با تامل در انتخابات سه دوره قبل شوراي شهر تبريز کمتر برنامه و ايده مهمي را به ياد داريم که نامزدان آن را اعلام و پس از راي آوردن به مرحله اجرا گذاشته باشند.
24 خرداد ماه به زودي از راه ميرسد و انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا همزمان با رياست جمهوري برگزار ميشود. آنچه انتخابات دوره جديد شوراها را با سه دوره قبل متفاوت کرده افزايش تعداد اعضاي آن است.
در تبريز تعداد شوراييان از 11 به 21 نفر رسيده و اين افزايش تعداد نمايندگان پارلمان شهر، بر جذابيت کانديدا شدن نيز افزود بطوريکه در اين انتخابات و در شهر تبريز به راحتي ميتوان 100 نفر از چهرههاي مشهور را
با گرايش و افکار متفاوت و متنوع پيدا کرد که همگي از شانس راي آوري برخوردار هستند.
انتخاباتي که در آن تعداد نامزدهاي مطرح و شناخته شده نسبت به دورههاي قبل افزايش يافته، بالطبع بايد برنامههاي متنوعتر و جديدتري هم براي آينده اين شهر توسط کانديداها ارائه شود.
با تامل در انتخابات سه دوره قبل شوراي شهر تبريز کمتر برنامه و ايده مهمي را به ياد داريم که نامزدان آن را اعلام و پس از راي آوردن به مرحله اجرا گذاشته باشند. آنچه که تاکنون و در 14 سال عمر شورا در تبريز انجام شده هر چند با تلاشها و پشتکار نمايندگان مردم صورت گرفته طرحهايي نبودند که قبلاً شعار آن در ايام انتخابات داده شده باشد.
براي کلانشهري همچون تبريز با گذشته درخشانش داشتن برنامههاي بلند مدت و ميانمدت زيربنايي جزو ملزومات است و از کانديداهاي شناخته شده که هر کدام در زمينهاي ادعاي صاحب نظر بودن دارند، انتظار ميرود براي آينده اين شهر برنامه خود را ارائه داده و از اين طريق راي و اعتماد شهروندان را جلب کنند.
حل مشکلات مربوط به بافتهاي فرسوده، محلات حاشيه نشين، ترافيک، حمل و نقل عمومي شهر، مترو، درآمدهاي پايدار براي شهرداري و مواردي از اين قبيل که بسيارند ميطلبد تا کانديداها با ارائه برنامه و مطالعه دقيق به فکر جلوس بر صندليهاي شوراي شهر باشند. نياز شهروندان 2 ميليوني تبريز به وجود شوراي شهري است که بزرگترين کار اعضاي آن فقط حضور در جلسات و راي دادن به لوايح و طرحهاي شهرداري نبوده بلکه براي رفاه و آسايش جمعيت فعلي و آينده دراز مدت اين شهر نيز برنامهريزي اساسي شود.
سالهاست همه از بيتوجهي به خطرات ناشي از وقوع زلزلهاي با قدرت بالا در تبريز هشدار ميدهند و اينکه بايد فکري براي حاشيهنشينان، قبل از وقوع زلزله و مرگ صدها هزار شهروند شود.
سالهاست همه از تاخير در افتتاح خطوط مترو ميناليم. سالهاست همه فرياد ميزنيم تبريز شهري شاد و نشاط آور نيست و شهروندان آن اگر افسرده هستند حتماً دليل و علت دارد. از همان روزي که نخستين دوره شوراي شهر تبريز شکل گرفت همه گفتيم نمايندگان ملت طوري رفتار کنند که شوراي شهر، شوراي شهر باشد نه شوراي شهرداري! هر چه به زمان انتخابات نزديکتر ميشويم قاعدتاً بر حجم تبليغات کانديداها نيز افزوده خواهد شد. آنچه از انتخابات کشورمان به ياد داريم غلبه شعار و وعده بر برنامه بوده است.
مردم چون برنامه و طرحي از نامزدان انتخابات دريافت نکردهاند به دلايلي گوناگون به يک يا چند نفر راي ميدهند.
شهري که در آن زندگي ميکنيم در صورتيکه چهرههاي مجرب و کارشناس در پارلمان محلي آن يعني «شوراي شهر» حضور داشته باشند روند توسعه و آباداني را در پيش گرفته و در پايان چهار سال از عمر شوراها شاهد رشد و شکوفايي شهرها و در نتيجه کشورمان خواهيم بود. چرا که شورا صرفاً يک نهاد تصميمگيري و يا نظارتي محلي نبوده و ميتواند با ارائه لايحه به مجلس شوراي اسلامي از طريق شوراي عالي استانها در سطح ملي نيز تاثيرگذار باشد. اگر باور داريم شوراي شهر ميتواند عامل وحدت و
اتحاد ملي شده و باعث ارتقاي ميزان مشارکت شهروندان در اداره شهر و در کل کشور شود، هر چه حضور افراد توانمندتر در اين نهاد مردمي و مدني بيشتر باشد و از سويي راه يافتگان به آن صاحب برنامه و ايده براي اداره شهر باشند، در اين صورت است که ميتوان به آينده دوره چهارم شوراي شهر تبريز که از چند ماه آينده کارش را آغاز ميکند اميدوارتر شد.
البته شرط تحقق اين آرزو و خواسته، دقت شهروندان در دادن راي به نيروهاي متخصص، صاحبنظر، متعهد و مجرب است.
شهر تبريز با توسعه و پيشرفتي که در چند سال اخير داشته و پيشبيني ميشود تداوم نيز داشته باشد، ميطلبد شوراي شهر جديدش در بخش سرمايهگذاري و جذب مشارکت بخش خصوصي صاحب فکر و برنامه بوده و در اين مسير وقت و انرژي بيشتري بگذارد. چرا که تنها با اتکاء کردن به درآمدهاي شهرداري از محل فروش تراکم با توجه با افزايش هزينههاي جاري، اداره شهر در دراز مدت جزو دغدغههاي مديران شهرداري خواهد بود. ارائه راهکار براي حل مشکلات زيست محيطي، توجه به زيبايي و تغيير مبلمان شهر نيز از ديگر مقولاتي هستند که 21 عضو آينده شوراي شهر بايد به آن بپردازند. آنچه قطعي است زمان انتخابات به سرعت ميگذرد و مردم تبريز براي داشتن شهري پايدار و توسعه يافته بايد سراغ کانديداهايي بروند که صاحب برنامه بوده و در صورتي که سرنوشت اين شهر را به دست احساسات و هيجانات بسپاريم تاوان اشتباه خود را با انتخاب نکردن افراد توانمند، متخصص و مجرب خواهيم داد و اين يعني نداشتن شهري با قابليتهاي زندگي براي خود و فرزندانمان! متاسفانه زندگي ما ايرانيان بيشتر هيجاني و احساساتي است و در ايام انتخابات اغلب شاهد غلبه احساس و هيجان بر شعور و تفکر هستيم. ختم کلام اينکه به ناچار بايد قبول کنيم شوراي شهر نهادي تاثيرگذار است و به همين علت برخي افراد براي تامين منافع خود قطعاً بسيار مايلند افرادي نه چندان قابل اعتماد به آن راه يابند، بنابراين ميطلبد تکتک شهروندان در انتخاب و گزينش خود حساسيت نشان بدهيم.