احرارنيوز: انگار قصه «ياد قديم به خير» اتفاق تازهاي نيست، قيمت نان کمتر بوده، اندازهاش بزرگتر، طعمش بهتر و ماندگارياش بيشتر بود و امروز اينها را فقط ميتوان در فيلمهاي قديمي ديد يا از بزرگترها شنيد.
به گزارش احرارنيوز به نقل از فارس، اين روزها، بيشتر حرفهاي مردم داخل اتوبوسهاي مملو از جمعيت و روي صندلي تاکسيهاي خطي و وسط صف پخش و پلاي عابر بانکها و البته جاهاي ديگر، به «نان» ختم ميشود؛ ناني که ابر و باد و مه و خورشيد و فلک درکارند تا به دست ما برسد و متاسفانه نيم خورده باقي بماند.
بيش از يک هفته از زماني ميگذرد که خبر تغيير قيمت نان، ناگهان فضاي شهر ما و ديگر شهرهاي کشور را پر کرد. مدتها همه جا حرف تغيير قيمت نان بود و نقل خاطراتي از شاطر محل که مثلا نان را ارزانتر از جاهاي ديگر ميدهد يا نانش بهتر برشته ميشود يا ...
امروز اما با فروکش کردن تب و تاب اوليه، باز هم بحث کيفيت نان و توجه به کاهش دورريز اين ماده ارزشمند و مايه برکت غذايي مورد توجه قرار گرفته است.
***
داستان نان در خانههاي ما داستاني به عظمت و قدمت تاريخ است؛ و اين داستان در نشيب و فراز گذر از زمان با تفکرات و باورها و اعتقادات ما آميخته شده و نتيجه آن، احترامي است که امروز به اين خوردني خوشمزه ميگذاريم.
پخت و مصرف نان در سالهاي اخير همواره يکي از دغدغههاي مردم و مسئولان بوده و هنوز هم هست. توجه به کيفيت نان، حذف روشهاي عملآوري سريع مانند استفاده از جوششيرين، بهاي متغيير و آزاد شدن آرد و به تبع آن نانواييهاي خصوصي همواره مورد بحث و مدنظر عموم مردم بوده است.
تغيير اخير قيمت نان که در برنامهريزيهاي مالي بايد از ابتداي سال اتفاق ميافتاد، تا آذرماه به تعويق افتاد تا اکنون و در آستانه فصل سرما، تنور حرف و حديثهاي نان داغ داغ باشد.
مردم اما به عنوان جامعه هدف، هميشه حرفهاي زيادي دارند و البته درد دلهاي زيادي...
***
نانواها هميشه در اين بحث در مرکز توجه هستند و نوک پيکان انتقادات به سويشان نشانه گرفته ميشود. نانواها هم اما حرفهاي زيادي دارند.
احمد فقط 23 سال دارد؛ ميگويد چند سالي هست که نانوايي ميکند. سابقه کار در چند سنگکپزي مختلف را هم دارد. ميگويد پختن سنگک خوب سخت است و بايد خيلي نکات را رعايت کرد تا يک سنگک خوب و نرم و خوش طعم از تنور بيرون بيايد.
خودش به اين نکات ميگويد «فوت سنگک پزي»! و اضافه ميکند که تمام تلاشش را ميکند تا نان خوبي را به دست مردم بدهد؛ اما گاهي نميشود ديگر!
گاهي نميشود چون سرعت کار آنقدر بالا ميرود که فرصتي براي ور آمدن و آماده شدن خمير تا حد مطلوب نيست، يا آرد خيلي تازه است و همراهي نميکند، يا خيلي کش ميآيد يا برعکس، هنگام کش آمدن خوب عمل نميکند و اتفاقاتي از اين دست.
احمد که تا پايان دبيرستان تحصيلاتش را ادامه داده ميگويد اگر بتواند پول خوبي جمع و جور کند، يک سنگکپزي آبرومند درست ميکند تا هم نگران جابهجاييهاي مکررش از اين نانوايي به آن سنگکپزي نباشد، هم نان خوب دست مردم بدهد.
او ميگويد از روزي که نان گران شده، تغيير محسوسي در سطح فروش و تعداد مشتريها نديده است؛ و اضافه ميکند که خب قضيه نان فرق دارد، نان را که نميشود حذف کرد.
اين شاطر جوان اما از حرف و حديثهاي مشتريها دل آزرده شده؛ وقتي گراني نان را به او نسبت ميدهند. ميگويد در اين مدت همه چيز در يک حدي گران شده بود جز نان؛ تقصير نانوا چيست؟
***
خريد نان براي عموم مردم و خانوادهها هم دغدغه خاطر مهمي است
زينت، مادر ميانسالي است که چند ساعتي را در صف نانوايي گذرانده تا نوبتش برسد و نان چند روز را يک جا بخرد. 20 نان لواش سفارش داده و کنار تخت چوبي که شاطر نانها را از تنور روي آن مياندازد، نانها را مرتب روي دستمالش ميچيند. بيرون نانوايي از خانواده 6 نفرهشان ميگويد که نان خور هستند و هر روز نميتواند بيايد و در صف بنشيند.
توليد زائدات زياد نان را تاييد ميکند، اما بلافاصله ميگويد که چارهاي ندارد و مجبور است بيايد و نان چند روز را يک جا بخرد و در آخر اين چند روز، حتما حجم نه چندان کمي نان خشک و بيات را دم در خانه بگذارد.
از کيفيت و قيمت نان گله ميکند و رابطه آنها را عکس همديگر ميداند! ميگويد رفته رفته اندازه نان و البته کيفيت آن کمتر شده و به همين نسبت قيمت آن بالا رفته است، وگرنه مگر قديمترها نان نميپختند؟!
او تنها کسي نيست که نسبت به اين مسئله اشاره دارد؛ به طور متوسط بيشتر مردم ايستاده در صفهاي طولاني نانواييها، به کيفيت نان که در حد مطلوب نيست اشاره دارند و دور ريختن نعمت خدا را کار شايستهاي نميدانند اما ميگويند که چارهاي ندارند و نميشود نان سفت يا خميري را خورد.
***
نانهاي فانتزي و نانهاي صنعتي هم البته طرفداران خود را دارند
سيما، خانم جواني است که چند بسته نان صنعتي را از قفسه سوپرمارکت برداشته است. ميگويد با توجه به کمبود وقتش براي خريد نانهاي ديگر، نان صنعتي بهترين انتخاب است و هر روز صبح به کمک تستر ميتواند جاني تازه به اين نان بدهد.
او که کارمند يک شرکت خصوصي است، غني شدن اين نانها با آهن و ويتامينهاي مختلف، استفاده از آرد کامل و با سبوس، استفاده از آرد جو يا غلات مختلف را در ساخت اين نوع نانها، اقدام بسيار خوبي ميداند و ميگويد خيلي خوب ميشود اگر در توليد نانهاي سنتي هم از اين نوآوريها استفاده شود.
البته او علتهاي ديگري از جمله کمبود چشمگير زائدات را هم در انتخاب نان صنعتي موثر ميداند و ميگويد: سنگکي که کلي براي خريدنش وقت صرف کردهام، بعد از يک روز سفت ميشود، لواش هم همين طور و از دور ريختن اين همه نان احساس خوبي ندارم، در نتيجه اين نان بهترين انتخاب ممکن است.
اين بانوي 30 ساله تبريزي ميافزايد درست است که نانهاي صنعتي را ترجيح ميدهم، اما با بعضي غذاها حتما بايد سنگک خورد يا نان لواش داشت که آن هم به کلي زمان براي ايستادن در صف نانوايي نياز دارد.
***
اما بربري که نان محبوب مردم تبريز است و مصرفش هر چند تحت تاثير نان فانتزي کم شده، اما از بين نرفته و هواداران خاص خود را دارد.
آقاي کريمي را در حال خروج از يک بربري پزي ميبينيم. ميگويد بربري نان اصلي خانهشان است و به طور معمول هر روز دو عدد از آن را ميخرد، يکي براي خودش و يکي براي پسر و عروسش که در واحد روبهروي آنها ساکن هستند.
او که از اهالي شهر سراب است، با حظ و لذت از کودکياش ميگويد و خانم نانوايي که ماهي يک بار به خانهشان ميآمده و نان ميپخته و در طول اين يک ماه، هر روز نان را به خوش مزگي و خوش عطري روز اول ميخوردند.
ميگويد: اما امروز چطور؟! همين بربري که الان خوش عطر و نرم است، سه ساعت ديگر سفت و سخت شده و دندان منِ پيرمرد نميتواند از پسش بر بيايد! اما به اين نان عادت کردهايم و خريد آن عادتي مفرح است تا بيرون بيايم و هوايي هم بخورم.
اين معمار کهنه کار ميگويد پيش از اين و در محله قديمشان چند نانوايي داشتند و وقت خريد نان با تمام اهالي محل که به نانوايي آمده بودند چاق سلامتي ميکرده و از کار و بارشان ميپرسيده اما در حوالي خانه جديدشان، نه نانواييهاي زياد و متنوعي هست، نه آدمهايي که آنها را به خوبي بشناسد.
انگار قصه «ياد قديم به خير» اتفاق تازهاي نيست. حتي آنهايي که سن و سالشان به آنچه «قديم» مينامندش نميرسد هم شنيدهها و ديدهها را جمع کردهاند و ميگويند قديم بهتر بوده! قيمت نان کمتر بوده، اندازهاش بزرگتر، طعمش بهتر و ماندگارياش بيشتر بوده است و امروز اينها را فقط ميتوان در فيلمهاي قديمي ديد يا از بزرگترها شنيد.
دغدغههاي بيات شده نانوايان
طي روزهاي اخير شاهد افزايش 30 درصدي قيمت نان در کشور بوديم که انتقادهاي زيادي را متوجه دولت کرد، گويا با افزايش قيمت نان، قيمت آرد نيز گران شده و نانوايان همچنان ناراضي هستند.
گفتني است طبق اعتراض پي درپي نانوايان مبني بر اينکه قيمت نان پايين و هزينهها افزايش دارد دولت بعد از بررسيهاي مختلف قيمت نان را 30 درصد افزايش داد تا نان با کيفيت با قيمت بيشتر به دست مردم برسد اما حال با توجه به اين افزايش، نانوايان هنوز قانع نشده و همچنان خواستار افزايش قيمت هستند.
از جمله مهمترين عوامل که در افزايش فضاي رقابتي در توليد و عرضه نان، تسهيل امکان شروع فعاليت بنگاههاي توليد و عرضه نان در فرايند نظام تهيه، تدارک و عرضه نان است. بدين شکل که نانواييهاي جديد به راحتي اقدام به سرمايهگذاري در توليد و عرضه نان بهخصوص با توجه به استفاده از فناوريهاي نوين کنند.
***
با اين حال بايد منتظر ماند و ديد وعده بهبود کيفيت نان و حرکت کيفيت همپاي قيمت در حوزه مهم و گستردهاي همچون «نان» چه زمان شکل اجرايي و موثري به خود ميگيرد و چه موقع ميتوانيم نان بخريم، بدون اينکه نگران خميربودن آن، خشک شدن زودرس آن، کش آمدن و آسيبهاي ديگر اين نعمت با حرمت باشيم.
******************
گزارش: فرينوش اکبرزاده