اين روزها بحث شکايت توني اوليويرا، سرمربي کنوني تيم تراکتورسازي، از اين تيم بابت طلبي که از گذشته براي اين مربي باقي مانده است نقل محافل ورزشي شده است و حتي در بعضي از مطالب، صحبت از کسر 6 امتياز از اين تيم است، به همين دليل محمدحسين جعفري، مديرعامل سابق سرخ پوشان تبريز طي نامه اي به هيات مديره اين باشگاه با ارائه توضيحات و سندي و از آن به عنوان اولين سند خود در اين زمينه ياد مي کند، عنوان مي کند از دوران وي توني 48 هزار دلار از اين تيم طلبکار بوده است.

متن نامه وي به همراه اسناد او بدين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم
اعضاي محترم هيئت مديره باشگاه تراکتورسازي تبريز
با سلام

باشگاه تراکتورسازي ، باشگاهي مردمي و ريشه دار است که تمام آذري زبانها اخبار آن را دنبال مي کنند چه آنهايي که هوادار اين باشگاه هستند و چه ديگر افراد جامعه چراکه تراکتور تيمي بزرگ و محبوب است مبلغ قابل توجهي از بيت المال صرف اين تيم مي گردد پس براي همه اهميت دارد که نتيجه اين هزينه کردها چه خواهد بود در شرايطي که بحران اقتصادي در کشور خودنمايي ميکند بايستي از هر ريال بيت المال کمال بهره را برد و به نظرم کمترين آورده اين سرمايه گذاري هديه نشاط و شادابي به جامعه و ايجاد غرور و سرافرازي براي آذربايجانيهاي عزيزکشورمان مي باشد.

اعضاي هيئت مديره در راس هرم تصميم گيري باشگاه، بايد توجه داشته باشند که يک تصميم اشتباه مي تواند علاوه بر نابودکردن بيت المال ، در روحيه و نشاط دوستداران باشگاه نيز بحران قابل توجهي ايجاد نمايد و اين نشانگر اهميت کرسي است که آقايان در اختيار دارند  لذا اينجانب  به عنوان نماينده مردم شريف تبريز که افتخار حضور سه ساله در اين باشگاه مردمي را داشتهام بر خود لازم مي دانم برخي از دغدغه ها و سوالات مردم و هواداران ميليوني باشگاه و البته خودم را خدمتتان اعلام نمايم.

مهمترين وظيفه هيئت مديره طبيعتا گزينش مديرعاملي شايسته و کاربلد براي اجراي برنامه هاي آن هيئت خواهد بود که متاسفانه اين مهم در حال حاضر دچار تزلزل و شکست گشته است.

مديرعامل انتخابي شما در برنامه صدا و سيماي استان آذربايجان شرقي در تاريخ 01/09/1394 در پاسخ سوال اينکه علت کسب نتايج ضعيف چيست؟ ؛ بدهي هاي باقيمانده از سنوات گذشته و آشفتگي اسناد مالي را دليل اين امر اعلام مي کند.

حال سوال اينجاست که :
آشفتگي اسناد مالي از قبل وجود داشته يا بعد از حضور ايشان بوجود آمده؟ چراکه هيچکدام از مديران قبلي چنين حرفهايي را بيان نکرده اند و آنچه مشخص است اين است که تمامي کارمندان مالي باشگاه به يکبار عوض شده و کارمندان جديد توسط ايشان بکارگيري مي شوند! که حتي اشرافيتي هم به گذشته ندارند.

با توجه به اينکه  در زمان قطع همکاري باشگاه با آقاي توني الويرا در زمان مديريت بنده فقط 148 هزار دلار بدهي به ايشان باقي مانده بود و مطابق اسنادي که در ذيل اين نامه آمده 100 هزار دلار آن نيز بعد از من پرداخت شده است؛ چرا باشگاه بايستي به پرداخت 240 هزار دلار محکوم شود و با انتشار خبر کسر 6 امتياز فشار خودساخته براي پرداخت اين جريمه ناحق ايجاد گردد؟

پرونده بازيکنان خارجي شاکي که در باشگاه بطور کامل و جامع وجود دارد چرا پس از اينجانب پيگيري نشده و امروز پس از گذشت 3 سال منجر به جريمه باشگاه گرديده است. اين عدم پيگيري نشئت گرفته از چه چيزهايي است؟ سوء مديريت و يا ...

فلاويو لوپزي که علارغم داشتن قرارداد 2 ساله و بدون حقوق عقب افتاده، بصورت خودسرانه باشگاه را ترک نموده و علارغم محکوميت ايجاد شده براي اين بازيکن، حالا باشگاه بجاي دريافت غرامت،محکوم گرديده و يا آرفي که اسناد تسويه حساب با و توافق براي پرداخت حق و حقوق ايشان صورت گرفته موجود است و متاسفانه به دلايل نامعلومي توسط اين مديرعامل از پرداخت آن جلوگيري مي شود، چرا منجر به اين جريمه ها گرديده ، متخصص و رابط باشگاه و يا اين وکيل کاربلد فيفا که کار را اينگونه به بحران کشيده چه کسي است؟

چرا از مديران قبلي هيچگونه مشورت و اطلاعاتي گرفته نشده،آيا اينها نشانگر بحران سازي عمدي نيست؟چه سودي و براي چه کساني از اين جرايم حاصل مي شود؟

تخلف مديرعامل در بحث بودجه زماني رخ مي دهد که ايشان خارج از بودجه هاي مصوب هيئت مديره هزينه کرده باشد. کدام مديرعامل قبلي خارج از بودجه هزينه کرده است؟ و چرا اسناد اين تخلفات را ارائه نمي کنيد؟آيا عدم تحقق بودجه مصوب ،توسط هيئت مديره که طبيعتا منجر به ايجاد بدهي خواهد شد تقصير مديرعامل خواهدبود؟آيا صحيح است که در مقابل بودجه 14 ميلياردي،7ميليارد بودجه به مديرعامل داده شود و امروز مديرعامل محکوم به باقي گذاشتن بدهي باشد؟

آيا مديرعامل باشگاه حرفه ايي،پرهوادار و ريشه داري مثل تراکتور نبايد بداند که حفظ اسکلت تيم از اصلهاي تيمداريست که اينگونه تمامي بازيکنان ريشه دار و با کيفيت تيم به يکباره توسط ايشان به بهانه هاي مختلف از تيم کنار گذاشته مي شوند؟

بازيکنان خارجي جذب شده جديد که به اندازه قيمت بازيکنان خارجي تراکتور در 3 سال گذشته بودجه به خود اختصاص داده اند در چه کيفيتي بازي مي کنند؟ و اينکار تا جايي پيش مي رود که گران قيمت ترين بازيکن خارجي ليگ که اکنون در تراکتور به سر مي برد از زدن يک گل ساده  که جوانان بومي خودمان به راحتي از پس آن بر مي آيند عاجز است.

چرا باشگاه پرهواردار تراکتورسازي که روزي از بين اسپانسرها ،گلچين ميکرد، امروز حتي يک اسپانسر هم ندارد؟

منابع درآمدزايي باشگاه همچون شرکت بيمه ايمن حامي تراکتور، کارتهاي هواداري، بليط فروشي، استخر، سالن چندمنظوره و آکادمي فوتبال چرا به حالت مستاصل درآمده است؟

علت عدم استقبال و همراهي هواداران با باشگاه جز اين است که مديرعامل توانايي تعامل با هواداران را ندارد ؟

بعد از اينجانب يک ريال هم براي زيرساختهاي باشگاه هزينه نشده که بعضا به برخي از اين زير ساختها صدمه هم وارد گرديده است، در حالي که در تمام صحبتهاي مديرعامل سخن از کارهاي ريشه ايي است چرا اين کارهاي ريشه ايي مصداق و سندي ندارد؟

چرا بازيکنان بومي و با کيفيت آنهم با قراردادهاي کم بايد کنار گذاشته شوند و بازيکنان ديگري که بومي هم نيستند وارد تيم شوند و اکنون شاهد تضعيف تراکتور در ميادين باشيم؟

چرا بجاي ايجاد آرامش در تيم،هر روز با يک سناريوسازي و فرار رو به جلو و متهم کردن ديگران مي خواهيم ضعف مديريتي خود را پنهان کنيم؟آيا اين کار توهين به هواداران تراکتور نيست؟

برادران حاضر در هيئت مديره باشگاه تراکتورسازي، اينجانب براي انجام وظايف شرعي و ايفاي مسئوليت نمايندگي مردم که بر عهده دارم بخشي از سخنان هواداران باشگاه را به اطلاعتان رساندم حال مسئوليت بر عهده شماست تا اين سوالات را از منتخب خود بپرسيد و به افکار مردم پاسخگو باشيد.

و اما مدارک مربوط به بدهي باشگاه تراکتورسازي به آقاي توني اولويرا:

بنده زماني که از باشگاه خارج مي شدم بارها و بارها در رسانه ها اعلام نمودم که بدهي ما به آقاي توني 148 هزار دلار است؛ بعد از بنده هم که آقاي نظمي توني را به تراکتور مي آورد نيز بعد از بررسي اسناد اين مطلب را در رسانه ها اعلام نموده اند که تصوير آن در زير آورده شده است:

نظمي در مورخه 08/11/1392 اين مصاحبه را انجام داده است. و در اين مصاحبه هم اذعان داشته طلب توني 148 هزار دلار مي باشد. مسلما اين رقم را از روي اسناد يافته است و  هيچ آشفتگي در کار نبوده است.