رسيدگي به اين پرونده از زماني آغاز شد که زني ميانسال با مراجعه به دايره جنايي پليس آگاهي تبريز گزارش مفقودي همسرش را به پليس داد.
به دنبال اين گزارش کارآگاهان بعد از کسب تکليف و اخذ دستور قضايي از بازپرس ويژه قتل تبريز، تحقيقات خود را براي پيدا کردن حميد، شوهر زن ميانسال آغاز نمودند.
اما در ادامه تحقيقات پليس متوجه ازدواج دوم حميد شد، ازدواجي که همسر اولش کاملا از آن بي  اطلاع بود. آنان سراغ رقيه، همسر دوم حميد که تا اين زمان هيچ کسي از وجود وي اطلاعي نداشت رفتند و بعد از گذشت 13 روز، او را به عنوان مظنون پرونده دستگير کردند.

جزئيات حادثه
با دستگيري زن جوان مشخص شد او يک سال است که به طور پنهاني با حميد ازدواج کرده است و هيچ کس به جز خانواده رقيه کسي از آن اطلاع نداشت.
همچنين مشخص شد حميد اندکي قبل از مرگش يکي از خانه هاي خود را دور از چشم همسر اولش به فروش مي رساند و پول آن را در گاوصندوق خانه رقيه مخفي مي کند. رقيه که از اين ماجرا مطلع مي شود، فوري خبر فروش خانه توسط شوهرش را به اطلاع پدرش مي رساند؛ پدر رقيه که در اين ميان پول لازم بود از داماد خود مبلغ 2 ميليارد ريال قرض مي خواهد، اما آقاي داماد مي گويد ندارم و از دادن پول به پدرزن خود خودداري مي کند.

نقشه قتل تازه داماد
پدرزن که از اين کار دامادش بسيار عصباني مي شود تصميم به انتقام مي گيرد و با همراهي پسرش حسن و رقيه نقشه شومي را براي تازه داماد مي کشند؛ پدر و پسر در منزل رقيه پنهان مي شوند و از او مي خواهند به هر نحوي شده حميد را به منزل بکشاند. 
رقيه موفق به اين کار مي شود و حميد را به خانه مي کشاند، اما به محض ورود به خانه غافلگير مي شود چرا که با حمله ناگهاني پدر زن و برادرزنش مواجه مي شود؛ آنان حميد را تا حد مرگ کتک مي زنند؛ دست و پايش را مي بندند و اعضاي بدنش را تکه تکه مي کنند.
بعد از قتل حميد، حسن تکه هاي جسد را در داخل خودرو حميد قرار مي دهد و بعد از انتقال به بيراهه اي در اطراف تبريز، خودرو را در حالي که تمام تکه هاي جسد در آن محبوس شده بود به آتش مي کشد تا اثري از اين جنايت باقي نماند و پرونده قتل حميد براي هميشه بسته شود؛ اما تحقيقات بازپرس جنايي تبريز همه چيز را برملا ساخت.
پليس حسن و پدرش را نيز دستگير مي کند. بعد از دستگيري، حسن قتل را به تنهايي بر عهده مي گيرد و پدر و خواهر خود را از اين قتل مبرا مي داند و مي گويد آنان فقط در کشيدن دامادمان به خانه و کتک زدن او نقش دارند اما قتل را فقط من خودم انجام دادم و آنان در اين مورد کاملا بي گناه هستند.
با اعتراف حسن به قتل دامادشان، پرونده با صدور کيفرخواست از شعبه 6 دادسراي عمومي و انقلاب تبريز به شعبه سوم دادگاه کيفري يک استان ارسال و جلسه رسيدگي به محاکمه اين پسر 35 ساله در دادگاه مذکور برگزار مي شود.
در ابتداي جلسه، رييس دادگاه از اولياي دم مقتول مي خواهد تا درخواست خود را به دادگاه ارايه دهند که همسر اول مقتول و نيز دختر 18 ساله اش قصاص نفس متهم را از دادگاه مي خواهند.
قضات دادگاه نيز بعد از شنيدن دفاعيات هر سه متهم و با توجه به صدورکيفرخواست از شعبه 6 دادسراي عمومي و انقلاب تبريز و نيز درخواست قصاص از سوي اولياي دم مقتول، به شرح زير اقدام به صدور راي مي نمايند:
حسن (متهم رديف اول)، به اتهام مباشرت در قتل عمد به قصاص نفس از طريق آويختن به چوبه دار در زندان مرکزي تبريز
پدر حسن (متهم رديف دوم)، به اتهام معاونت در قتل عمد به تحمل 20 سال حبس
رقيه (متهم رديف سوم)، به اتهام معاونت در قتل عمد به تحمل 13 سال حبس