رقيه غلامي-اصغر نعلبندپور در اين نشست از بازگشت آزادگان به کشور به عنوان يوم الله ياد کرد.

وي با اشاره به سختي هاي دوران اسارت، بيان کرد: زماني که صدام جنگ را آغاز کرد و جوانان براي دفاع از کشور برخاستند مي دانستند اين راه شهادت و اسارت دارد.

نعلبندپور ادامه داد:  همه لحظات اسارت سخت بود بخصوص با شکنجه هاي روحي و جسمي رژيم عراق ولي آزادگان تلاش مي کردند زمان اسارت را در کنار هم با آموزش مهارت هاي خود به يکديگر، پرستاري از هم و ذکر و دعا سپري کنند.

اين آزاده دوران دفاع مقدس که 9 سال در زندان هاي عراق در اسارت بوده است، افزود: غربت و دوري از خانواده از يک طرف، وضع جنگ از طرف ديگر هم سختي هاي خود را داشت و در نامه معمولا که از طريق صليب سرخ مبادله مي شد و ماه ها طول مي کشيد از اوضاع آن هم مختصر مطلع مي شديم.

نعلبندپور اضافه کرد: براي نماز به سختي وضو مي گرفتيم و آن را هم به تنهايي مي خوانديم چراکه نماز جماعت ممنوع بود حتي قرآن و مفاتيح را از طريق صليب سزخ درخواست کرديم و گرفتيم که مفاتيح را پس از مدتي جمع کردند.

وي ادامه داد: درسته مفاتيح را از ما گرفتند ولي ما در برگه هاي سيگار، دعاها را نوشته و پنهان کرده بوديم و بدين ترتيب مفاتيح داشتيم و از آن گذشته دعاها را حفظ کرده بوديم.

نعلبندپور گفت: علاوه بر حفظ اذکار و دعا و نوشتن آن ها، آموزش درس به يکديگر، زبان عربي، انگليسي، فرانسوي و حتي آلماني جزو کارهايي بود که با مشغول شدن به آن ها سعي مي کرديم لحظات سخت اسارت را تحمل کنيم هرچند امکاناتي نبود و در يک جاي بزرگ به نام اردوگاه زندگي مي کرديم.

 وي ادامه داد: از کم ترين امکانات رفاهي که سرويس بهداشتي و حمام بود محروم بوديم و زماني هم که اجازه داشتيم به قدري در نوبت مي مانديم که يا آب قطع مي شد يا زمان آن را اعلام مي کردند تمام شده است و با شکنجه به اردوگاه روانه مان مي کردند.

نعلبندپور نبود امکانات بهداشتي و پزشکي را هم از ديگر سختي هاي اسارت عنوان و اظهار کرد:  اگر کسي مريض مي شد نوبت مي دادند نوبتي که حداقل دو هفته طول مي کشيد و براي هر دردي قرص واليوم مي دادند چراکه تلاش داشتند اسرا را معتاد و از اين طريق از بين ببرند.

وي افزود: با تدبيري که با همديگر داشتيم واليوم ها را مخفي کرديم طوري که يک کاسه و نيم جمع کرديم زماني که صليب سرخ براي نظارت آمد به آن ها ارايه کرديم و وضع خودمان را نشان داديم.

نعلبندپور  ادامه داد: سال 69 پس از گذشت دو سال از قطعنامه 598، که تبادل اسراي جنگي از مفاد آن بود اجرا شد و به کشور بازگشتيم، قطع نامه اي که فقط به همين مفاد آن عراق عمل کرد و قبل از تبادل اسرا هم براي اينکه تبليغات رسانه اي کنند اسرا را به کربلا و زيارت بردند تا به زعم خودشان خود را از همه کرده هايشان مبرا کنند در حالي که همه مي دانستند دروغ و تبليغات است.

اصغر نعلبندپور آذر 1360 زماني که فقط جوان 20 ساله بود در عمليات مطلع الفجر در منطقه گيلانغرب پس از چند روز تحمل محاصره و گرسنگي و تشنگي در اثر آتش شديد دشمن به اسارت نيروهاي رژيم بعثي در مي آيد و پس از 9 سال اسارت در اردوگاه هاي عراق سال 1369 به کشور بازمي گردد.

منبع: بسييج نيوز