فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران گفت: شهادت تجلايي همه را متحير و غافلگير کرد، اين مرد بزرگ که بنده سال 59 شاگرد ايشان بودم درهمکوبنده حصر سوسنگرد بود و مقاومت اين منطقه مديون اوست
به گزارش احرارنيوز، سرلشگر قاسم سليماني در آيين گراميداشت ياد و خاطره شهيد مهدي باکري و سرداران شهيد لشگر 31 عاشورا، همزمان با سالگرد عملياتهاي بدر و خيبر در تالار همايش مصلاي امام خميني (ره) تبريز، هر يک از شهدا همچون باکريها، همت، حسن باقري، شفيعزاده، ياغچيان و تجلايي را براي يک ملت کافي دانست و آنان را قلههايي ناميد که در دامنه آنها سرسبزيها حاصل شده و تحولات بزرگي را در جامعه به وجود آورده است.
وي افزود: حسرت از ماندن گاهي چنان ناراحت کننده ميشود که تمام ذهن را درگير ميکند هر چند فرصت خدمت بزرگترين نعمت است اما نگراني اصلي از ماندن اين است که تصاوير زيباي حک شده در ذهن از شهدايي چون باکري محو و کمرنگ شده و تصاويري ديگر جايگزين آن شود.
*حسن باقري بهشتي جنگ
وي حسن باقري را بهشتي جنگ ناميد و گفت: تا زماني که اين شهيد والامقام زنده بود جنگ ترکيب و وضعيت خاص خودش را داشت اما وقتي رفت انگار همه چيز با او پرکشيد و هيچگاه خلأ شخصيتي چون باقري پر نشد.
سرلشگر سليماني افزود: فرماندهان و بنيانگذاران بسياري در تاريخ دفاع مقدس از جمله حسن شفيعزاده که بنيانگذار توپخانه سپاه بود، باکريها، همت، متوسليان، تجلايي و امثال اين بزرگان توسط حسن باقري کشف شدند و چنان تاثيري در جنگ داشتند که ماندگارترين دلاورمرديها را در دنيا به نمايش گذاشتند.
وي گفت: شهادت تجلايي همه را متحير و غافلگير کرد، اين مرد بزرگ که بنده سال 59 شاگرد ايشان بودم درهمکوبنده حصر سوسنگرد بود و مقاومت اين منطقه مديون اوست.
*شفيعزاده به معناي واقعي کلمه « حسن» بود
فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گفت: حسن شفيعزاده ديگر دلاورمرد آذربايجاني و از فرماندهان لشکر عاشورا بود که با بنيان گذاشتن توپخانه سپاه با آن تشکيلات و تاثيرگذاري بينظير در دفاع مقدس، انساني فهيم، برجسته و به معناي واقعي کلمه «حسن» بود.
وي افزود: اين شهداي آذربايجان نه تنها فخر استان بلکه فخر ايران، اسلام و تشيع هستند و تنها متعلق به آذربايجان نيستند چرا که آوازه شجاعت، دلاورمردي و دفاع از کيان ايران اسلامي آنها عالمگير است.
*بايد ابراهيموار وارد آتش شد
سرلشگر سليماني در ادامه به صحنههايي از رويارويي با شهيد مهدي باکري اشاره کرد و با بيان دو رويداد مهم در اين خصوص افزود: سنگر کوچکي وسط جزيره مجنون برپا شده بود که فرماندهاني چون همت، زينالدين، باکري، کاظمي و بنده در آن حضور داشتيم و اين سنگر داخل خرمني از آتش قرار داشت و تداعي کننده جمله معروف شهيد باکري بود که اعتقاد داشت بايد ابراهيموار وارد آتش شد و ايمان خالص به خدا داشت تا نصرت الهي شامل حال ما شود در غير اين صورت نصرتي حاصل نخواهد شد.
*رويارويي سرلشگر سليماني با شهيد مهدي باکري
وي گفت: وقتي حميد در کنار ضلع جنوبي جزيره مجنون شهيد شد در کانال آب جا مانده بود، هيچ اثري از ناراحتي و تحول در مهدي مشاهده نکرديم و بنابر اوضاع و شرايط در حال شوخي و مزاح بوديم که در اين حين شهيد کاظمي خبر شهادت حميد را اعلام کرد و همين موضوع باعث ناراحتي مهدي شد که چرا اين خبر را منتشر کرده است و هرگز اجازه نداد جنازه برادرش به عقب منتقل شود چرا که معتقد بود اگر پيکر شهيدان ديگر را بياوريم پيکر حميد را هم خواهيم آورد.
سرلشگر سليماني در ادامه به رويارويي دوم خود با مهدي اشاره کرد و گفت: در بخشي از رودخانه دجله پيچي مانند نعل اسب وجود داشت که پيچي خاص در آب به وجود ميآورد و زماني که قرار بر عقبنشيني در عمليات بدر شد به طرف آب دجله رفتم تا گردان تحت امر خود را عقب بياورم در اين حين برادر حسن آقايي از من سؤال کرد تيربار داري گفتم نه اسلحه کلاش دارم، گفت بيا که دارند مهدي را با قايق ميآورند، که در همين حين خمپارهاي به بلم وسط دجله اثبات کرد و پيکر مهدي براي هميشه مهمان دجله ماند.