احرار: تراکتور، تيم پرطرفدار و ريشهدار تبريز، روزهاي مبهم و پرفشار ديگري را سپري ميکند. هواداراني که سالهاست چشمانتظار شکوفايي تيمشان هستند، اين روزها بيش از هر زمان ديگري خواهان پايان يک دوران و آغاز فصلي نو در مديريت باشگاه هستند.
سهيلا عباسپور ___تراکتور، تيم پرطرفدار و ريشهدار تبريز، روزهاي مبهم و پرفشار ديگري را سپري ميکند. هواداراني که سالهاست چشمانتظار شکوفايي تيمشان هستند، اين روزها بيش از هر زمان ديگري خواهان پايان يک دوران و آغاز فصلي نو در مديريت باشگاه هستند.
حواشي مالکيتي باشگاه که از مدتها پيش در پسزمينه نتايج ضعيف و ناکاميهاي پياپي شکل گرفته بود، پس از حذف از جام حذفي و شکست مقابل مس رفسنجان به اوج رسيد. خشم هواداران که با شعارهاي تند عليه مالک، مديريت، کادر فني و بازيکنان همراه بود، نشانهاي از عمق نارضايتي آنهاست؛ نارضايتياي که حالا ديگر به خواستي جمعي براي تغيير مالکيت تبديل شده است.
در پي اين اعتراضات، بار ديگر خبر واگذاري تراکتور توسط محمدرضا زنوزي رسانهاي شد؛ خبري که براي بسياري آشنا و حتي تکراري بهنظر ميرسيد. درست دو سال پيش نيز در شرايطي مشابه، چنين بحثي مطرح شد، اما هيچگاه به نتيجه نرسيد. اين بار اما بلافاصله جلسهاي با حضور سهامداران باشگاه برگزار و اعلام شد که سهام تراکتور طبق قيمت کارشناسيشده آماده واگذاري است. با اين حال، ذهن هواداراني که سالها وعده شنيدهاند، ديگر به اين گفتهها اعتماد ندارد.
اظهارات اخير مديرعامل باشگاه، هوشنگ نصيرزاده، مبني بر تمايل زنوزي براي تيمداري در مشهد نيز نهتنها شفافکننده نبود، بلکه بيشتر حالت تهديدگونه داشت و به سوژه تمسخر در فضاي مجازي تبديل شد. اين گفتهها بيش از آنکه برنامهمحور باشد، تلاش براي بازي رواني با افکار عمومي تلقي شد.
سرنوشت تراکتور، پيش از آنکه جلسه مهم استانداري براي بررسي وضعيت آن برگزار شود، تحتالشعاع حادثه تلخ سقوط بالگرد رئيسجمهور قرار گرفت؛ سانحهاي که باعث شهادت استاندار آذربايجان شرقي شد و جلسه سرنوشتساز درباره آينده مالکيتي باشگاه نيز به فراموشي سپرده شد.
اين در حالي است که محمدرضا زنوزي، پيش از آغاز فصل، تيمش را "بهترين تراکتور تاريخ ليگ برتر" توصيف کرده بود. اما عملکرد تراکتور در برابر تيمهاي مدعي، چيزي جز نااميدي به همراه نداشت. کسب تنها ? امتياز از ? ديدار مقابل پرسپوليس، استقلال و سپاهان و ثبت تنها يک گل زده، تصويري تلخ از تيمي ساخت که قرار بود کهکشاني باشد.
زنوزي از سال 1397مالکيت تراکتور را برعهده گرفت؛ دوراني که با خريد ستارههايي چون دژاگه، شجاعي و حاجصفي آغاز شد و اميدهاي زيادي را در دل هواداران زنده کرد. اما ولخرجيهاي بيبرنامه، مديريت جزيرهاي و بيثباتي فني باعث شد دستاورد اين دوران تنها يک جام حذفي در شش فصل باشد
اکنون بسياري از هواداران معتقدند دوران زنوزي به پايان رسيده و تغيير مالکيت، تنها راه بازگشت تراکتور به مسير پيشرفت است. اما با توجه به تجربه سالهاي گذشته، هنوز ترديدهايي درباره اراده واقعي براي واگذاري وجود دارد.
تراکتور اين روزها نه فقط به يک تصميم مديريتي، بلکه به بازتعريفي کامل نياز دارد؛ بازتعريفي که با تغيير مالک، ساختار حرفهاي و نگاه بلندمدت آغاز شود. آينده اين تيم پرافتخار در دستان تصميماتي است که هنوز گرفته نشدهاند، اما هواداران اميدوارند که اينبار پايان ماجرا با آغاز مسيري روشن همراه باشد.