با تو از تبريز مي گوئيم. از مشروطيت و شيخ خياباني. از شمس و کعبه مولاي روم تبريز. از آن عشقي که هرگز نميميرد و دل با جوانمردي زنده است. سرزمين تبريز، همسنگ تاريخ و دروازه خاور، مهد تمدن و فرهنگ است.
اينجا تبريز است، گذرگاهِ تاريخ پرفراز و نشيب سرزميني که همواره بلنداي کوههايش، آبي آسمانش، طراوت دشتهايش، برکتِ درختانش، گوهرهاي خفته در نگاهش و سرانگشتان کيمياسازِ مردمانش مورد توجه و حتي حسادت بوده است.
هنوز در کوچههاي اين شهر که راه ميروي، از چرنداب و اميرخيز و مارالان گرفته تا دامنههاي عينالي و سرخيِ بيپايانِ سرخاب، صداي سم بر زمين کوفتنِ مرکب دلاوراني ميپيچد که جان را توشه ساختند و در راه آزادي سينه را سپرِ سرب داغ ساختند.
هنوز لابلاي حافظه تصاويرِ تبريز، گرمايِ وجودِ شمس، اسليميهاي روييده بر خاطره کمالالدين بهزاد، قطارِ فشنگِ باقرخان، گل ارکيده خفته در دستان ستارخان، عينکِ گرد ثقةالاسلام، هزارتوهاي خانه علي موسيو، شيهه اسب سرکش اميرنظام گروسي، گره روسريِ پروين، قلمني و دوات شهريار، لبخندِ آرامِ آقا مهدي باکري، صداي خندههاي پيچيده در مدرسههاي غلامرضا مردانيآذر و دهها تصويرِ باشکوه و به يادماندني ديگر خودنمايي ميکنند.
اين ديار اما از فراز ِتمام قلهها به حرمت، و از نشيبِ تمام گودالها به قدرت، عبور کرده و امروز با چهرهاي که هنوز از اصالتش خبر ميدهد، به آيندهاي مينگرد که با دستان و دلهاي به هم پيوسته فرزندانش ساخته ميشود.
تبريز يکي از قديميترين مناطق ايران و مهم ترين منطقه استان آذربايجانشرقي است. مجموعه آثار تاريخي و نشانههاي باستان شناختي که از محل هاي مختلف اين شهرستان در نتيجه حفاريهاي متعدد به دست آمده؛ دلالت بر ديرينهگي و قدمت تاريخي اين منطقه دارد. مردم تبريز به تدين، دلاوري، آزادي خواهي و بيش از همه به صراحت بيان در عين برخورداري از روحي مهربان شهرهاند. تبريز؛ مامن عرفا و شعرا، خاستگاه فضل و هنر و سرزمين اولين هاست. اولين مدرسه، اولين چاپ خانه، اولين تئاتر، اولين نشريه، و… در اين منطقه وجود داشته است.
اولين چاپخانه، اولين خياباني که در ايران داراي برق شد، اولين پستخانه و اولين خط انتقال پست و... در تبريز بودهاند و بههمين علت، تبريز شهر اولينها ناميده ميشود.
اولين چاپخانه در سال 1227 توسط شاهزاده عباس ميرزا در تبريز تاسيس شد و 12 سال بعد دومين چاپخانه در تهران تاسيس شد.
براي اولين بار کتب خارجي در تبريز ترجمه شد که از آن جمله عبارتند از: پطر کبير، شارل دوازدهم، اسکندر کبير
اولين رمان ايران به نام ((ستارگان فريب خورده- حکايت يوسف شاه سراج)) توسط ميرزا فتحعلي آخوند زاده در تبريز به رشته تحرير در آمد.
اولين دايرهّ المعارف توسط محمد رضا زنوزي تبريزي نوشته شد.
اولين کتابخانه عمومي توسط ميرزاحسن خان خازن لشگر در سال 1312 در تبريز تاسيس شد
اولين سينماي ايران پس از پنج سال از اختراع جهاني آن (توسط برادرن لومير)، در تبريز با نام سولّي(آفتاب) تاسيس گرديد
اولين نمايشنامه و تئاتر در تبريز به سال 1261 شکل گرفت.
اولين عکاسخانه توسط قاسم ميرزا در تبريز راه اندازي شد.
اولين فوتباليست شاغل در اروپا (بلژيک) به نام حسين صدقياني از اهالي تبريز در سالهاي 1309-1311 بهترين گل زن باشگاههاي اين کشور بود و در فينال جام باشگاههاي بلژيک با به ثمر رساندن سه گل باعث قهرماني تيم رويال شالروا اسپورتينگ کلوپ در مقابل تيم بروکسل گرديد.
در زمينه پزشکي:
نخستين طبيب محصل فرنگ
نخستين کتابهاي پزشکي
نخستين آبلهکوبي
نخستين دانشکده پرستاري مامائي
نخستين دندانهاي مصنوعي
اولين عمل قلب باز
پيوند قلب برروي سگها
و نخستين عمل پيوند کليه توسط دکتر جواد هيات در سال 1347در تبريز به انجام رسيد
اولين هوانورد ايراني به نام کلنل محمد تقي خان پسيان از اهالي تبريز بود.
اولين کارخانه اسلحه و مهمات در شهر تبريز بنا نهاده شد.
اولين کارخانه چيني سازي در شهر تبريز ساخته شد
اولين کارخانه توليد برق در اين شهر و اولين خياباني که در آن از چراغهاي برقي استفاده شد خيابان چراغ گازي تبريز بود
اولين ضرابخانه ماشيني و انتشار اسکناس از فعاليت هاي اين شهر اولينها بود.
اولين شهر ايران که صاحب تلفن شد تبريز بود.
اولين انجمن زنان در تبريز توسط صاحب سلطان خانم تشکيل گرديد.
اولين بلديه و نظميه پليس مردمي و شهرداري ايران متعلق به تبريز است
اولين مهمانخانه توسط ميرزا اسحق خان معززالدوله در تبريز پذيراي مهمان گرديد.
اولين مدرسه کر و لال ها توسط جبار باغچه بان و اولين مدرسه نابينايان توسط يک ميسيون آلماني و اولين مدارس حرفه اي و بازرگاني توسط محمدعلي تربيت و اولين کودکستان توسط ابوالقاسم فيوضات در تبريز بنا گذاشته شد.
اولين پايگاه لرزه نگاري در تبريز (شهر زلزله خيز) بنا گذاشته شد.
چاپ و چاپخانه
در مورد اينکه چه کسي ابتدا چاپخانه را در ايران داير کرد اختلاف است اما اولين چاپخانه سربي با حروف فارسي و عربي توسط ميرزا زين العابدين تبريزي در تبريز داير شد. اولين کتاب منتشرشده توسط اين چاپخانه رساله جهاديه ميرزاعيسي خان قائم مقام بود. اين چاپخانه در سال 1245تعطيل شد. در آن زمان هنوز واژه چاپ متداول نشده بود و به اين دليل آن را باسمهخانه، بصمهخانه، مطبعه، دارالطباعه و دارالطبع ميناميدند.
بعد از داير شدن چاپخانه سربي در تبريز، اولين روزنامه شهرستانهاي ايران به نام «روزنامه ملتي» نيز در تبريز منتشر شد که خبري از آن در شمارههاي سال 1275هجري قمري وقايع اتفاقيه ديده ميشود.
راجعبه محل چاپ اولين قرآن در ايران اختلاف نظر وجود دارد. بهعقيده برخي از مورخين در اواسط سالهاي 1199هجري شمسي قرآني توسط ميرزاحسين خطاطي شده و توسط ميرزا اسدالّله ليتوگرافي (چاپ سنگي) شد، در حالي که کمي قبل از آن ميرزا عبدالوهاب به سال 1195/1196هجري شمسي قرآني را چاپ کرده بود. گزارش تاريخي ديگر حاکي از آن است که از بين چاپهاي قرآن که با استفاده از روش ليتوگرافي انجام شدهاند، اولين در سال 1212هجري شمسي در تبريز انجام شد.
کتابخانه
کتابخانه? عمومي تربيت، نخستين کتابخانه? دولتي ايران است که در سال 1300 به همت محمدعلي تربيت در شهر تبريز ايجاد شد. اين کتابخانه در ابتدا «کتابخانه و قرائتخانه? عمومي معارف» ناميده ميشد که بعدها به احترام بنيانگذار آن، تربيت ناميدهشد. در سال 1335به علت کمبود فضاي مطالعه، کتابخانه? ملي تبريز تأسيس شد که نسخههاي خطي کتابخانه? تربيت پس از انقلاب به آن منتقل شدهاست. همچنين وقفنامه ربع رشيدي که اولين اثر ثبتشده? ايران در حافظه? جهاني است، در اين کتابخانه نگهداري ميشود.
سينما
اولين سينماي عمومي ايران، به نام سينما سولي (خورشيد) در سال 1279 در سالن نسبتاً بزرگي در طبقه دوم آموزشگاه کاتوليک فرانسوي در جنب کليساي کاتوليکها توسط آنان در تبريز تأسيس شد. تاسيس نخستين سالن سينماي عمومي تهران توسط ميرزا ابراهيم خان صحاف باشي در سال 1284به چهار سال بعد مربوط است.
مدرسه
نخستين مدرسه تحصيلات ابتدايي به شيوه نوين در ايران توسط ميرزا حسن رشديه در ششگلان تبريز بنياد نهاده شد.
ميرزا حسن رشديه در جواني به بيروت رفت و در آنجا روش آموزش در دبستانها را بررسي کرد پس از آن عازم استانبول شد آنگاه به مصر سفر کرد و پس از بازگشت به تبريز دبستاني به شيوه? آنها تاسيس کرد.
مدرسه مموريال نيز از مدارس قديم شهر تبريز است که توسط آمريکاييها اداره ميشد.
کودکستان و مدرسه کر و لالها
نخستين کودکستان و نخستين مدرسه کر و لالهاي ايران نيز در تبريز بنياد گذاشته شد. جبار باغچهبان ابتدا در تبريز کودکستاني را تحت عنوان «باغچه اطفال» داير کرد و به اين دليل خود را باغچهبان ناميد.صمد سردارينيا در کتاب «مشاهير آذربايجان» در شرح زندگاني جبار باغچهبان مينويسد:
مدرسه کر و لالها را جبار باغچهبان در سال 1303با وجود مخالفتهاي زياد از جمله رييس فرهنگ وقت دکتر محسني در تبريز داير کرد. اين کلاس جنب باغچه اطفال باغچهبان در کوچه انجمن در ساختمان معروف به عمارت انجمن تأسيس شد.
جبار باغچهبان اولين مؤلف و ناشر کتاب کودک در ايران است. او از سال 1307خورشيدي عليرغم دشواريهاي وسيع چاپ و کليشه، چاپ کتابهاي ويژه کودکان را با نقاشيهايي که خود ميکشيد آغاز کرد. يکي از کتابهاي وي با عنوان «بابا برفي» توسط کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان به چاپ رسيده و شوراي جهاني کتاب کودک آن را به عنوان بهترين کتاب کودک انتخاب کرد.
ادبيات نوين
ميرزا عبدالرحيم نجارزاده تبريزي معروف به «طالبوف» بنيانگذار انشاي جديد ناميده شدهاست. وي با کنار گذاشتن نوشتار ثقيل آن زمان، مطالب خود را با زباني ساده و بي تکلف نشر داد و بدين ترتيب تأثير زيادي بر متون فارسي گذاشت. وي به همراه ميرزا زينالعابدين مراغهاي در نثر و داستان نويسي و ميرزا جعفر خامنهاي در شعر نخستين کسان بودند که تحول شگرفي را موجب شدند.
ميرزا فتحعلي آخوندزاده بنيانگذار نمايشنامهنويسي ايران محسوب ميشود. آخوندزاده نخستين ايرانيالاصلي بود که نمايشنامهنويسي را آغاز کرد. وي به دليل اقامت در تفليس از طريق سنت تئاتري آنجا با جهان تئاتر آشنا شده و آن را بهترين وسيله براي ترويج افکار نو يافته بود. آخوندزاده با شيوهاي متاثر از مولير، پنج نمايشنامه به زبان ترکي نوشت. همچنين وي با نوشتن نخستين رمان ايراني با عنوان ستارگان فريب خورده - حکايت يوسف شاه سراج در سال 1857 ميلادي پيشکسوت نويسندگان اين رشته ادبي نيز به شمار ميآيد.
همچنين ميرزا آقا تبريزي اولين نمايشنامهنويس ايراني است که نمايشنامههاي فارسي نگاشتهاست.
پول کاغذي
در سال 693هجري قمري در دوره گيخاتوخان مغول اولين پول کاغذي به نام چاو در تبريز چاپ شد. اما مردم آن را نپذيرفتند و پس از مدتي چاپ آن متوقف شد.
سکه ماشيني
از سال 1298هجري قمري ضرابخانه ماشيني به طور رسمي در ايران برقرار و تمام ضرابخانههاي شهرهاي معتبر برچيده شد. فکر ايجاد چنين ضرابخانه، سالها قبل از اين تاريخ، يعني به سال 1222هجري قمري در زمان وليعهدي عباسميرزا نايبالسلطنه در تبريز مورد توجه بوده و اقدام به تهيه مسکوک رسمي يا چرخي گرديده ولي به علت گراني هزينه در حدود 200قطعه سکه سيمين تهيه و ضرابخانه تعطيل شد.
اتاق تجارت
نخستين اتاق بازرگاني ايران نيز در تبريز بنياد نهاده شدهاست. تاريخ تأسيس اتاق تجارت در تبريز به سال 1285هجري خورشيدي بر ميگردد و اولين اتاق تجارت در سطح کشور بودهاست. اتاق تجارت تهران بعد از اتاق تجارت تبريز بنياد يافتهاست.
شهرباني
اولين نظميه يا شهرباني به مفهوم امروزي توسط انجمن ايالتي آذربايجان در سال 1325هجري قمري در تبريز به وجود آمد. اجلالالملک که نماينده انجمن ايالتي آذربايجان بود به سمت نخستين رييس شهرباني انتخاب شد. از جمله کارهاي اين سازمان انتشار نشريهاي بود که به نام«نظميه تبريز» منتشر شد.
کاخ شهرداري تبريز
شهرداري تبريز نخستين شهرداري - يا به اصطلاح آن روز، بلديه - ايران بود که در سال 1287بنياد يافت و قاسم خان والي تحصيل کرده دانشگاه سن سير (saint cyr) فرانسه به عنوان اولين شهردار تبريز انتخاب شد.
تلفن
اولين مرکز تلفن ايران در سال 1280به همت قاسم خان والي در تبريز ساخته شد که وي چند سال بعد به عنوان اولين شهردار تبريز انتخاب شد.
برق
قاسم خان والي در سال 1281، امتياز اولين کارخانه برق ايران را براي احداث در تبريز بهدست آورد. وي در ابتدا توانست اطراف خيابان مجيدي (مجدالملک) را روشن نمايد.
کارت اعتباري اتوبوس شهري
اولين شهري در ايران است که اتوبوسهاي شهري آن از کارتهاي هوشمند بدون تماس به جاي بليتهاي کاغذي استفاده ميکنند.
کارت هوشمند مسابقات فوتبال
اولين شهري در ايران است که براي تماشاي مسابقات فوتبال، به جاي بليط کاغذي، از کارت هوشمند غير تماسي استفاده مي شود.
آتشنشاني
تبريز نخستين شهر ايران است که داراي آتشنشاني است. اولين آتشنشاني در تبريز در سال 1221هجري شمسي هنگامي که نيروهاي روسي در تبريز مستقر بودند، ساخته شد. اين شهر در حال حاضر داراي 15ايستگاه آتشنشاني است که بر اساس استاندارد جهاني (يک ايستگاه براي هر 50?000نفر)، شهر تبريز بايد 30ايستگاه داشته باشد
مؤسسه خيريه غيردولتي
اولين و قديميترين مؤسسه خيريه غيردولتي در ايران، جمعيت خيريه نوبر تبريز است. اين تشکل در سال 1326توسط عدهاي از خيرين محله نوبر تبريز با هدف مبارزه با فقر و کمک به مستمندان تأسيس شد و در سال 1331رسماً به ثبت رسيد.