به گزارش احرارنيوز به نقل از تسنيم اميرحسين صدقياني معروف به حسين افندي در 10 دي‌ماه 1281 در تبريز ديده به جهان گشود.

اولين لژيونر فوتبال ايران راهي فنرباغچه شد

صدقياني اولين بازيکن ايراني بود که توانست در ليگ‌هاي اروپايي بازي کند. او 3 فصل در فنرباغچه ترکيه بازي کرد. سپس به ايران بازگشت و 5 سال در باشگاه فردوسي مشهد بازي کرد و دوباره به اروپا بازگشت. او سپس سه فصل در شارلرواي بلژيک يک‌فصل ديگر در فنرباغچه و يک‌فصل در اتريش حضور داشت.

او در 26 سالگي براي تحصيلات به دانشگاه تراويل چارلري اتريش وارد شد. در آن زمان او به باشگاه مارچين مونسئو بلژيک پيوست. او پس از يک سال به شارلروا بلژيک پيوست و سه فصل موفق در آن باشگاه را گذراند.

صدقياني هرگز در تيم ملي فوتبال ايران بازي نکرد زيرا تا آن هنگام کشور ايران داراي تيم ملي فوتبال نبود ولي گاهي در تيم منتخب تهران بازي مي‌کرد.

داماد مرحوم صدقياني از لندن تا تبريز

ناصر احمدي داماد حسين صدقياني که براي حضور در مراسم افتتاح موزه فوتبال آذربايجان از لندن راهي تبريز شده بود در گفت‌وگو با خبرنگار تسنيم مي‌گويد: آقاي صدقياني پدر فوتبال ايران هستند و من افتخار مي‌کنم داماد اين بزرگوار هستم و آن‌طور که اطلاع دادند قرار بود موزه فوتبال در تبريز افتتاح شود و من هم به خاطر شرکت در مراسم افتتاحيه از لندن به تبريز آمدم.

وي درباره دوران فوتبالي مرحوم صدقياني مي‌گويد: من دوران بازيگري ايشان را نديده‌ام ولي زماني که سرپرست تيم ملي بودند را به ياد دارم.

داماد مرحوم صدقياني گريزي به خاطرات که از پدر فوتبال ايران دارد مي‌زند و اين‌چنين عنوان مي‌کند: آن زمان که ايشان سرپرست بودند قرار شد مسابقات جام جوانان با حضور 16 تيم که از خارج هم حضور داشتند، برگزار شود که آقاي صدقياني در تبريز سکته کردند و وقتي ايشان در بيمارستان بستري شدند، فکرشان به‌طور کامل مشغول تيم بود و در مورد روند مسابقات سؤال مي‌کردند.

احمدي گفت: خاطره شيرين ديگري که از ايشان به ياد دارم اين است که وقتي سرپرست تيم ملي بودند با يک‌ميليون دلار به آرژانتين رفتند و وقتي برگشتند دو پالتو از آنجا خريده بودند که به همسر خودشان و همسر من هديه دادند اما جالب اينجا بود که هر دو پالتو را با پول شخصي خود خريده بودند که حتي دبير فدراسيون از اين موضوع تعجب کرد و پرسيد چرا با اين‌همه پولي که به همراه داشتي و مي‌دانستي کسي از تو صورت‌حساب نمي‌خواهد، پس چرا از جيب خودت خرج کرده‌اي که آقاي صدقياني جواب دادند اين پول مال دولت است. ايشان خيلي آدم صادقي بودند و هرگز از مقام خود سوءاستفاده نکردند.

وي به علل ترک ايران توسط مرحوم صدقياني اشاره مي‌کند و مي‌افزايد: پدر ايشان آقاي حاج رسول صدقياني که از مشروطه خواهان بودند، به استانبول رفتند و بعد به اتريش و بلژيک مهاجرت کردند.

احمدي ادامه مي‌دهد: آقاي صدقياني زماني که در ترکيه بودند مدتي براي فنرباغچه بازي کردند و بعد در بلژيک عضو تيم شارلوا شدند و وقتي اين تيم به فينال رسيد، ايشان مقابل پادشاه بلژيک سه گل زدند و تيمشان قهرمان شد و با اينکه پيشنهادات زيادي از تيم‌هاي بلژيکي دريافت کردند اما به ايران برگشتند چون عاشق ميهن بودند.

"مرحوم صدقياني وقتي به ايران برگشتند، ديگري بازي نکردند" چنين مي‌گويد و در ادامه مطرح مي‌کند:‌ در ايران مربيگري کردند. مدتي رييس ورزش دانشگاه تهران بودند و پس‌ازآن که بازنشست شدند، به‌عنوان سرپرست تيم ملي و سرپرست اردوگاه‌هاي فوتبال ايران فعاليت مي‌کردند.

داماد مرحوم صدقياني مي‌گويد: در سال‌هاي قبل از آن‌وقتي در ايران اقامت داشتند، مدتي عضو تيم طوفان تهران بودند.

مرحوم صدقياني که متولد تبريز بود هيچ‌گاه در زادگاه خود بازيگري نکرد. داماد مرحوم در اين زمينه مي‌گويد: براي اين‌که وقتي به ايران برگشتند تنها در يک مسابقه بازي کردند و بعد فوتبال را کنار گذاشتند البته وقتي هم که مربي تيم منتخب تهران بودند با اين تيم به تبريز سفر کردند.

نخستين لژيونر فوتبال ايران پايه‌گذار فوتبال مدرن در ايران بود و اين بزرگ‌ترين يادگارش براي ايران بود. اين مطلب را داماد وي مطرح مي‌کند و ادامه مي‌دهد: بازيکنان امروزي بايد در صداقت، اخلاق حرفه‌اي، تلاش و عشق به وطن از مرحوم الگوبرداري کنند

.

سؤال بعدي که از او مي‌پرسيم اين است که آيا فکر مي‌کنيد جامعه فوتبال ايران، ايشان را به حد کافي شناخته‌اند؟ که مي‌گويد: بله، تا جايي که يادم مي‌آيد همه آقاي صدقياني را مي‌شناختند و استاد خطاب مي‌کردند.

"پيشکسوتان بايد به فوتباليست‌ها ياد بدهند که با صداقت فوتبال بازي کنند و براي ملت خود افتخار کسب کنند." پس از ذکر اين مطلب مي‌گويد: من هميشه فوتبال ايران را دنبال مي‌کنم و الآن فوتباليست‌هاي ايراني دوست دارند در تيم‌هاي بزرگ خارجي بازي کنند و همين‌طور هم شده است و چند بازيکن ايراني در تيم‌هاي بزرگ اروپايي حضور دارند که اين موضوع درگذشته وجود نداشت.

گزارش از امير توپچي‌پور