احرار خبر: جراحي پوليپ بيني عملي ساده و معمولي است که شايد روزي هزار بار در اين شهر انجام ميشود، اما داستان از آنجا روي ديگري پيدا ميکند که بر اثر اين عمل ساده جواني 33 ساله دچار آسيب و عوارضي ميشود که در نوع خود بسيار نادر و قابل تامل است.
به گزارش احرار خبر به نقل از فارس؛عليرضا وهابزاده: هنوز جاي بخيههاي صدرا خوب نشده که زخم تازهاي سر باز ميکند. شايد رسانه اي شدن بخيههاي صدرا باعث جلب اعتماد بيشتر مردم نسبت به رسانهها شد و مردمي که دستشان براي گرفتن حقشان به ديوار بلند مسئولان نميرسد، دست به دامان رسانهها ميشوند، شايد که بتواند از حقوق اوليه خود دفاع کنند.
دوباره حادثهاي که خواسته يا ناخواسته پاي پزشکي را به ميان ميکشد. البته خطا در هر شغلي و صنفي قابل قبول، بررسي و گذشت است؛ اما خطا داريم تا خطا!
همه چيز از يک گرفتگي بيني شروع شد
ماجرا از اين قرار است که هفته گذشته پسر 33 سالهاي براي مشکلات گرفتگي بيني و پريدن از خواب به پزشک مراجعه ميکند و بنا به توصيه وي براي انجام عمل پوليپ بستري ميشود.
حتما ميدانيد؛ که پوليپ بيني، توده خاکستري و گاهي بيرنگي است که معمولاً از مخاط سينوسها و گاهي از خود بيني منشا ميگيرد و در غالب موارد، پوليپهاي بيني پايهدار و متعدد بوده و در داخل هر دو بيني ظاهر ميشوند، هرچند که ممکن است فقط در يک بيني و بهطور منفرد نيز ديده شوند.
بيمار در يکي از کلينيکهاي جراحي محدود در تهران بستري ميشود و پزشک براي جراحي از بيهوشي کامل نيز استفاده ميکند. استفاده از بيهوشي در هر عمل جراحي نيازمند انجام يک سري آزمايشهاي پيش از عمل است که متأسفانه در بيشتر اينگونه جراحيها صورت نميگيرد که خود ميتواند از علل مهم عوارض ناشي از جراحيهاي محدود در کلينيکها باشد. چراکه اگر بيمار به داروي بيهوشي حساسيت داشته يا دچار بيماري زمينهاي يا قلبي باشد در اثر اين بيهوشي ممکن است هرگز به هوش نيايد.
کما فقط به خاطر جراحي بيني
اين پزشک در شرايط کاملاً نادرست اقدام به عمل جراحي پوليپ اين جوان ميکند. عمل جراحي تمام و بيمار از اتاق عمل خارج ميشود و يک ساعت بعد از عمل به هوش ميآيد و بعد از دقايقي در حضور خانوادهاش خون بالا ميآورد و به کما ميرود.
پسازاين حادثه بيمار را به يک بيمارستان منتقل ميکنند که به دليل نداشتن امکانات مجدد به بيمارستان ديگري منتقل ميشود و در نهايت بنا به خواست و اصرار خانواده وي، بيمار به يک بيمارستان در مرکز تهران منتقل ميشود و در حال حاضر با گذشت نزديک به 2 هفته همچنان در کما به سر ميبرد.
ورود ابزار جراحي به داخل مغز
به گفته خانواده وي پزشکان علت اين حادثه را ورود تجهيزات جراحي به داخل مغز عنوان ميکنند.
بنا به اظهار يکي از اين پزشکان اين ابزار در حدود 8 سانت وارد مغز اين جوان شده است که اين آسيب با وارد شدن خون و هوا به داخل مغز همراه است که با اين شرايط امکان بازگشت و زنده ماندن وي بسيار ضعيف است.
تصاوير زير مربوط به اسکنهايي است که از سر اين بيمار انجام شده و نقطه ورود جسم به داخل مغز را نشان ميدهد. در اين تصاوير وجود هوا و خونريزي داخل مغز کاملا مشهود است.
و در ادامه اظهار نظر يکي از پزشکان در بيمارستان که از ورود جسمي نرم به داخل مغز حکايت ميکند.
پزشک وي در حدود 80 سال سن دارد و به گفته خانواده اين بيمار با دستان لرزان به داخل اتاق عمل ميرود.
حال جاي سئوال دارد که نظارت بر عملکرد و توانايي پزشکان، يعني کساني که با جان مردم سر و کار دارند با چه کسي است ؟
نداشتن تخصص يا کهولت سن!
طبق اظهار يک متخصص گوش و حلق و بيني عوارض عمل بيني به خاطر عدم تخصص پزشک ايجاد ميشود. پزشک بايد پيش از عمل تمامي آزمايشهاي لازم را از بيمار دريافت کند. حساسيتها و بيماريهاي زمينه از عمده دلايل عوارض اينگونه اعمال جراحي است که با انجام آزمايشهاي پيش از عمل قابلپيشگيري و کنترل است.
اين فوق تخصص گوش و حلق و بيني ادامه ميدهد: متأسفانه دخالت بعضي همکاران در بعضي تخصصها و بيتجربگي در انجام عمل مشکلاتي را پيش ميآورد. آسيب ابزار جراحي و آندوسکوپي به مغز از عوارض نادر اينگونه عملهاي جراحي است که به دليل نداشتن تخصص و مهارت پزشک ممکن است اتفاق بيفتد.
رسانهها بيشاز اندازه توجه ميکنند
از اين حادثه نزديک به دو هفته ميگذرد ولي مسئولان وزارت بهداشت هنوز گزارشي در اين خصوص منتشر نکردهاند.
شايد سر نخ اين سکوت رسانهاي در جاي ديگري است؛ در صحبتهاي سخنگوي وزارت بهداشت که چند هفته قبل در نشست خبري وزارت بهداشت گفته بود: «گاهي مواقع پديدههايي رخ ميدهد که بيشاز اندازه به آن توجه شده و رسانهها بايد نسبت به اين مسئله توجه داشته باشند.»
اين واکنش ايرج حريرچي سخنگوي وزارت بهداشت در جواب اطلاعرساني رسانهها در پرونده بخيههاي صدار بود. در اين نطق تماماً رسانه مسئول بزرگنمايي يک حادثه شدند.
وي در ادامه اين نشست گفته بود:«هرروز بيش از 1600 پرونده نزاع در پزشکي قانوني ثبت ميشود که ممکن است بخشي از آن مربوط به بيمارستان باشد ولي اين مسئله انعکاس وسيعي مييابد که مقداري از آن مربوط به ضعف ما بوده و بخشي به دليل فرهنگ رسانهاي است.»
رسانهها بزرگنمايي ميکنند!
در صحبتهاي هاشمي وزير بهداشت نيز ميتوان رد چنين طرز فکر و سکوت خبري را مشاهده کرد، وقتي وزير در جريان صدرا رسانهها را متهم به بزرگنمايي ميکند و با بيان اينکه يک مهندسي پشت درج چنين مطالبي است، ميگويد: «رسانهها پاسخ دهند که چرا يک خبر به اين سرعت از مرزها عبور ميکند و بهطور گسترده در رسانههاي بيگانه بازتاب پيدا ميکند. تصور من اين است که 2 ماه است عمليات رواني عليه سلامت کشور راه انداختهاند.»
وي در پرونده بخيهها نيز خواستار برخورد مشابه رسانهها ميان حوزه سلامت و ديگر حوزهها ميشود و ميگويد: «رسانهها بايد همان رفتاري را که با ديگر حوزهها ميکنند با حوزه سلامت نيز انجام دهند چرا هنوز جرمي ثابت نشده نام پرستار و تصوير آن و همچنين نام بيمارستان را رسانهاي ميکنيد.»
و در آخر
همه مردم قدردان زحمات جامعه پزشکي هستند و قطعا خطاهاي عدهاي نادر را به پاي همه نخواهند گذاشت؛ اما داشتن حاشيهاي امن براي هر قشر و صنفي ميتواند دستگاههاي نظارتي را دچار سستي کند و روند انتقادي نسبت به آن جامعه را کمرنگ سازد که خود اين مسئله ميتواند آفت بزرگي به حساب بيايد.
تماسهاي ما براي گرفتن پاسخ بي نتيجه ماند و قطعا اظهار نظر دقيق در خصوص اين حادثه تنها بايد توسط مسئولان صورت بگيرد، اينکه عاقبت اين جوان چه ميشود و خانواده وي بايد چهکار کنند، سئوال مشترک همه مردم است که اميدواريم با کارشناسيهاي انجام شده توسط وزارت بهداشت، به زودي پاسخ داده و زواياي اين حادثه روشن شود