بدون شک دوران جنگ تحميلي و هشت سال دفاع مقدس محل تجلي رشادت ها و ايثارهاي بزرگ مردان و زنان ايراني بوده که نمونه آنها در کمتر فرهنگ و مکتبي ديده مي شود و تنها انگيزه اين همه فداکاري و از خود گذشتگي چيزي جز اعتقاد و باور قلبي به موازين اسلامي و اطاعت از فرامين الهي نبوده است و شايد بتوان برخي از اين جانفشاني ها را تفسيري هر چند کوچک اما عملي و ارزشمند از آيات قرآن کريم دانست، آنجا که مي فرمايد: «آنان با اموال و انفاس خود در راه خدا جهاد مي کنند...».

مردم ايران زمين در آن دوران صحنه ها و وقايعي را خلق کردند که نقل آنها در دنياي مادي کنوني براي بسياري از کساني که در جبهه باطل ضد ملت و حکومت جمهوري اسلامي ايران دست در دست هم در آشکارا و خفا صف بسته بودند، پذيرفتني نيست و همين عامل نکته قوت و اتکاي اين مردم بزرگ در هشت سال جنگ نابرابر تحميلي و مقابله با هجمه همه جانبه شرق و غرب به ملتي بود که مي خواست مستقل باشد و سر برابر ناحقي کج نکند.

در اين ميان شهدا با گذشتن از بزرگترين دارايي خود يعني جان خويش، نهال انقلابي را آبياري کردند که اکنون تبديل به درختي تنومند و سرفراز شده و البته نبايد از نقش خانواده هاي شهدا نيز غافل شد که نه تنها با تربيت چنين فرزنداني، پشتوانه اي عظيم براي اين کشور ايجاد کردند، بلکه با تقديم خون آنها در واقع با جان و اموالشان جهاد در راه هدا را تفسيري عيني و عملي بخشيدند.

تقديم يک پسر، يک عروس و سه نوه به ايران و انقلاب

«حاج حميد پيشنمازي محدث» يکي از همين پدران شهداست که نه تنها يک پسر، سه نوه و يکي از عروسان خود را تقديم انقلاب اسلامي و ايران کرده است ساخت و توسعه ?? مسجد را به عنوان خير مسجد ساز برتر کشور در کنار ديگر اقدامات خير خود در کارنامه ?? ساله زندگي خود دارد.بلکه پس از آن دوران نيز همواره سربازي در جبهه فرهنگ و مذهب بوده و با اموال و دارايي هاي خود در خاکريز مساجد جهاد کرده و براي توسعه هر چه بيشتر اين سنگرهاي مستحکم اسلامي تلاش کرده تا جايي که اکنون دست کم ساخت و توسعه ?? مسجد را به عنوان خير مسجد ساز برتر کشور در کنار ديگر اقدامات خير خود در کارنامه ?? ساله زندگي خود دارد.

به همين بهانه ها با اين پدر شهيد به گفتگو نشستيم و از سرآغاز زندگي وي پرسيديم و گفت: پنجم ارديبهشت ???? در تبريز متولد شده ام و نتيجه اين عمر ?? ساله شش پسر و پنج دختر بوده که يکي از آنها به اسم «جواد» که پسر چهارم خانواده بود و از سال ?? به عنوان بسيجي و بعدها به عنوان عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سمت هايي چون تخريب چي، غواص و خط شکن در جبهه هاي حق عليه باطل حاضر بود، در سال ?? و بعد از عمليات والفجر هشت در حين وضو گرفتن با اصابت گلوله خمپاره در کنار کارخانه نمک فاو به شهادت رسيد.

وي در ادامه به شهادت يکي از عروسان و سه تن از نوادگان خود نيز اشاره کرد و افزود: عروس دوم خانواده و دو دختر هفت و شش ساله و پسر تازه متولد وي نيز بامداد ?? دي ?? در بمباران تبريز در حالي به شهادت رسيدند که همسر و پدر اين شهيدان به عنوان دومين فرزند خانواده براي کمک به حادثه ديدگان بمباران دانشکده فني دانشگاه تبريز در روز قبل در اين محل حضور داشتند.

پيشنمازي همچنين با اشاره به تقديم سه جانباز به دين و کشور تاکيد کرد: اين اقدام نه به خونخواهي اين اعضاي شهيد خانواده بلکه در لبيک به فرمايشات امام راحل (ره) مبني بر اولويت حضور در جبهه ها صورت گرفت چرا که آنچه اولويت دارد درک و توجه به بينش شهدا مبني بر حراست از خاک و حفظ دين و ديانت است و به همين دليل بود که در زمان جنگ و اواخر سال ?? از شش فرزندم تنها يکي و آن هم بدليل جراحت در جبهه ها در تبريز بود و بدليل اينکه بصورت اجدادي در شغل بزازي و فروش پارچه هستيم و در زمان جنگ نيز چند مغازه داشتيم، با وجود شش فرزند ذکور، اداره اين مغازه ها را به کمک شاگرد مغازه انجام مي دادم و همه پسرانم عازم جبهه ها شده بودند.

مردم ايران در زمان جنگ به بلوغ ديني رسيدند

وي در تشريح بيشتر اين موضوع گفت: در زمان جنگ مردم ايران به بلوغ ديني رسيده بودند و بدون هيچ چشم داشتي همدلي و همزباني عيني را به هر وسيله ممکن تصوير مي کردند و خانواده پيشنمازي نيز به عنوان يکي از خانواده هاي شهدا از اين امر مستثني نبودند و با تقديم يک پسر، يک عروس و سه نوه به عنوان شهيد و سه جانباز تلاش کرديم تا گوشه اي از دين خود را به اين دين و کشور ادا کنيم تا جايي که هنگام دفن جواد که با لباس غواصي بود، مادر وي با حنا و شکلات براي فرزند شهيد خود مراسم برگزار کرد.

نمونه اي از آن ساخت مسجد روستاي اسب آباد شهرستان بستان آباد بود که با تقاضاي اهالي و تامين زمين توسط خيرين منطقه اقدام به ساخت مسجد کرديم و پس از تکميل چون براي خريد فرش هاي مسجد با کمبود مالي مواجه شديم، طلاجات همسر خود را فروختم و صرف تکميل امور مسجد کرديم.

اين خير مسجد ساز با اشاره به همراهي خانواده و همسر خود در دوران جنگ و حتي پس از آن در امور خيريه اظهار داشت: کمک به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل، حضور در هيات هاي مذهبي و کمک به امور آنها، ساخت کتابخانه، مساجد و رفع امور جاري آنها و کمک به حادثه ديدگان کشورهاي خارجي چون زلزله زدگان پاکستان بخشي از الطاف الهي بوده که سعادت حضور و فعاليت در آنها را داشته ام و در تمام اين موارد نيز خانواده و بويژه همسرم نيز با من همراه بوده اند که نمونه اي از آن ساخت مسجد روستاي اسب آبادt بستان آباد بود که با تقاضاي اهالي و تامين زمين توسط خيرين منطقه اقدام به ساخت مسجد کرديم و پس از تکميل چون براي خريد فرش هاي مسجد با کمبود مالي مواجه شديم، طلاجات همسر خود را فروختم و صرف تکميل امور مسجد کرديم.

وي با بيان اينکه در عمر ?? ساله خود و با داشتن ?? نوه تنها يک سال و آن هم بدليل نداشتن درآمد کافي و لازم وجوهات شرعي پرداخت نکرده ام، در خصوص نحوه تامين مبالغ براي صرف در امور خيريه خاطر نشان شد: که از سال ???? در تبريز مشغول پارچه فروشي هستم و تمام اين مبالغ و هزينه ها نيز بواسطه لطف الهي تامين مي شود چرا که حضور در اين فعاليت ها در واقع معامله با خداست و تنها با همين نگاه وارد شده ام بطوريکه در آخرين نمونه براي تکميل مسجد اشرف الانبيا تبريز در منطقه سه راه امين منزل خود را فروخته و صرف ساخت و تکميل آن کردم و با اين وجود همواره طلب استغفار داشته و اميدوار به رحمت الهي هستم و در خلوت و تنهايي خود نيز اقدام به سرودن شعر در مدح اهل بيت و مضامين ديني و شهدا مي کنم.

اين پدر شهيد و خير تبريزي در بخش پاياني سخنان خود خاطره اي از يکي از اعضاي خانواده در خصوص نحوه هزينه کرد اموال نقل و تصريح کرد: زمان ساخت منزل سه طبقه فعلي با مشکلاتي روبرو شديم و يکي از اعضاي خانواده پيشنهاد کرد تا از محل مبالغ و منابع امور خير براي مساجد و ساير موارد براي حل اين مشکلات استفاده کنيم اما در پاسخ آنها گفتم قرار نيست پولي که براي انجام اين امور به عنوان وديعه در اختيار ما قرار گرفته، براي رفاه و آسايش خود هزينه کنم و تا کنون با همين نگاه نيز تمام اين مبالغ را براي کمک به امور خيريه صرف کرده ام و عمده اين کمک هاي مالي به حدود ?? مسجد بوده اما در کنار آن سعادت دستگيري از مستمندان و کمک به نهادهاي عمومي چون کتابخانه ها را نيز داشته ام و با ?? سال سن به لطف خداوند اثري از بيماري هاي شايع اين سن ندارم و اعضاي خانواده ام در اقصي نقاط ايران و حتي خارج از کشور نيز حضور دارند.

گفتگو: حسن عبدالهي