احرار: به نظر کوچارسکي، نرخ شيوعْ کليدِ چيزي است که او «قواعدِ شيوع» ميخواند: قواعدي که نهتنها در بيماريهاي عفوني، بلکه بهادعاي کوچارسکي در سرايت اجتماعي و چيزهايي که در اينترنت دستبهدست ميچرخند نيز حاکم است (مانند هراس از فروپاشي اقتصادي يا جرايم مسلحانه و چالش سطل آبِ يخ).
به لطف شبکههاي اجتماعي، بيشتر ما تجربههاي دستِ اولي داريم از اينکه چطور ناگهان چيزي فراگير ميشود. يک توييت، يک کليپ، يا موضوعي جديد در عرض چند ساعت کلِ فضا را پر ميکند و همه دربار? آن حرف ميزنند. حالا که چندماه از همهگيري کرونا گذشته است، منطقِ سرايت در بيماريها نيز موضوع بحثهاي همگاني شده است. کتابي جديد ميخواهد توضيح بدهد که چطور اين موجهاي فراگيري در جوامع انساني ظاهر و سپس ناپديد ميشوند.
به گزارش به نقل از ترجمان علوم انساني، مارک هانيگزبام در نيويورکتايمز نوشت:
حالا ديگر بسياري از شما خوانندگان حتماً چيزهايي دربار? مدلسازي شيوع بيماريهاي عفوني يا «نرخ شيوع»? شنيدهايد که مفهومي است در علم رياضي و نشان ميدهد که هر مبتلاي جديد، بهطور ميانگين، چند نفر ديگر را آلوده ميکند.
اگر نرخ شيوع، يا همان عدد سرايت پايه2 ، بيشتر از يک باشد، يعني هر شخصي که به ويروس کرونا مبتلا ميشود، بهطور ميانگين بيش از يک نفر ديگر را نيز آلوده خواهد کرد و اين يعني اميدي به رهايي از دوزخ کرونا نيست. اگر هم عدد سرايت پايه زير يک باشد، يعني چيزي نمانده است تا دوباره به زندگي پيشاکرونايي بازگرديم، مانند اسکيبازي که با تلهکابين به بالاي قله رسيده است و اينک تنها راهِ پيش روي او سرازيري بهسوي پايين است.
از اواخر سال 2019 ميلادي که ويروس سارس-کوو-2 در بازار فروش حيوانات در شهر ووهان، يا در حوالي آن بازار، مشاهده شد، همهگيرشناسان و اصطلاحاتي مانند همين عدد سرايت پايه، هوش و حواسمان را ربودهاند، افرادي مانند نيل فرگوسن در امپريال کالج لندن که نقشههايشان دربار? تغيير در نرخ شيوع، آنها را به پيامبرانِ سکولار اين همهگيري تبديل کرده است.
يکي از اين افراد نيز آدام کوچارسکي است که دانشيار دانشکد? بهداشت و طب گرمسيري است. او عضو يک کميت? علمي مهم است که به دولت بريتانيا دربار? مقابله با همهگيري کوويد-?? مشاوره ميدهد. به نظر کوچارسکي، نرخ شيوعْ کليدِ چيزي است که او «قواعدِ شيوع» ميخواند: قواعدي که نهتنها در بيماريهاي عفوني، بلکه بهادعاي کوچارسکي در سرايت اجتماعي و چيزهايي که در اينترنت دستبهدست ميچرخند نيز حاکم است (مانند هراس از فروپاشي اقتصادي يا جرايم مسلحانه و چالش سطل آبِ يخ).
ولي آيا واقعاً نيز چنين است؟ آيا آلودگي به يک ويروس زنده -که اتفاقِ مادياي است که در بدنهاي واقعي ميافتد- مانند «آلودگي مجازي» به يک بدافزار نابکار يا سرايتِ يک ايد? جذاب است که در شبکههاي اجتماعي تکثير ميشود؟
بله، تاحدودي چنين است. اين کتاب همچون گشتوگذاري جذاب در علم همهگيرشناسي است و کوچارسکي آن را پيش از شروع همهگيري کوويد-19 نگاشته است. کوچارسکي معتقد است همانطور که منحني يک همهگيري، به ميزان انتقالپذيري آن ويروس و ميزان جمعيتي که مستعد ابتلا به آن است، بستگي دارد، همهگيريهاي اينترنتي نيز از قواعد مشابهي پيروي ميکنند.
اين استدلالهاي کوچارسکي برگرفته از نظريههاي قهرمان فکري اوست، رونالد راس که يک مالارياشناس بريتانيايي بود و در اوايل قرن بيستم ميزيست. رونالد راس نظريهاي داشت با نام «وقايع مستقل»3 و «وقايع وابسته»44 وقايع مستقل شامل بيماريهاي غيرعفوني مانند سرطان مغز و حوادث و اتفاقاتي مانند طلاق ميشود. اگر کسي دچار چنين مشکلاتي شود، دليلي ندارد که اطرافيان او نيز درگير همان مسئله شوند.
ولي در وقايع وابسته، آنچه بر سر کسي ميآيد نتيج? اتفاقي است که براي کس ديگري رخ داده است. در سادهترين شکل شيوع بيماريهاي عفوني، افراد مبتلا به بيماري آن را به بقيه نيز منتقل ميکنند و مبتلايان مبتلا باقي ميمانند. منحني شيوع چنين همهگيريهايي تقريباً شبيه حرف اِس در الفباي لاتين است، يعني نخست رشدي تصاعدي دارد و سپس پايين ميآيد. ولي در بسياري از همهگيريهاي بيماريهاي عفوني، منحني شيوع بيماري شبيه يک کوه است، زيرا پس از اينکه مبتلايان بهبود پيدا ميکنند، در برابر آن عفونت ايمن ميشوند و تعداد افراد مستعد عفونت کاهش مييابد.
در بحث بيماريهاي واگيردار، اگر به اطلاعات و آمار درست دسترسي داشته باشيم، ميتوانيم ميزان مبتلايان و افراد مستعد و نرخ شيوع را پيشبيني کنيم. ولي وقتي از فروپاشي اقتصادي در هراس باشيم، چنين نيست، زيرا کساني که دچارِ بيماري شدهاند، احتمال دارد پولي از جايي قرض کنند و به رفتار اقتصادي خود ادامه دهند. در بحث تئوريهاي توطئه و ساير نظريات ابلهانه نيز که در فضاي مجازي دستبهدست ميچرخند نيز اوضاع همين است و گويي نقط? پاياني هم براي سادهلوحي (همان استعداد ابتلاي افراد) نيست. (کوچارسکي ميگويد از همه بدتر سلبريتيهاي سادهلوح هستند که هم مستعد ابتلا هستند و هم بسيار تاثيرگذارند).
خبر خوب اين است که برخي از شبکههاي اجتماعي بالاخره دريافتهاند که موظفند کاربرانشان را در برابر چنين جهالتهايي واکسينه کنند، کاري که اخيراً بازدن برچسبهاي هشدار جدي بر روي پُستهاي نادرست يا تحريککننده و در موارد خاص با حذف آن پُستها انجام ميدهند. همينطور دربار? نظريههاي توطئهاي که حول کوويد-19 شکل گرفتهاند -مانند اينکه آنتنهاي مخابراتي نسل پنجم منشأ انتشار ويروس کرونا هستند- نيز اين سايتها برچسبي روي اين پُستهاي احمقانه ميزنند که کاربر را به سايتهاي مستقل راستيآزمايي راهنمايي ميکند، سايتهايي مانند فولفکت.
کوچارسکي مينويسد: «در اين مسير، راههايي جديد براي بهپيشراندن ايدههاي مفيد و پسزدن ايدههاي مخرب پيدا خواهيم کرد». ولي متأسفانه در عمل اوضاع سختتر است و در مسير ساخت واکسن کوويد-19 اين کار دشوارتر نيز خواهد شد.