1394/10/20 - 20 : 49
کد خبر: 10307
نغمه ناکوک موسيقي موقامي در اردبيل /آواي خوش ادراک نمي‌شود
احرارخبر: موسيقي موقامي در اردبيل که از ديرباز به‌عنوان يکي از مهدهاي تربيت نوازندگان و خوانندگان مطرح بوده به‌واسطه بي توجهي مردم و مسئولان دچار افول است و نواهاي آن به‌سختي به گوش مي‌رسد.

موسيقي موقامي به‌واسطه حس و حال فولکلور و بومي محلي آن يکي از گروه‌هاي موسيقي اصيل است که به‌ويژه در استان‌هاي آذري‌زبان از ديرباز موردتوجه بوده و علاقه‌مندان بسياري را به خود جلب کرده است.

برخي مناطق به حدي در تربيت هنرمندان موفق عمل کرده‌اند که اين روزها در سطح ملي و جهاني مي‌توانند عرض‌اندام کنند و برخي به‌واسطه سو تدبير و بي‌توجهي به اصالت اين موسيقي از آن غافل شده‌اند و در مقاطعي دلگيري و گوشه‌نشيني هنرمندان و در ادامه نفوذ الحان و نواهاي آلوده و به‌دوراز اصالت را شاهد بوده‌اند.

فعالان موسيقي مي‌گويند موسيقي اصيل و موسيقي که مواد اوليه آن را ساز، لحن و شعر خوب بسازد مي‌تواند روح انساني را به لرزه درآورده و تأثير بي‌مانندي بر وي باقي بگذارد. موضوعي که زماني در اردبيل از طريق موسيقي موقامي اصيل تجربه مي‌شد و اين نوع از موسيقي به حدي گوش و ذهن و احساس شهروندان اردبيلي را تربيت کرده بود که اذعان مي‌شود در سال‌هايي مردم اردبيل جز موسيقي موقامي به موسيقي ديگري گوش نمي‌دادند.

بااين‌وجود اين وضعيت تا به امروز دوام نداشته است. کج‌سليقگي، نگاه‌هاي عاري از مهر و درک سطحي از اين موسيقي موجب شد دوران فراز موسيقي موقامي در اردبيل به ناگاه به قعر صداهاي ناخوش سقوط کند. هنرمندان ماندند و سازهايشان و آن‌قدر اجراها و حمايت‌ها کم شد که موسيقي اصيل به محافل کشيده شد و بيش‌ازپيش مورد بي‌مهري قرار گرفت.

در سال‌هاي اخير اقداماتي هرچند جزئي به دنبال احياي نواهاي در حال احتضار موسيقي موقامي در اردبيل است. هرچند به عقيده فعالان موسيقيايي استان غفلت مسئولان و بي توجهي مردم موجب شد مناطقي به‌مراتب کم‌توان‌تر امروز توانمند شده و حتي ارکستر داشته باشند اما هر چه باشد بايد کاري کرد تا اين موسيقي براي نسل آينده حفظ شود. مسئوليتي که به عشق و فداکاري نياز دارد.

به‌منظور تشريح وضعيت پيشين و فعلي موسيقي موقامي در اردبيل  در سلسله ميزگردهاي فرهنگي خود پاي صحبت‌هاي دو مقام مسئول و دو فعال موسيقي موقامي نشست تا چالش‌هاي موسيقي که از تولد تا مرگ آدمي شعر و نوا در چنته دارد مطرح شود.

بهاءالدين خراساني خواننده موسيقي موقامي و نوازنده تار، چهره نام‌آشناي موسيقي موقامي در اردبيل است که سرنوشت تلخ موسيقي موقامي را به عينه شاهد بوده و امروز معتقد است اين گنجينه نياز به مراقبت دارد.

مهدي حمزه زاده خواننده موسيقي موقامي و نوازنده تار از شاگردان هنرمند به نام ناصر عطاپور است که معتقد است هنرمندان امروز در عرصه موسيقي موقامي تنها با دلگرمي مفاهيمي چون عشق و وفاداري ادامه مي‌دهند.

در اين ميزگرد معاون فرهنگي هنري حوزه هنري استان اردبيل حسن قهرماني که به‌عنوان تنها مجموعه فرهنگي کارگاه‌هاي آموزش اصولي موسيقي داير کرده به همراه حسين آزاد مسئول واحد موسيقي حوزه هنري استان تجربيات مديريتي خود را با ما درميان گذاشتند.

*به نظر مي‌رسد موسيقي موقامي اردبيل از گذشته‌اي درخشان فاصله گرفته است. دلايل تاريخي اين موضوع چيست؟

بهاءالدين خراساني: موسيقي موقامي در اردبيل قدمتي نزديک به نيم‌قرن دارد و در 40-30 سال قبل اردبيل به لحاظ موسيقي حتي از استان‌هاي هم‌جوار امروزي قوي‌تر بود. بنده که سال‌ها قبل براي فعاليت موسيقي به تبريز مراجعه کردم، آنجا ميزان پيشرفت و توانمندي اردبيل را باور نداشتند و براي آن‌ها جاي تعجب داشت که اردبيل به اين درجه در موسيقي موقامي پيشرفت کرده است.

بااين‌وجود امروز اين وضعيت کاملاً وارونه شده و اگر زماني از تبريز 50سال جلوتر بوديم اتفاقاتي افتاد که امروز 60سال عقب‌تر هستيم. در تبريز موفقيت اصلي استفاده از ظرفيت استاد سليمي و ملزم کردن تمامي نوازندگان به کار علمي و نت خواني بود. درواقع نوازنده از تقليد دست برداشت و آموزشگاه‌ها ملزم شدند از شيوه علمي استفاده کنند.

اين اتفاق ?? سال طول کشيد تا در استان آذربايجان شرقي نتيجه امروز را حاصل کند و تمامي اين‌ها در وضعيتي است که در خود اردبيل عملکرد آموزشگاه‌ها قابل‌قبول نيست و از سويي خانواده نيز به موسيقي به‌عنوان وسيله پر کردن اوقات فراغت نگاه مي‌کند. به عقيده بنده مهم‌ترين عامل عقب‌ماندگي ما تدريس نادرست در آموزشگاه‌ها است. اولين هنرمند کمانچه از اردبيل به شوروي رفته و اين پتانسيل از گذشته در اردبيل بوده و بااين‌وجود امروز حمايت از هنرمند نيز به حدي کافي نيست که نتيجه‌بخش باشد.

مهدي حمزه زاده: بايد به ضعف فرهنگ‌سازي در اين خصوص تأکيد کنم که موجب شده هنوز که هنوز است موسيقي به‌عنوان يک ضرورت در سبد خانوار قرار نگيرد و نگاه به آن سطحي باشد. وقتي خانواده به اهميت موسيقي پي نبرده براي آن هزينه نمي‌کند و در ادامه همين موضوع مانع از توسعه فعاليت آموزشگاه‌ها و کنسرت‌هاي موسيقي مي‌شود.

 

از سويي ما در آموزشگاه‌ها استاد نداريم و در کل استان تعداد ليسانس‌هاي موسيقي شايد به چهار نفر برسد؛ به‌ويژه وقتي بحث ما موسيقي آذري است به‌مراتب با کمبود بيشتر متخصص مواجه هستيم.

از سويي نگاه سليقه‌اي به موسيقي موقامي موجب شده مدتي به حال خود رها شده و به مراسمات محفلي و عروسي کشيده شود. درحالي‌که تأکيد ما اين است که اين موسيقي به‌عنوان يک موسيقي فاخر ديده شود و نگذاريم يک تعداد افراد با وجه نامطلوب موسيقي به غناي موسيقي موقامي را به محافل کشانده و جايگاه آن را تنزل دهند.

* اخيراً اقداماتي مشاهده مي‌شود که به دنبال نگاه علمي به اين نوع از موسيقي است. اولويت‌هاي حوزه هنري اردبيل در موسيقي موقامي را بيان کنيد؟

حمزه زاده: ببينيد پتانسيل صدا در اردبيل بالا است. ما از سال ?? کلاس‌هاي آواز داير کرديم و افراد فرهيخته، متخصص و علاقه‌مند را به اين مجموعه دعوت کرديم. درواقع نمي‌توان در چنين وضعيتي از اين هنر چشمداشت مالي داشت. در ابتدا به دنبال احياي اين موسيقي هستيم تا پيشينه درخشان آن برگردد.

نگاه سليقه‌اي به موسيقي موقامي موجب شده مدتي به حال خود رها شده و به مراسمات محفلي و عروسي کشيده شودزماني در اردبيل مردم جز موسيقي موقامي به موسيقي ديگري گوش نمي‌دادند و بايد به اين جايگاه برگرديم. در وضعيت فعلي هم اردبيل درزمينه? آوازي به‌مراتب جايگاه بهتري از استان‌هاي آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي و زنجان دارد.

قهرماني: فرهنگ‌سازي کار يک روز و دو روز نيست. حوزه هنري نزديک به ? سال است کلاس‌هاي آوازي را داير کرده تا نگاه علمي به موسيقي بازگردد. در اين خصوص از ظرفيت هنرمندان و نخبگان استفاده‌شده و حوزه هنري شکل‌گيري اصولي را دنبال کرده است. ما موفق شديم بيش از ?? خواننده را تربيت کنيم و به دنبال اين هستيم در بلندمدت موسيقي موقامي را از شکل محفلي و عروسي خارج کنيم.

درواقع اقدامات دستگاه‌هاي فرهنگي بايد طوري باشد که موسيقي ارزشي، انقلابي و حماسي جايگاه خود را بيابد و اجازه تنزل موسيقي در مراسمات داده نشود. توجه به اين نکته ضروري است که نهال تازه احياشده موسيقي موقامي در اردبيل نيازمند حمايت است.

آزاد: افرادي که در اردبيل زندگي مي‌کنند بي‌شک متأثر از آب‌وهوا و اقليم آن هستند و همين اقليم کم‌نظير اردبيل موجب شده اين استان مهد بروز و ظهور استعدادهاي هنري قابل‌توجه باشد. درواقع ما استعداد ذاتي داريم و اگر امکانات و حمايت‌ها در مسير درست باشد مي‌توان هنرمندان بسياري را تربيت کرد.

اما دليل اينکه موفق نبوديم به وضعيت آموزش‌ها برمي‌گردد. شما وقتي به يک آموزشگاه مراجعه مي‌کنيد اغلب بدون نت خواني يک آهنگ را به‌صورت حفظي به هنرآموز ياد مي‌دهند. نبود فرد مسلط در آموزش‌ها ضربه زده است و حوزه هنري به دنبال رفع اين خلأ است.

از سويي کمبود جشنواره نيز به اين مهم دامن زده است. در سال ?? جشنواره شمال غرب موسيقي موقامي در اردبيل برگزار شد که هم پتانسيل اردبيل را به نماش گذاشت و هم علاقه‌مندان بسياري پس‌ازآن روانه آموزشگاه‌ها شدند.

بعد از ما در تبريز جشنواره برگزار شد که جالب آنکه دنبال نوازنده بودند اما با مديريت مناسب امروز ارکستر دارند و ما حتي توان حمايت 100 هزارتوماني يک نوازنده را نداريم.

خراساني: فعاليت حوزه هنري چشمگير است و از سال ?? يک سري هنرآموزان پا گرفتند و حتي روي سن رفتند. در طول 9 سال گذشته نزديک به 14شب‌شعر و موسيقي برگزار شده است و اين در حالي است که برخي از آن‌ها با 200هزار تومان اجرا شده و حتي پيش آمده که هنرمند از جيب خود هزينه کند.

*به نظر مي‌رسد علاوه بر مشکل آموزشگاه‌ها نهادهاي فرهنگي و برنامه‌ريز نيز به مقوله موسيقي موقامي کم‌توجه‌اند. چه پيشنهادي براي اصلاح اين نگاه داريد؟

قهرماني: يک دليل فرار مسئولان از موسيقي موقامي نوع شعر است. رعايت اشعار و ساختارهاي درست مي‌تواند در مخاطب تأثير مطلوب ايجاد کند و در اين ميان بايد به شعر ارزشي توجه بيشتري نشان داد.

آزاد: در حال حاضر اغلب آموزشگاه‌ها به‌غيراز فصل تابستان از جيب هزينه مي‌کنند و در اين ميان آموزش موسيقي آذري اصلاً مطرح نيست. فرد همين‌که با گيتار آهنگ «بادا بادا مبارک بادا» را ياد بگيرد و در تولدش بنوازد خود را نوازنده مي‌داند. دستگاه‌هايي مثل حوزه هنري نيز دچار کمبود امکانات است. به‌عنوان‌مثال ما يک پيانو براي آموزش موسيقي نداريم و به‌تازگي شهرداري اردبيل قول مساعد تهيه آن را  داده است. در چنين وضعيتي بايد ساير نهادهاي فرهنگي هم حمايت خود از موسيقي را جدي کنند.

حمزه زاده: اساس موسيقي ارزشي رسانه است. به‌عنوان‌مثال نگاه خاصي مي‌گويد نشان دادن ساز صحيح نيست و گفته مي‌شود موسيقي باشد اما ساز نباشد. درحالي‌که تأثير موسيقي زنده از ضبط‌شده به‌مراتب بيشتر است. وقتي از رسانه نوازنده حذف شود فقط مي‌ماند خواننده که بايد به حدي قوي عمل کند که تأثيرگذار باشد.

از سويي در ايران انواع موسيقي تعريف ندارد. موسيقي ارزشي بايد موردحمايت قرار گيرد و بنده که چند سال است در ژانر کلاسيک کار مي‌کنم يک‌بار با ترس‌ولرز از عکس‌العمل مردم روي صحنه رفتم و با استقبال کم‌نظيري مواجه شدم که نشان مي‌دهد اين نوع موسيقي بايد به شکل مناسب حمايت شود.

ادارات ارشاد وقتي مجوز آموزشگاه را مي‌دهند بايد به روند فعاليت آن نظارت داشته و وقتي روش تدريس در آموزشگاه‌ها غلط است بايد رسيدگي شوداز سويي موسيقي موقامي نيازمند تغذيه صحيح است و اين تغذيه از سوي نخبگان امکان‌پذير خواهد بود. متأسفانه گرايش برخي طرفداران موسيقي موقامي به احزاب و پان‌ها موجب شده اين موسيقي با تأثير منفي ياد شود درحالي‌که موسيقي موقامي فولکلور آذربايجان است و به حدي عمق و غنا دارد در هر حوزه‌اي مي‌تواند آثار ارزشمند ارائه کند.

امروز براي تأثيرگذاري «ماهني» هاي فولکلور به شکل مدرن ارائه مي‌شود و نمونه آن را همايون شجريان در «با من صنما» اجرا کرده است. بايد توجه داشت ما نبايد دنباله‌رو آذربايجان در موسيقي باشيم. ما ايراني هستيم. هشت سال جنگ کرديم و شرايطي که داشتيم را موسيقي کشور ديگري نمي‌تواند بيان کند و بايد خودمان براي بيان آن اقدام کنيم.

خراساني: راه‌هاي آسيب‌شناسي موسيقي موقامي اهميت ويژه دارد. در درجه اول اداره کل ارشاد در قبال موسيقي وظيفه تعريف‌شده دارد و لازم است از اهالي موسيقي حمايت کند. اين حمايت هميشه مالي نيست. گاهي اختصاص رايگان يک سالن حمايت است.

اين حمايت‌ها درزمينه? هاي مختلف ازجمله ساماندهي آموزشگاه‌ها ضروري است و ارشاد وقتي مجوز آموزشگاه را مي‌دهد بايد به روند فعاليت آن نظارت داشته باشد. وقتي روش تدريس در آموزشگاه‌ها غلط است بايد رسيدگي شود. ما معتقد به تعطيلي آموزشگاه نيستيم اما در تبريز آمدند نظارت کردند و امروز به اين درجه از موسيقي موقامي دست يافته‌اند.

هرچند در حال حاضر نگاه مسئولان به موسيقي موقامي تغيير يافته و کمتر ديده مي‌شود وسط اجرا سالن را ترک کنند اما بايد قدم‌هاي اوليه احياي اين موسيقي حمايت شود.

*ما با معضلي به نام تربيت نادرست احساسي مخاطب در موسيقي اصيل مواجه هستيم. هنرمندان اردبيلي در اين خصوص چه وظايفي دارند؟

حمزه زاده: قرار نيست همه از موسيقي خاصي خوششان بيايد. زماني در آذربايجان به هر خانه يک پيانو مي‌دادند تا تربيت موسيقيايي شکل بگيرد. در شهر ما هرروز غذاخوري و پيتزافروشي افزايش دارد اما در مقابل رشد آموزشگاه‌ها که تدريس درست داشته باشند تقريباً هيچ است.

ما از برخي ظرفيت‌ها براي فرهنگ‌سازي غافليم. به‌عنوان‌مثال مراسمات عروسي بزرگ‌ترين اجتماعات مردمي ما هستند و در همين مراسمات مي‌توان موسيقي اصيل را به مردم نشان داد. متأسفانه ذائقه موسيقي اصيل از بين رفته و اين در حالي است که حتي براي حرکات موزون اين موسيقي نوا دارد و حرکاتي در هر نوا عنوان مي‌شود که تاريخ اصيل دارند.

اگر موسيقي موقامي به شکل مطلوبي اجرا شود تأثير خود را خواهد گذاشت و اين وظيفه ارشاد اسلامي است که نوازندگان را ساماندهي کرده و آسيب‌شناسي کند و از اجتماعات مردمي ازجمله مراسم عروسي براي معرفي موسيقي صحيح بهره گيرد.

خراساني: به نظر بنده اين موضوع دوطرفه است. در کنار تلاش نوازنده شنونده نيز بايد علم موسيقيايي خود را ارتقا بخشد. اگر بخوانيم و شنونده نفهمد موفق نخواهيم بود. مثلاً تلويزيون مي‌تواند در معرفي اين موسيقي و افزايش سواد شهروندان تأثيرگذار باشد.

مخاطب اگر از اين نوع موسيقي اطلاع درست نداشته باشد حظ لازم را نخواهد برد. در موسيقي موقامي اگر توجه نداريم به دليل اين است که درست درک نمي‌شود. از سويي هنرمند نيازمند حمايت است. هنرمندي که ?? سال است روي سن نمي‌رود چه آموزشي مي‌تواند داشته باشد؟ لازم است با برگزاري کنسرت‌ها و جشنواره‌ها آموزش موسيقي رونق گيرد.

*برخي علاقه‌مندان به موسيقي معتقدند يکي از دلايل عقب‌ماندگي اردبيل نبود رشته موسيقي و دانشکده موسيقي است. نظر شما در اين خصوص چيست؟

قهرماني: رونق موسيقي در بخش آکادميک معقول است. البته خروجي هم اهميت دارد. ما تجربه‌اي در رشته سينما در دانشگاه علمي کاربردي داريم که به نظر مي‌رسد چندان تأثيرگذار نبوده است. موسيقي به دليل اينکه هنري تخصصي است و نيازمند قبولي در کنکور، تسلط بر يک ساز و علاقه‌مندي است مي‌تواند در دانشکده‌ها به‌صورت مفيد آموزش داده شود.

اما نکته اينجا است که افراد در دانشگاه به دنبال شغل هستند و موسيقي هنوز به‌عنوان يک شغل مطرح نيست و همين موضوع مشکل ايجاد خواهد کرد.

خراساني: لازم نيست حتماً دانشکده ايجاد شود. حتي يک هنرستان هم مي‌تواند موفق عمل کند و بخش مهمي از نيازهاي موجود را حتي در شهرستان‌ها تأمين کند.به نظر مي‌رسد حتي اگر دانشکده ايجاد شود به لحاظ اساتيد اردبيل نمي‌تواند خودش را تغذيه کند.

حمزه زاده: در همه جاي دنيا موسيقي يک صنعت است و درآمد دارد. اما در ايران به‌عنوان يک هنر به آن نگاه مي‌شود و اينکه فردي در 30 سالگي وارد تدريس مي‌شود به دليل کسب درآمد است. به عقيده بنده وجود دانشکده با تخصص فعلي امکان‌پذير نيست. تا نگاه‌ها به موسيقي اصلاح نشود حتي وجود دانشکده خروجي ندارد.بهتر است به‌جاي آن خود هنرمندان بيشتر موردحمايت قرار گيرند و تدريس موسيقي ساماندهي شود.

منبع: مهر

کلیدواژه ها:
احساس خود را نسب به این خبر در قالب یکی از شکلک ها بیان کنید:
Happy sad wonder fear Hate angri
ارسال نظر
نام:
پست الکترونیک:
نظر :
سوال امنیتی :
? 8 + 4

  آخرین اخبار
رشد 153 درصدي امانت کتاب در استان
جديت ايران و آذربايجان براي ساخت پايانه کلاله - آغبند
افتتاح مدرسه هوشمند در شهر جديد سهند
رتبه سوم تبريز از لحاظ نوسازي بافت فرسوده در سطح کشور
لايروبي 1200 کيلومتر از رودخانه‌هاي اولويت‌دار آذربايجان شرقي
اجراي 15 پروژه جديد بخش خصوصي با 1000 ميليارد تومان ارزش سرمايه گذاري در تبريز
اجراي 5آيتم عمراني و مطالعاتي براي تکميل پروژه تقاطع غير همسطح آذربايجان
مسير دسترسي به ورزشگاه يادگار امام (ره) تبريز اصلاح شود
تدوين برنامه جامع اصلاح و بهبود روشنايي معابر
گزينه سرمربيگري تراکتور مشخص شد/ چند بازيکن خواستار جدايي شدند!
  پربازدیدترین اخبار
نرخ بيکاري استان به 7.4 درصد کاهش يافت
لايروبي 1200 کيلومتر از رودخانه‌هاي اولويت‌دار آذربايجان شرقي
اجراي 15 پروژه جديد بخش خصوصي با 1000 ميليارد تومان ارزش سرمايه گذاري در تبريز
رتبه سوم تبريز از لحاظ نوسازي بافت فرسوده در سطح کشور
گوارديولا هم به تراکتور بيايد،‌ مشکلات حل نمي‌شود/ گل‌محمدي منطقي‌ترين گزينه است
جديت ايران و آذربايجان براي ساخت پايانه کلاله - آغبند
انتقاد امام جمعه تبريز از عوارضي آزادراه سهند-تبريز
افتتاح مدرسه هوشمند در شهر جديد سهند
1200 ميليارد تومان اعتبار آسفالت‌ريزي شهرداري تبريز در سال جاري
رشد 153 درصدي امانت کتاب در استان
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب گاه محفوظ است.