احرار: تبريز؛ دومين شهر حاشيهنشين کشور، چندين سال است که درگير معضل حاشيهنشيني بوده و اخيرا نيز مهاجرت از روستاها به اين کلانشهر افزايش يافته؛ موضوعي که کارشناسان ميگويند اين مشکل با توانمندسازي اهالي و توجه بيشتر به روستاها حل ميشود.
اينجا مردمانش زندگي متفاوتي را تجربه ميکنند، اين را ميتوان با قدمزدن در کوچه پسکوچههايشان فهميد.
آنها در سکونتگاههاي غيررسمي ساکن هستند و از کمترين امکانات رفاهي برخوردارند، زمينهايشان به نسبت ساير محلات تبريز ارزان است ولي زندگيشان با شيب کند اما گران ميگذرد.
وارد محلاتشان که ميشويد ديوارهاي فرسوده، کوچههاي تنگ و بيقواره و پلهاي، خانههاي کوچک تو در تو، خيل عظيم سيمهاي برق و کودکان معصوم در حال بازي، توجهتان را جلب ميکند.
برخي کوچههاي اين مناطق آنقدر تنگ و باريک هستند که دو نفر به سختي ميتوانند همزمان از آنها عبور کنند، حال تصورش را بکنيد اگر اتفاق و يا حادثه تلخي مثل زلزله و رانش زمين اتفاق بيافتد، چه بر سر ساکنانش ميآيد!
پاي صحبتهاي هر کدام از آنها که بنشينيد خواهيد ديد اکثر آنها روزگاري در روستا و شهرستان خودشان زندگي آرام و بيدغدغهاي داشتند ولي با اين حال تصميم گرفتند تا به شهر بزرگي کوچ کنند بلکه به روياهايشان برسند اما غافل از اينکه اينجا خبري از روياها نيست.
آنها آمدند و در حاشيه شهر ماندگار شدند، اکنون نه راهي پَس و نه راهي پيشرو دارند.
ابرهاي تيره بر آينده آنها و کودکانشان سايه افکنده است. مسوولان به آنها مهمانهاي ناخوانده ميگويند و نام محلات حاشيهنشين يا کم برخوردار را بر آنها نهادهاند.
از مهمترين مشکلات اين محلات ميتوان به بيکاري، نداشتن خانه و مسکن مناسب، محيط بد اجتماعي و فرهنگي، کمبود امکانات رفاهي، آموزشي، فرهنگي و تفريحي براي کودکان، انحرافات اجتماعي، نبود امنيت، آسفالت نبودن کوچهها، کمبود بهداشت، نبود فاضلابهاي محله، نداشتن آب لولهکشي، شلوغي محلهها، تراکم جمعيتي زياد، بافت روستايي چند قومي و چند فرهنگي اشاره کرد.
اکثر حاشيهنشينها به دليل اينکه فاقد تخصص هستند به مشاغلي کاذب مانند دستفروشي،کارگري ساده و مواردي از اين قبيل روي ميآورند.
سفرههاي آنها کوچک است! کودکان نيز در اين محلات خيلي زود وارد چرخه کار شده و نانآور خانوادههايشان ميشوند، برخي از اين کودکان هم زود ترک تحصيل ميکنند.
اي کاش بيشتر از اين شرمنده دخترانم نباشم
«نگين و نگار» 12و 14ساله از ساکنان يکي از محلات حاشيهنشين تبريز هستند که به همراه مادرشان محکوم به زندگي در شرايط سخت شدهاند.
مادرشان ميگويد: «زندگي ما به کمک يارانه نقدي ميچرخد، پدر نگين و نگار در کمپ نگهداري ميشود و مراحل درمان را ميگذراند».
او ادامه ميدهد: «تا به امروز نتوانستهام براي بچهها لوازمالتحرير و لباس مدرسه خريداري کنم، حتي توان پرداخت قبوض برق، گاز و آب را هم ندارم».
خانم فخيمي با بغضي که در گلو دارد، اضافه ميکند: «اي کاش بيشتر از اين شرمنده نگين و نگار نباشم».
او ميگويد: کمپ از ما هزينه نگهداري شوهرم را ميخواهد، حتي پول تاکسي ندارم به بهزيستي بروم و نامه معرفي بگيرم! به گفته خودش از روستايي در کليبر، به اميد بهبود زندگي بهتر به تبريز آمدهاند.
ديگر حتي نميتوانم قرصهاي اعصابم را نيز بخرم!
زن ميانسالي که چهرهاش مسنتر از سن واقعي اوست و غم در نگاهش موج ميزند، داروهايش را پيش رويم ريخته و ميگويد: «ديگر حتي نميتوانم اينها را نيز بخرم!».
داروها را که نگاه ميکنم؛ قرصهاي اعصاب است؛ انگار قرصها نيز اعصاب اين زندگي را ندارند!
او ميگويد: «شوهرم سالهاست که فوت کرده، پسرم کارگر ساختماني است که فعلا به دليل سقوط از ارتفاع زمينگير شده! به سختي از عهده اجاره خانه برميآيم».
خودش که ميگويد سال 94به دليل کمآبي خانه و زمينهايشان را در يکي از روستاهاي شهرستان هريس فروخته و به تبريز آمدهاند.
چه فرقي بين ما و وليعصرنشينان تبريز است؟
يکي از اهالي محله ميگويد: «ايام انتخابات که ميرسد همه نگاهها به اين قسمت از شهر معطوف ميشود».
محمود که کارگر ميدان ميوه و تره بار بود، ديسک کمر ديگر اجازه کار کردن به او را نداد؛ در حالي که از پلههاي کوچه پايين ميآيد، با کنايه ميگويد: «مسوولان به جاي دوچرخهسواري بيايند و هر روز مثل ما از اين پلهها بالا و پايين بروند!».
او ميگويد: «وقتي از مسوولان پيگير آسفالت و امکانات رفاهي ميشويم ميگويند اينجا منطقه حاشيهنشين است! چطور موقع انتخابات ما حق راي داريم ولي حق برخورداري از امکانات را نداريم؟ چه فرقي بين ما و وليعصرنشينان است؟ ما هم شهيد دادهايم! وقتي هم پيگير حقمان ميشويم برچسب حاشيهنشيني به ما ميزنند».
افزايش قيمت اجاره بها دليل جابهجايي
اکثر حاشيهنشينان تبريز از روستاها و شهرهاي اطراف (منطقه ارسباران) به اين محلات آمدهاند، البته اخيرا افزايش 30تا 40درصدي قيمت اجارهبها باعث کوچ برخي از اقشار مستأجر به اين محلات شده است.
سهيلا زن جواني که اخيرا با شوهرش به اين محله آمدهاند، ميگويد: «شوهرم کار درست حسابي ندارد و کارگر ساده است، صاحبخانهمان که چند ماه پيش قيمت اجاره را افزايش داد ديگر از عهده پرداخت آن بر نيامديم، براي همين مجبور شديم خانهاي کوچکتر و با اجارهاي کمتر در اين محله بگيريم».
موج حاشيهنشيني در شهرهاي آذربايجانشرقي
مهاجرت از روستاهاي آذربايجانشرقي به شهرها طي سالهاي اخير افزايش يافته و همين امر به پديده حاشيهنشيني دامنزده است.
آنگونه که بدرشکوهي، مديرکل امور اجتماعي و فرهنگي استانداري آذربايجانشرقي ميگويد: «حدود 500هزار نفر از جمعيت استان در حاشيه شهرها سکونت دارند».
به گفته او، اين تعداد معادل 24درصد از کل جمعيت استان است. شهرهاي تبريز و مراغه با حدود 400هزار و 47هزار به ترتيب بيشترين جمعيت حاشيهنشين را در خود جاي دادهاند.
3هزار و 800هکتار بافت ناکارآمد شهري در تبريز
ابوالقاسم سلطاني، مديرکل راه و شهرسازي آذربايجانشرقي مي گويد: جمعيت کل استان در حدود 4ميليون است و شهر تبريز داراي 3هزار و 800هکتار بافت ناکارآمد شهري است.
او ادامه مي دهد: شهر تبريز 2هزار و 522هکتار از مساحت بافتهاي فرسوده استان را شامل ميشود.
سلطاني اضافه مي کند: در حوزه بازآفريني از زماني که ستاد بازآفريني تشکيل شده در آذربايجانشرقي، 48محله برنامه بازآفريني شهري دارند.
راه حاشيهنشيني تبريز از ارسباران ميگذرد!
بيتالله عبدالهي نماينده مردم اهر و هريس در مجلس نيز معتقد است: «شمالشرق آذربايجانشرقي نسبت به ساير مناطق استان محروم مانده».
او ميگويد: به مناطق حاشيهنشين تبريز مراجعه کنيد تا ببينيد بيشترين مهاجرت به تبريز از منطقه ارسباران صورت گرفته است.
به نتيجه خاصي نرسيدهايم!
جواد رحمتي، معاون هماهنگي امور عمراني استاندار آذربايجانشرقي نيز ميگويد: سياستهاي اساسي دولت بحث بازآفريني شهري است.
او اذعان ميکند: «در اين زمينه به نتيجه خاصي نرسيدهايم».
به گفته وي، در سالجاري براي بازآفريني شهري 47ميليارد تومان تسهيلات اختصاص يافته که از اين مقدار، سهم تبريز 27ميليارد تومان است.
رحمتي معتقد است: با توجه به وسعت بافت ناکارآمد شهر تبريز، اين رقم بسيار ناچيز است.
شناسايي 65روستاي مهاجرفرست استان
«?? روستا در آذربايجانشرقي بيشترين فراواني مهاجرفرستي به شهرها را دارند»، اين نکتهاي است که بابک محبوب عليلو، معاون قضايي رئيسکل و سرپرست معاونت اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم دادگستريکل آذربايجانشرقي گفته و تأکيد ميکند: اين روستاها به عنوان مناطق هدف مشخص شدهاند و قرار است اقدامهايي در مبدأ و طرحهاي توانمندسازي ساکنان روستاها که توسط دستگاههاي اجرايي متولي اجرا ميشوند در اين مناطق متمرکز شود.
او با بيان اينکه نميتوان آسيبهاي اجتماعي در مناطق حاشيهنشين شهري را ناديده گرفت، ميگويد: از عوامل محيطي که بر افزايش جرم و جنايت و آسيبهاي اجتماعي تأثيرگذار است، تعارض و برخورد خردهفرهنگهايي است که با محيط مقصد سنخيّت ندارند.
چه راهکاريي ميتوانند نتيجه بخش باشد؟
فعال فرهنگي و مجري برنامه مطالبه معتقد است: «مهمتر از فقرِ حاشيهنشينها، برچسب نهادينهشدهاي است که دست از سر اينها برنميدارد».
روحالله رشيدي ميگويد: «حتي پس از جابه جايي و سکونت برخي ساکنان اين محلات در مکان جديد، اين برچسب از پيشانيشان برداشته نشده است».
به باور او، گام نخست براي حل مسئله حاشيهنشيني، برچسبزدايي است.
?عضو هيات علمي دانشگاه و تحليلگر اقتصادي در اين خصوص ميگويد: کنترل مهاجرت روستائيان به شهر با ارائه امکانات بيشتر به نقاط روستايي، سپس ايجاد و گسترش فرصتهاي شغلي و توجه به معيشت در جامعه روستايي، تخريب بخش فرسوده، اشتغالزايي، احداث صنايع، حمايتهاي مالي، ساخت مسکن و فعال کردن حوزههاي فرهنگي را ميتوان از جمله راهکارهاي کاهش حاشيهنشيني نام برد.
محمد کلامي ادامه ميدهد: براي مهار اين معضلات بايد به کمک دستاندرکاران اين حوزه، هم فضاي سکونتي اين مناطق تغيير پيدا کند و هم امکانات فرهنگي و اجتماعي مانند درمانگاه، مهد کودک، بوستانها، پايگاه اوقات فراغت در اين مناطق استقرار يابد.
به باور اين کارشناس اقتصاد شهري، اهالي اين مناطق بايد از لحاظ اقتصادي بازتواني شوند و در کارهاي مورد علاقه آموزش ببينند و سرمايه اوليه براي فعاليتشان در اختيار آنان قرار گيرد.
قِصه ي پُر غُصه و تکراريِ حاشيهنشينان تبريز سالهاي سال است که نه گوش ِ شنوايي دارد و نه و چشم ِ بينايي! اميد است با اقدام موثر مسوولان و نهادهاي متولي، مشکلات ِمناطق حاشيهنشين تبريز، رو به کاهش بگذارد.
گزارش از پويا خوش پيمان
منبع: عصر تبريز