به گزارش احرارنيوز به نقل از ورزش3فراز کمالوند، سرمربي تيم گسترش فولاد در 6 بازي اخير مسابقات ليگ، به نکاتي در گفت‌وگو با ما اشاره کرد که بعضا نکاتي بديع و قابل توجه هستند، مردي که به عوامل رواني و ذهني و البته انرژي هاي دروني، به عنوان يکي از مهمترين عوامل موفقيت مي‌ نگرد.

به خاطر تبريز، درنگ نکردم
شايد خيلي ها فکر کنند گسترش فولاد، آن هم در آن مقطع از مسابقات انتخاب خوبي نبود اما من اين تيم را پذيرفتم چون اولا تبريز و مردم خوبش را دوست دارم و در اين شهر همواره آسايش رواني داشته ام، دوم حسن سلوک مالک مجموعه آقاي زنوزي و مديرعاملش جناب سمندر و ارادتي که از قبل به اين 2 بزرگوار داشتم باعث شد بدون درنگ پيشنهاد آنها را بپذيرم و سوم اينکه به هر حال آدم بايد يک جايي در کارش ريسک کند و من هيچ وقت با ريسک کردن بيگانه نبوده ام، همه مي‌ گفتند با اين سه بازي سخت در شروع کار، بازي با پديده، تراکتورسازي و پرسپوليس، بگذار نيم فصل برو ... عقل سليم هم، اين را مي‌ گفت اما «ريسک» اينجاست که کاربرد دارد ... بله من به پديده و تراکتور باختم اما با پرسپوليس مساوي کردم و نتيجه کار و روند فعاليتم از آنجا به بعد رو به رشد بود. البته اگر داستان باخت سپاهان را به عنوان يک استثنا لحاظ کنيم.

بازي با سپاهان هر هزار سال رخ مي‌ دهد
باخت با سپاهان در وضعيت طبيعي برايمان رخ نداد. نداشتن 5 مهره ثابت تيم آن هم تيمي که ضعف بازيکن دارد، فاجعه است. مضافا اينکه يک باره 6، 7 بازيکن تيم در يک افت مقطعي آنقدر بد بودند که اگر امکان داشت همه را تعويض مي‌ کردم و سوم اينکه در ثانيه 15 و اوايل نيمه دوم گل خورديم. زماني که براي يک نيمه مي‌ تواند بر هم ريزنده تمرکز يک تيم باشد. خلاصه، عواملي رخ داد که هر هزار سال يک بار پيش مي‌ آيد، شانسي در اين باخت، دخالت داشت و من شانس را به عنوان يک چهارم از عوامل و مصاديق موفقيت يا ناکامي مي‌ دانم.

بعد از تعطيلات گسترش واقعي را مي‌ بينيد
از روز اولي که به گسترش فولاد آمد گفتم در سه بازي اول از من هيچ توقعي نداشته باشيد، حرف دومم اين بود که تيم بازي به بازي بهتر مي‌ شود و مهمترين چيزي که گفتم اين بود که گسترش واقعي را بايد بعد از تعطيلات ببينيد ... من امروز هم سر حرفم هستم.

اينجا فرهنگ مديريت ورزشي حاکم است
باز هم تاکيد مي‌ کنم که براي حضور در تبريز من به مسائل فني توجه چنداني ندارم، اينجا کسي موفق است که با مردم و مجموعه شهر رابطه خوبي داشته باشد، مردم تبريز مردمي فهيم و با فرهنگ هستند. نوع رفتار و عملکرد من باعث علاقه دوچندان مردم به من شده است. من به گسترش فولاد آمدم و اعتقاد داشتم بين تيم اول تا تيم آخر ليگ ما از حيث کيفيت فني فقط 25درصد فاصله وجود دارد، بنابراين اين تيم را که اگر خودم مي‌ بستم، فقط از 30درصد بازيکنان بهره مي‌ بردم را پذيرفتم و حالا براي موفقيت و صعودش تمام تلاشم را مي‌ کنم. به جز مردم خوب، بايد از مديراني بگويم که فرهنگ آنها در مديريت ورزشي غني است، سالي که با تراکتور سعود کردم تيم از شاهين بوشهر 14 امتياز عقب بود. در زمان صعود شهرداري هم در نيم فصل جزو 4 تيم سقوطي بوديم اما مديران اين 2 تيم به من فرصت دادند ... حالا هم در گسترش فولاد از اين جهت يک اپسيلون هم نگراني ندارم. شبي که 4 ـ يک به سپاهان باختيم آقاي زنوزي به من که به شدت ناراحت بودم گفت فداي سرت انگار ما برنده بوديم. برخورد آقاي سمندر هم همين است، من در اينجا آرامش دارم. اگر اين تيم آخر جدول بود هم مي‌ پذيرفتم اما شايد تيم شهري ديگر رتبه پنجم را داشت نمي‌ پذيرفتم. آرامش اينجا را با هيچ چيز عوض نمي‌ کنم.

نيمار در تيم ما بازي مي‌ کند
بعد رواني و انگيزشي را در کارم، بسيار پراهميت مي‌ دانم. ما بازيکني داريم به اسم امين درويشي که زمان مهدي تارتار هم بازي مي‌ کرد، اما من به او به طور ثابت بازي مي‌ دهم او در مجموعه تيمي ما به «نيمار» معروف است. بچه ها او را نيمار صدا مي‌ زنند و من هم به او نيمار مي‌ گويم، شايد اين تخيل باشد اما اين تخيل در تصويرسازي ذهني کمک مي‌ کند. وقتي امين درويشي مي‌ بيند که همه به طور جدي و نه به صورت طنز، به او نيمار مي‌ گويند از لحاظ ذهني بارور شده و اعتماد به نفسي مضاعف پيدا مي‌ کند. گاهي اوقات مثلا فرداي بازي تيم بارسلونا به او مي‌ گويم «امروز بايد ريکاوري کني!» و او هم به صورت جدي مي‌ گويد نه آقا نياز به ريکاوري ندارم ... او بسيار خوب کار مي‌ کند و به پيش‌بيني من ظرف کمتر از 2 سال عضو تيم‌ملي بزرگسالان مي‌ شود.

در نيم فصل معجزه اتفاق نمي‌ افتد
در نيم فصل هيچ تيمي نمي‌ تواند معجزه کند، در فوتبالي که توليد بازيکن ندارد، 60 بازيکن اصلي اش را هم به خاطر خدمت سربازي از دست مي‌ دهد ... بازيکن از کجا بياوريم ... گاهي نياز پيدا مي‌ کنيم که برويم سراغ متوسط ها يا ياران بزرگ تيم هاي ديگر، که آن هم عملا غيرممکن است. کسي بازيکن بزرگس را به ما نمي‌ دهد مثل خود ما که حاضر نيستيم ستاره خودمان را به کس ديگري بدهيم.

بايرامي با شخصيت و احساساتي است
مهرداد بايرامي بازيکن بسيار خوبي است و 2 خصوصيت مهم دارد؛ اول از حيث شخصيتي و کلاس اجتماعي که بسيار بالاست و دوم از جهت احساسي و عاطفي ... او امسال نياز داشت و دوست داشت که به تيم بزرگتري برود و چون نرفت، دچار مشکل شد ... وقتي من به گسترش آمدم از حيث کار و برخوردم در قبال او به تناقض برخوردم از طرفي گفته بودم نمي‌ گذارم هيچ ستاره اي از اين تيم برود و از طرفي گفته بودم، اگر بايرامي نخواهد اينجا بازي کند مي‌ گذارم به تراکتورسازي برود و عملا اينگونه شد ... بيژن طاهري مي‌ گويد او مثل دوران درخشش غلامحسين مظلومي است و من هم اين را تاييد مي‌ کنم.

درويشي از همه موثرتر بود
از روزي که به گسترش آمدم امين درويشي، موثرترين يار ما بوده است. به پديده يک گل زد و يک پنالتي گرفت، برابر پرسپوليس پنالتي گرفتو پاس گل هم داد. به راه‌آهن يک گل زد و برابر استقلال‌خوزستان هم يک پنالتي گرفت که داور به اشتباه آن را نگرفت و در برنامه نود هم مشخص شد که اشتباه کرده است.

ظلم کردند، به خدا واگذارشان کردم
سقوط شهرداري تبريز منصفانه نبود، گذشت زمان ثابت مي‌ کند که حرف من درست بود. من که زورم به تصميم گيرندگان نرسيد اما در آن دنيا از کساني که حقم را خوردند نمي‌ گذرم. کجاي دنيا اينکه ما به تيم سايپاي شمال پاداش دهيم تا جلوي استقلال‌خوزستان مردانه بازي کند و بي توجه به ميدان نرود، اشکال دارد؟ محروميت من از ليگ‌برتر هم ناجوانمردانه بود. آنها عواملي را به عنوان دليل رفتن من عنوان کردند که مقبول هيچ منطقي نبود ...

تارتار خوب نتيجه گرفته است
مهدي تارتار دست عزيز من است، اگر انتقادي کرده ام از بازيکنان بوده نه از او، فقط گفتم بازيکنان خوب نيستند حتي ادعا دارم او با اين بازيکن ها نتيجه خوبي گرفته است.

هميشه در تبريز مي‌ مانم
اگر ريا و اغراق نباشد دوست ندارم از اين شهر و اين تيم بيرون بيايم، دوست دارم تا آخر عمر ورزشي در گسترش فولاد بمانم، اگر من را بخواهند. تبريز را فراموش نمي‌ کنم، شکوفايي من از تبريز شروع شد.

انتهاي پيام/