احرار: برنده جايزه نوبل پزشکي سال 2022 ميگويد، اصلا فکر نميکرده که تحقيقاتش واجد شرايط دريافت جايزه نوبل باشد.
به گزارش احرار به نقل از ايسنا، پس از اعلام شدن نام "سوانت پابو"(Svante Pääbo) به عنوان برنده جايزه نوبل پزشکي سال ????، "آدام اسميت" (Adam Smith) از وبسايت نوبل پرايز با وي مصاحبه کرد.
اسميت: سلام، من آدام اسميت هستم.
پابو: سلام، به من گفته بودند که شما تماس ميگيريد.
اسميت: خيلي تبريک ميگويم.
پابو: سپاسگزارم.
اسميت: صداي شما به طور قابل توجهي خونسرد است.
پابو: بايد اعتراف کنم که داشتم با همسرم صحبت ميکردم.
اسميت: به نظر ميرسد که همسر شما تاثير آرامشبخشي دارد.
پابو: بله، قطعا همين طور است.
اسميت: شما اخبار را چگونه دريافت کرديد؟
پابو: من داشتم آخرين فنجان چاي را مينوشيدم تا به دنبال دخترم بروم که پيش پرستارش بود. من تماسي را از سوئد داشتم و فکر کردم که مربوط به خانه کوچک تابستانيام در سوئد است. فکر کردم که مشکلي در مورد ماشين چمنزني يا مشکل ديگري پيش آمده است.
اسميت: توانستيد به دنبال دخترتان برويد؟
پابو: راستش الان دارم ميروم.
اسميت: فکر ميکنم که امروز در آلمان روز تعطيل است.
پابو: بله امروز "روز وحدت آلمان" است. روز بسيار آرامي است و همه جا تعطيل است.
اسميت: امروز روز عجيبي براي شما و دريافت اين خبر است. در غير اين صورت، شما در موسسه بوديد و با افرادي که قصد تبريک گفتن داشتند، احاطه ميشديد اما به نظر ميرسد که به عنوان يک برنده جايزه، مقدمه آرامتري نسبت به بقيه داشته باشيد.
پابو: بله. فردا صبح که مغازهها باز ميشوند، ميتوانم بيرون بروم تا خريد کنم و براي رفتن به مؤسسه به خوبي مجهز شوم.
اسميت: من نميتوانم تصور کنم که جشن براي ?? ساعت به تعويق بيفتد. من سال ???? را به ياد ميآورم که براي گفتگوي هفته نوبل در استکهلم بوديم و شما روز بعد در ضيافت نوبل حضور داشتيد. من ميخواستم بپرسم که آيا هنگام حضور در ضيافت نوبل تصور ميکرديد که از دريافتکنندگان اين جايزه باشيد.
پابو: نه، واقعا نه. همان طور که ميدانيد، من قبلا هم دو جايزه دريافت کردهام اما فکر نميکردم که پژوهش من واجد شرايط دريافت نوبل باشد.
اسميت: پژوهش شما در مورد توالييابي همتايان اوليه ما است. دانش شما در مورد آرايش ژنتيکي اين گونهها، چه اطلاعاتي را در مورد ارتباط ما با آنها ارائه ميدهد؟
پابو: اين پژوهش در درجه اول، ارتباط بسيار نزديکي را نشان ميدهد و ما در واقع، آنقدر ارتباط نزديکي با يکديگر داريم که آنها تقريبا در ?? تا ?? هزار سال پيش، در DNA نياکان بيشتر مردم امروز نقش داشتهاند که ريشه آنها به بيرون از آفريقا ميرسد. اين تنوع ميتواند بسياري از چيزها را در فيزيولوژي امروز ما تحت تاثير قرار داده باشد.
اسميت: آيا شما تصور ميکنيد که دانستن اين موضوع، زاويه ديد ما را تغيير ميدهد؟
پابو: من فکر ميکنم که به نوعي اين کار را انجام ميدهد. درک اين موضوع که تا همين اواخر، شايد تا زمان ???? نسل پيش يا بيشتر، شکلهاي ديگري از انسانها در اطراف وجود داشتهاند و با اجداد ما ترکيب شدهاند و در شکلگيري امروز ما نقش داشتهاند، اين واقعيت را نشان ميدهد که ?? هزار سال گذشته در تاريخ بشر کاملا منحصربهفرد است زيرا ما تنها شکل انسان در اطراف هستيم. تا آن زمان، تقريبا هميشه انواع ديگري از انسانها وجود داشتند.
اسميت: اين بايد ديدگاه ما را نسبت به جايگاه ما در جهان تغيير دهد. اين طور نيست؟
پابو: بله، من اين طور فکر ميکنم. منظورم اين است که گاهي فکر ميکنم جالب است که تصور کنيم اگر نئاندرتالها ?? هزار سال ديگر زنده مانده بودند، چگونه بر ما تأثير ميگذاشت. آيا ما شاهد نژادپرستي بدتري عليه نئاندرتالها بوديم زيرا آنها واقعا به نوعي با ما متفاوت بودند يا آيا واقعا جايگاه خود را در دنياي زنده به گونهاي کاملاً متفاوت ميديديم؛ در حالي که شکلهاي ديگري از انسانها وجود داشتند که بسيار شبيه ما بودند اما هنوز متفاوت محسوب ميشدند. در اين صورت، ما اين تمايز خيلي واضح بين حيوانات و انسانها را که امروزه به راحتي در نظر داريم، قائل نميشديم.
اسميت: در بيانيه مطبوعاتي، از کلمه "به ظاهر غيرممکن" براي پژوهشي که شما به آن متعهد شدهايد، استفاده شده است.
پابو: واقعا؟
اسميت: اين پرسش براي من ايجاد شد که چه چيزي به شما اعتماد به نفس و جرأت انجام دادن يک پژوهش به ظاهر غيرممکن را داد.
پابو: اين يک فرآيند گام به گام است که در دهه ?? آغاز شد. من در تلاش براي بازيابي اندکي از DNA چيزهايي بودم که فقط تعداد کمي از آنها وجود داشت. من کار خود را با بافتهاي خشکشدهاي آغاز کردم که فقط چند ماه از عمر آنها گذشته بود. به گذشته برميگشتم و با مشکلات تکنولوژيکي آن دست و پنجه نرم ميکردم. سپس، بازيابي DNA از موجوداتي مانند ماموتها يا خرسهايي که در زمان مشابه نئاندرتالها زندگي ميکردند، ممکن شد. من بسيار خوششانس بودم که در آلمان کاري پيدا کردم؛ جايي که نئاندرتالها در تخيل مردم حضور بزرگي دارند. بنابراين، تلاش براي انجام دادن اين کار، گام بعدي بسيار واضح من بود.
اسميت: شما همه چيز را بسيار منطقي به نظر ميرسانيد اما من فکر ميکنم به نوعي کم جلوه دادن وجود دارد. شما سابقه برنده شدن جايزه نوبل را در خانواده داريد و پدر شما برنده جايزه نوبل بود. آيا اين براي شما در دريافت جايزه تفاوتي ايجاد ميکند؟
پابو: تا حدودي ميتوانم بگويم که همين طور است. منظورم اين است که فکر ميکنم مطمئنا بزرگترين تأثير در زندگي من، مادرم بود که با او بزرگ شدم و اين مرا کمي ناراحت ميکند که او نميتواند اين روز را تجربه کند. مادرم علاقه زيادي به علم داشت و من را سالها بسيار ترغيب و تشويق ميکرد. من با پدرم تماس داشتم و او علاقه زيادي به کار من داشت اما اين رابطه به اندازه رابطه من با مادرم صميمانه نبود.
اسميت: به اين موضوع فکر ميکردم که آيا "سونه بريسترم"(Sune Bergström)، پدر شما يا شايد ساير برندگان جايزه يا دانشمندان بزرگ، چنين اعتماد به نفسي را به شما ارائه دادهاند يا به شما کمک کردهاند تا اعتماد به نفسي را براي انجام دادن چنين چالشهاي بزرگي کسب کنيد.
پابو: شايد انسان با درک اين موضوع متوجه شود که چنين افرادي نيز انسانهاي عادي هستند و اين موضوع شگفتانگيزي نيست که ممکن است اعتماد به نفس بيشتري داشته باشيد تا خودتان چيزهايي را به چالش بکشيد.
اسميت: اين در واقع يک نکته بسيار مهم است. بله، يک درس بسيار مهم است. مردم تمايل دارند همه چيز را براساس يک مبنا پيش ببرند اما …
پابو: بله اما شما والدين خود را مبنا قرار نميدهيد؛ حداقل در دوران نوجواني اين طور نيست.
اسميت: بله همين طور است. بايد بگذارم دنبال دخترت بروي و از روزت لذت ببري؛ روزي که به نظر ميرسد يک روز نسبتا آرام باشد اما…
پابو: بله، فکر ميکنم خيلي خوب است که امروز تعطيل است. بنابراين ميتوانم تا فردا حواسم را جمع کنم.
اسميت: به نظر ميرسد که تمام هوش و ذکاوت خود را به طور قابل توجهي در اختيار داريد. به هر حال، صحبت کردن با شما بسيار خوشحالکننده بود و دوباره به شما تبريک ميگويم. روز خوبي داشته باشيد و سپاسگزارم.
پابو: بله، سپاسگزارم. خدانگهدار.
اسميت: خدانگهدار.