«مسعود امير سپهر» به عنوان يكي از موزيسين هاي آكادميك كشور سالهاي زيادي است كه براي موسيقي آذربايجان زحمات زيادي كشيده است. او يکي از پرکارترين خواننده هاي استان است که هر سال يک يا دوبار کنسرت برگزار مي کند و همچنين او از جمله افرادي است که به يادگيري موسيقي از دوران کودکي معتقد است و با تشکيل گروه موسيقي ارف (ويژه کودکان) اين حرف را در عمل نيز ثابت کرده است. در ادامه گفتگوي ما را با وي در باره موفقيت و محبوبيت يک اثر مي خوانيد.
به گزارش احرار نيوز،«مسعود امير سپهر» به عنوان يكي از موزيسين هاي آكادميك كشور سالهاي زيادي است كه براي موسيقي آذربايجان زحمات زيادي كشيده است. او يکي از پرکارترين خواننده هاي استان است که هر سال يک يا دوبار کنسرت برگزار مي کند و همچنين او از جمله افرادي است که به يادگيري موسيقي از دوران کودکي معتقد است و با تشکيل گروه موسيقي ارف (ويژه کودکان) اين حرف را در عمل نيز ثابت کرده است. در ادامه گفتگوي ما را با وي در باره موفقيت و محبوبيت يک اثر مي خوانيد.
معيار موفقيت يك كنسرت يا آلبوم از نظر شما چيست؟
از ديدگاه من مورد قبول واقع شدن كار از سوي مردم معيار موفقيت آن كار است؛ هركس از كار خودش راضي است ولي بايد رضايت ملت را ميزان قرار داد.
آيا به نظرتان نوعي كم كاري دربين هنرمندان موسيقي آذربايجان و به تبع آن استقبال كم ازسوي مخاطبان ديده نمي شود؟
با اين گفته شما موافق هستم اما من هميشه خودمان را مقصر مي دانم بعد ارگان يا ملت را. چون محور اصلي خود موزيسين است يعني ما بايد موسيقي را تحويل مردم بدهيم و بعد ادعا كنيم كه طرفدار دارد يا ندارد. به عنوان يك موزيسين مي توانم بگويم موزيسين هاي امروزي بايد به ارتقاء كيفيت فكر كنند و به روز باشند و به موسيقي اي كه جوان ها به آن تمايل دارند بيشتر بپردازند ولي اين هم به اين معنا نيست كه ما ذوق عمومي را پايين بياوريم. متاسفانه در بين بعضي مردم اين عقيده رواج پيدا كرده است كه موسيقي اجرا شده در كنسرت ها بايد موسيقي شاد باشد و حتي گاه كنسرت را با عروسي اشتباه مي گيرند و از خود موسيقي لذت نمي برند. در حالي كه فردي كه به كنسرت مي آيد بايد به خود موسيقي توجه داشته باشد مثل کنسرت هاي موسيقي موغام آذربايجان كه مخاطبان از خواننده و موسقي لذت مي برند و پاپ كلاسيك از موسيقي هايي ست كه بايد به هارموني موسيقي دقت شود و از آن لذت ببرند، اگر ما مخاطب را به اين درجه رسانديم، مي توانيم ادعا كنيم كه ذوق عمومي پايين نيامده است و اين وظيفه اصلي ماست كه مخاطب را به شنيدن و لذت بردن از ذات موسيقي مهمان كنيم و به نظرم حفظ اين تعادل نكته ظريفي است كه بايد همزمان با در نظر گرفتن كيفيت، سليقه مخاطب را هم در نظر بگيريم به شرطي كه كيفيت موسيقي پايين نيايد اين يعني رسالت هنر كه اگر موفق نباشيم از رسالت هنر فاصله گرفته ايم و در اين ميان موسيقي و هنر بي معنا مي شود.
به نظرتان خودتان تا به حال موفق بوده ايد؟
به جايي كه مي خواهم نرسيده ام چون در اين شهر نوازنده و تنظيم كننده خوب به آساني پيدا نمي شود ولي معتقدم حركت رو به رشدي در گروه پا گرفته و در هر كنسرت بار كيفي بالا رفته است و جالب اين است كه خودم را زير بار مسئوليت برده ام و هر بار مخاطب انتظار يك كنسرت متفاوت با كيفيت بالا از ما دارد در بعضي كنسرت ها خواننده چند آهنگ را هميشه اجرا مي كند ولي وقتي كه من 3 آهنگ را تكراري اجرا كنم، مورد اعتراض مردم واقع مي شوم البته اين به نظرمن خوب است چون باعث پيشرفت خودمان هم مي شود.
كمبود امكانات در ايران و تبريز باعث شده است كه هنرمندان براي ضبط و تنظيم كارهايشان يا فراگيري موسيقي به كشورهاي خارجي مانند آذربايجان و تركيه سفر كنند. اين مهاجرت هاچه تاثيري مي تواند داشته باشد؟
خود من و بسياري ديگر از همكاران براي تحصيل موسيقي در فرم آكادميك به كشورهاي خارجي رفته ايم كه اتفاقا باعث ارتقا كيفيت موسيقي شده است. روزگاري بود كه ما در كشور موزيسن آكادميك نداشتيم الان گرچه تعدادشان كم است ولي بستر اين كار فراهم شده است به صورتي كه ما در تبريز و در نوازندگي تار و كمانچه افرادي داريم كه تحصيلات آكادميك دارند و اين افراد با پرورش شاگرد، آينده موسيقي آذربايجان را تغيير خواهند داد من هميشه استاد علي سليمي ار مثال مي زنم و معتقدم همانطور كه آن ها براي اين موسيقي و ما زحمت كشيده اند و اين موسيقي را به ما انتقال داده اند ما هم يك دين در گردنمان داريم و بايد اين دين را ادا كنيم.
گروه شما براي انتقال اين موسقي اصيل به آيندگان كارهاي زيادي انجام داده است از جمله پرورش كودكان در موسيقي ارف، در اين باره بيشتر توضيح مي دهيد؟
از همان ابتدا كه اموزشگاهم را تاسيس كردم، هدفم انتقال اين موسيقي و البته آموزش موسيقي به كودكان از ابتداي كودكي شان بود. به دليل اين كه موسيقي رابايد از كودكي آموخت و شناخت. من معتقد هستم اگر از كودكي به فرزندانمان الفباي موسيقي را ياد بدهيم ديگر در جواني و نوجواني به سمت موسيقي ها ي پوچ و مبتذل نمي روند. درهمين جا هم از مسئولان تقاضا مي كنم كه دو واحد درسي موسيقي را در ليست درسي مدارس اضافه كنند چون واقعا اين خلا در سيستم اموزش و جامعه به شدت احساس مي شود و مطمئن هستم با گنجاندن واحد موسيقي دانش اموزان در هنگام اتمام دوره دبيرستان مي توانند موسيقي درست را از نادرست تشخيص دهند.