به وسعت 162ميليون هکتار داراي 379 دشت آزاد به وسعت تقريبي 44ميليون هکتار و 230دشت ممنوعه به وسعت تقريبي 26ميليون هکتار است. اين دشتها تا 60 الي70سال قبل و بهعبارت ديگر تا قبل از توسعه سدسازي و شبکههاي آبياري و زهکشي مربوطه و چاههاي عميق و نيمهعميق، هم به لحاظ کمي و هم به لحاظ کيفي درحال تعادل کامل يا نسبي بودهاند. بهدنبال افزايش نياز روزافزون به منابع آب جديد، معاونت آب وزارت نيرو دست به فعاليتهاي چشمگير و تحسينآميز، بهويژه در زمينه احداث سد و شبکههاي آبياري و زهکشي مربوطه زده است. بهطوري که امروزه کشور ايران با تعداد بيش از 300سد و ميليونها هکتار شبکه آبياري و زهکشي ساختهشده جزو 20کشور پيشرفته جهان محسوب ميشود.
2 - به دنبال احداث حدود 300دستگاه سد و شبکه آبياري و زهکشي مربوط، بالاخص بعد از احداث 450هزار حلقه چاه عميق و نيمهعميق (بهويژه بعد از احداث 100هزار حلقه چاه غيرمجاز) طي 60 الي 70سال گذشته، تعادل کمي و کيفي منابع آب دشتهاي کشور به هم خورده است بهطوري که هماکنون اکثر قريب به اتفاق دشتهاي کشور با چالشهاي عظيم مواجه هستند.
3 - 20 کشور پيشرفته جهان از حدود 10سال قبل مديريت يکپارچه منابع آب (به جاي اعمال مديريت سنتي) در دشتهاي رودخانهاي را در دستور کار قرار داده و به اجرا درآوردهاند. درحاليکه مديريت منابع آب ايران با وجود هشدار و مصاحبه سال 1386دکتر رسول زرگر، معاون آب و آبفاي سابق وزارت نيرو با روزنامه ايران، تاکنون در اين زمينه اقدام مؤثر و قابل توجهي به عمل نياورده است.
چالشهاي ناشي از اعمال مديريت سنتي
پيامدهاي نامطلوب هفت دهه مديريت سنتي بر منابع آبي کشور به اختصار به شرح زير است:
خشک و نيمهخشک شدن حدود 10درياچه، تالاب و هور مهم کشور، مانند درياچه اروميه، کافتر، مهارلو، تالاب شادگان، درياچه شورابيل، درياچه هورالعظيم و هامون و...
خشک و نيمهخشکشدن بسياري از رودخانههاي مهم کشور، مثل رودخانه زايندهرود و...
افت سطح آبهاي زيرزميني و کسري ذخيره مخزن در 230دشت از 609دشت رودخانهاي کشور جمعا به ميزان 7/5ميليارد مترمکعب در سال (بهطوري که حدود60دشت کشور در وضعيت فوق بحراني قرار داشته و تعدادي از دشتهاي مذکور علاوه بر نشست زمين با خشکشدن چاهها روبهرو شدهاند).
زهدارشدن حدود دو ميليون هکتار از اراضي آبخور سدها و شبکههاي آّبياري و زهکشي کشور افزايش شوري و قليائيت در هشت ميليون هکتار از شورهزارهاي قابل اصلاح کشور واقع در پايين دست آبخور سدها و شبکههاي آبياري و زهکشي
تبخير و اتلاف منابع آبهاي زيرزميني در دوميليون هکتار از اراضي زهدار و هشت ميليون هکتار از شورهزارهاي قابل اصلاح کشور، حداقل به ميزان 10ميليارد مترمکعب در سال.
پيشروي و تسري آبهاي شور شورهزارها و درياها و درياچهها به طرف مخازن آبهاي زيرزميني بسياري از دشتهاي رودخانهاي کشور، بهدليل احداث چاههاي غيرمجاز حداقل به تعداد 100هزار حلقه (بهويژه در حوضه آبريز درياچه اروميه).
آلودهشدن منابع آبهاي زيرزميني اکثريت قريب به اتفاق 609 دشت رودخانهاي کشور به سموم، کودهاي شيميايي، ميکروب، نيتريت، نيترات، فلزات سنگين مانند سرب، جيوه و مس، از طريق پسابهاي شهري، صنعتي، بيمارستاني و کشاورزي
به هم خوردن تعادل نمک منابع آبهاي سطحي و زيرزميني 609 دشت رودخانهاي کشور بهدليل اعمال مديريت سنتي
اتلاف جريانهاي زيرزميني خروجي از دشتهاي رودخانهاي کشور، حداقل به ميزان هفتميليارد مترمکعب در سال
جلوگيري از ورود ابرهاي کشور، از طرف کشورهاي همسايه، بهويژه کشور ترکيه (از طريق باروري ابرها)
جلوگيري از ورود سهميه آب رودخانه هيرمند به دشت زابل از طرف کشور افغانستان (از طريق سدسازي)
احداث 100هزار حلقه چاه غيرمجاز در دشتهاي رودخانهاي کشور
آلودگي آب رودخانههاي کشور
کاهش حجم آب رودخانههاي مهم کشور و آلودهشدن اين رودخانهها به انواع آلايندهها از ديگر تبعات مديريت سنتي منابع آب کشور است. مشکلاتي که دامنگير رودخانههاي کشور شده به شرح ذيل است:
1 - تقليل حجم آب رودخانههاي مذکور بهدليل انتقال آب سرشاخههاي آنها به حوزههاي ديگر (مانند سرشاخههاي دز به کارون)
2 - تخليه فاضلابهاي شهري و صنعتي به رودخانههاي مذکور (مانند کارون، دز، جراحي و غيره)
3 - تخليه زهابهاي زيرزميني آلوده به سم و کود شيميايي طرحهاي صد در صد غلط زهکشي زيرزميني افقي کلاسيک شامل زهکشهاي حائل و کمربندي، اسکلت ماهي، نردهاي و موازي به داخل رودخانهها، درياها، درياچهها، تالابها و هورهاي مهم کشور.
اتلاف منابع آبهاي زيرزميني دشتهاي رودخانهاي کشور بهدليل اجراي طرحهاي زهکشي زيرزميني افقي کلاسيک صد در صد غلط و مختص دشتهاي ساحلي و درياچهاي در اراضي زهدار اين قبيل از دشتها نيز ناشي از مديريت سنتي بر منابع آبي کشور است.
مزاياي مالي مديريت يکپارچه منابع آب در 609 دشت رودخانهاي کشور
دسترسي به منابع جديد آب زيرزميني حداقل به ميزان 17ميليارد مترمکعب درسال (آبهاي متعارف + آبهاي غيرمتعارف) و به ارزش 85تريليون تومان در سال
دسترسي به اراضي زراعي جديد به وسعت حدود 1/5ميليون هکتار و به ارزش 30تريليون تومان در سال
دسترسي به توليد ماهيهاي سردآبي و گرمابي حداقل به ميزان 755هزار تن در سال و به ارزش 27/7تريليون تومان در سال
دسترسي به توليد جو حداقل به ميزان 5/72ميليون تن در سال و به ارزش 5/72تريليون تومان در سال
دسترسي به منابع طبيعي احياشده در سطح هشت ميليون هکتار و به ارزش 80تريليون تومان در سال که با احتساب کل موارد بالا درآمد سالانه مديريت يکپارچه منابع آب کشور 208تريليون تومان خواهد بود.
دسترسي به ايجاد اشتغال جديد جهت جوانان جوياي کار در زمينههاي کشاورزي و آبزيپروري حداقل براي سه ميليون نفر در سال از ديگر مزاياي مديريت يکپارچه منابع آب کشور است.
حداقل ضرر و زيان مالي ناشي از اعمال مديريت سنتي بر منابع آب کشوردر درازمدت
ضرر و زيان ناشي از تسري و پيشروي آبهاي شور شورهزارههاي پايين دست
230دشت ممنوعه به طرف مخازن آبهاي زيرزميني دشتهاي مذکور به وسعت
26ميليون هکتار و تخريب منابع آب، خاک، منابع طبيعي و محيطزيست به ارزش 260تريليون تومان
ضرر و زيان ناشي از تسري آبهاي شور شورهزارهاي پايين دست 379دشت آزاد، به طرف مخازن آبهاي زيرزميني دشتهاي مذکور به وسعت 44ميليون هکتار و تخريب منابع آب، خاک، منابع طبيعي و محيطزيست آنها به ارزش 440 تريليون تومان
ضرر و زيان ناشي از تخريب منابع آبهاي سطحي دشتهاي آزاد و ممنوعه فوقالذکر جمعاً به ميزان 34ميليارد مترمکعب در سال، بهدليل تسري و پيشروي آبهاي شور شورهزارها و تبخير از آبهاي زيرزميني (در آبخوانها و شورهزارها) به ارزش 170تريليون تومان
ضرر و زيان ناشي از تخريب منابع آبهاي زيرزميني دشتهاي آزاد و ممنوعه فوقالذکر جمعاً به ميزان 63ميليارد مترمکعب در سال بهدليل تسري و پيشروي آبهاي شور شورهزارها و تبخير از آبهاي زيرزميني (در آبخوانها و شورهزارها) به ارزش 315تريليون تومان
ضرر و زيان ناشي از تخريب 70ميليون هکتار از اراضي دشتهاي آزاد و ممنوعه به ارزش 700تريليون تومان