احرار: در دنياي ارتباطات هنوز هستند مديراني که کمترين اطلاعي از نقش رسانه و قدرت قلم ندارند.
مرداد روز خبرنگار است، روزي که شهيد محمود صارمي خبرنگار ايراني و مسئول دفتر خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران در مزارشريف افغانستان به شهادت رسيد، صارمي در شرايطي که اين كشور درگير جنگهاي داخلي بود و به خوبي ميدانست در اين سرزمين آشوبزده خطر به اسارت درآمدن و حتي شهادت وجود دارد اما برحسب وظيفه، رسالت و تكليف اين راه را انتخاب كرد، تنها سلاح او ايمان و قلمش بود.
محمود صارمي بههمراه ديپلماتهاي کنسولگري جمهوري اسلامي در هفدهم مردادماه ????، غريب و بيگناه در زيرزمين كنسولگري ايران بهشکلي فجيع و با بيرحمي تمام بهوسيله پيشرفتهترين سلاحهاي آمريكايي توسط تروريستهاي طالبان به رگبار مسلسل بسته شد و به صف رهپويان قافله قلمداران شهيد پيوست.
در ايران، هر ساله به بهانه 17 مرداد مديران و مسئولان با حضور در کنار خبرنگاران و تبريک ها و شادباش هاي گذرا از آنها تجليل مي کنند و در کنار همين مديران دولتي و خصوصي برخي نيز رسانه ها و خبرنگاران را تهديد مي کنند، اين در حالي است که بي شک خبرنگاران قشر مظلوم جامعه اند.
جامعه اي که در آن رسانهها به عنوان رکن چهارم دموکراسي اند و انعکاس و بازتاب حقايق و واقعيتها در جامعه مرهون تلاشهاي بيوقفه اصحاب رسانه است، متاسفانه برخي مديران که از سواد کافي برخوردار نيستند خبرنگار را به عنوان عنصري مخرب براي مجموعه خود ميدانند در حاليکه از قلم خبرنگار و قدرت رسانه بي خبرند.
اطلاع رساني و حضور خبرنگار يک ضرورت است که بايد همراه با سرعت، دقت و صيانت باشد، يک روز بدون خبرنگار مانند يک روز بدون اکسيژن است.
خبرنگاران تمام تلاش خود را به کار مي گيرند تا بتوانند آنچه در محيط و پيرامون خود مي گذرد را مخابره کنند اگر چه بعضي اوقات اين اجازه داده نمي شود و آن زمان سينه خبرنگار پر از دردي ست که هيچ وقت التيام نمي يابد، همه چيز را ميبيند و مي داند اما جرات گفتن ندارد، دل خبرنگار پر است از درد جامعه!
حاکمان اگر بپذيرند حتي خبرنگاري که برخلاف ميل آنها فعاليت ميکند، تلاشش معطوف به اصلاح و کاهش فساد در جامعه خواهد شد، آن وقت شايد ما کمتر شاهد برخوردهاي سلبي نهادهاي نظارتي و کنترلي با جامعه خبرنگاران خواهيم بود.
همکاران عزيزم، قلم تان پايدار باد!
نويسنده : محمدرضا اخگرگداز