1394/08/04 - 19 : 54
کد خبر: 7240
رئيس موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران
رضاخان قزاق‌ها را به قمه‌زني وا مي‌داشت
احرارخبر: رئيس موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران در اين گفت‌وگو مواردي از جمله «آغاز عزاداري با آل‌بويه، سادات‌بودن خاندان صفويه ، اعتقاد واقعي قاجاريه به عزاداري،‌ اجبار رضاخان به قمه‌زني و تقويت بهايي‌ها توسط شاه مخلوع» را مطرح مي‌کند.

تفاوت نگاه سلسله‌هاي صفويه و قاجار با سلسله پهلوي درباره عزاداري‌هاي محرم، از سرفصل‌هاي پژوهش درباره کارنامه فرهنگي آنان به شمار مي رود. اين تفاوت نگاه به رغم اهميت آن، تاکنون به درستي مورد دقت و پژوهش قرار نگرفته و ابعاد آن روشن نشده است. به منظور واکاوي تفاوت عزاداري اباعبدالله (ع) در ماه محرم در دوره هاي مختلف تاريخي با موسي حقاني رئيس موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران گفت‌وگو کرديم.

برخي عناوين مطرح‌شده در اين گفت‌گو عبارتند از:

ـ عزاداري با آل‌بويه آغاز شد

ـ صفويه از سادات بودند

ـ شاه‌عباس پياده به زيارت مشهد مي‌رفت

ـ بازپس‌گيري «گنجه» روز عاشورا اتفاق افتاد

ـ اعتقاد قاجاريه به عزاداري واقعي بود

ـ رضاخان قزاق‌ها را به قمه‌زني وا مي‌داشت

ـ‌ شاه، بهايي‌ها را تقويت کرد تا جلوي شعائر ديني گرفته شود

 

 

*جنابعالي به عنوان يک پژوهشگر تاريخي، تأثير عزاداري‌هاي ماه محرم را بر جريانات و تحولات اجتماعي و سياسي ايران، چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ اين تأثيرات به‌طور مشخص در تاريخ، از چه مقطعي قابل رديابي است؟

به گمانم دوره صفويه را مي‌توان مبدأ اين تأثيرگذاري دانست. البته عزاداري محرم، به‌ويژه به صورت آشکار و علني با به روي کار آمدن آل‌بويه که خانداني ايراني بودند و خليفه عباسي را ساقط کردند، آغاز شد، زيرا با برکناري خليفه عباسي فضا براي شيعيان باز شد و عزاداري براي اباعبدالله(ع) به صورت آشکار صورت گرفت. البته اين عزاداري‌ها صبغه سياسي و اجتماعي هم داشتند و صرفاً عزاداري نبودند.

اما دوره صفويه از لحاظ گسترش و رشد تشيع و برگزاري مراسم عزاداري محرم، نقطه آغازين و شاخص تاريخ ايران بوده است. عثماني‌ها در برخورد با صفويه و ايراني‌ها، دو پيش‌شرط گذاشته بودند: کنار گذاشتن اسم ايران و بحث تشيع! آنها فقط به شرط قبول اينها، حاضر به مذاکره با صفويه بودند.

*در صورت قبول اين شروط چه وضعيتي پيش مي‌آمد؟

استقلال ايران که با روي کار آمدن صفويه اعاده شده بود، يکسره از دست مي‌رفت و از سوي ديگر هويت ديني ما در برابر خلافت عثماني که جريان حاکم بر جهان اسلام بود، نابود مي‌شد.به هر روي،هر دو پيش‌شرط ادعاهاي گزافي بودند و صفويه هم پاسخ منفي داد. در درگيري‌هايي که از اين پس بين ايران و عثماني پيش آمد، تأثير عاشورا و نهضت سيدالشهدا(ع) کاملاً آشکار است. سپاه صفويه نه از نظر تعداد و نه از نظر تجهيزات، ابداً قابل مقايسه با سپاه عثماني نبود، اما سپاهيان ايران تحت تأثير نهضت عاشورا از پس حريف برآمدند و هر چند اين درگيري‌ها دو سه قرن به طول انجاميدند، اما عثماني‌ها نتوانستند بر ايران تسلط يابند.

تأثير عاشورا و نهضت سيدالشهدا (ع) کاملا بر درگيري‌هاي بين ايران و عثماني مشخص بود، سپاهيان ايران تحت تأثير نهضت عاشورا از پس حريف خود بر آمدند

*عده‌اي معتقدند گرايش پادشاهان به عزاداري‌هاي محرم و برگزاري اين نوع آيين‌ها توسط آنان در واقع نوعي استفاده ابزاري از اعتقادات است، در حالي که مردم عادي با تمسک به عزاداري‌هاي محرم توانسته‌اند در برابر ظلم ايستادگي کنند. اين انگاره را چگونه ارزيابي مي کنيد؟

صفويه به تشيع در ايران رسميت دادند و گرايش آنها يک شبه پديد نيامد. طبق اسناد و آمار تاريخي، آنها حداقل 250 سال قبل از ظهور شاه اسماعيل در خانقاه صفويان در اردبيل و در مراکزي در آناتولي ارادت خود را به اهل‌بيت(ع) و تشيع نشان مي‌دادند. بنابراين نمي‌توان حکم کلي صادر کرد و گفت همه شاهان صفوي از تشيع استفاده ابزاري مي‌کردند. اسنادي که توسط نسب‌شناسان برجسته‌اي همچون مرحوم آيت‌الله مرعشي نجفي منتشر شده است و نيز اسناد و مدارک ديگر نشان مي‌دهد صفويان جزو سادات بوده‌اند و گرايش آنها به تشيع سابقه حداقل 250 ساله دارد.

براي مثال کلاهي که قزلباش‌ها در جنگ‌ها روي سر مي‌گذاشتند، 12 ترک داشت به نشانه شيعه و دوازده امامي بودن! به اعتقادم همين ريشه‌ها بود که به آنها انگيزه مي‌داد با رشادت بجنگند و پايداري کنند.

*در مورد شاهان قاجار هم همين تحليل را داريد؟

به نظر من حتي شاهان قاجار از روي منفعت‌طلبي و سودجويي به اقامه شعائر ديني نمي‌پرداختند. فرق آنها و صفويه با نادرشاه و پهلوي‌ها، اين بود که آنها واقعاً به تشيع اعتقاد داشتند و نه تنها قصد نابودي آن را نداشتند، بلکه در صدد ترويج و گسترش آن هم بودند، چون تشيع غير از جنبه اعتقادي، انسجام ملي را هم تضمين مي‌کرد و مي‌توانست موجب وحدت شود.

در واقع در سايه تشيع بود که کشور قدرت پايداري پيدا مي کرد، به همين دليل، هم به اين مذهب باور داشتند و هم قدرت آن را در حفظ وحدت ملي مي‌شناختند، بنابراين کارهايي را که براي ترويج تشيع انجام مي‌دادند، به گمانم همه بر اساس باور ديني بوده است، و الا براي رياکاري و استفاده ابزاري خيلي کارهاي ديگر مي‌شد انجام داد، مثلاً ضرورتي نداشت شاه‌عباس پاي پياده از اصفهان به مشهد سفر کند و او مي‌توانست به شکل‌هاي ديگري تظاهر به مذهب کند!

بررسي تاريخ صفويه و قاجاريه نشان مي‌دهد پادشاهان اين دو سلسله به تشيع اعتقاد داشتند و در اين زمينه ريا نمي‌کردند

بررسي تاريخ صفويه و قاجاريه نشان مي‌دهد پادشاهان اين دو سلسله به تشيع اعتقاد داشتند

و در اين زمينه ريا نمي‌کردند و هم به دليل اعتقادي و هم به علت شناخت قدرت تشيع، در حفظ انسجام ملي در ترويج آن مي‌کوشيدند.

*در نادرشاه و پهلوي‌ها چنين گرايشي را نمي‌توان رديابي کرد؟

ابداً! نادرشاه در فضاي خاص و سبک و سياق ويژه خودش، با تشيع درگير هم شد! در دوره صفويه، سربازان قبل از جنگ، سينه‌زني و عزاداري مي‌کردند و سپس به ميدان جنگ مي‌رفتند و در موارد زيادي هم پيروز مي‌شدند.

بازپس‌گيري گنجه از روس‌ها در روز عاشورا اتفاق افتاد

در دوره قاجار هم در جنگ‌هاي ايران و روس، سپاهيان ايران در اردوي خود مراسم عزاداري برپا مي‌کردند و سپس به ميدان جنگ مي‌رفتند. نکته جالب اين است که برخي از پيروزي‌هاي بزرگ ما همزمان با تاسوعا و عاشورا اتفاق مي‌افتادند، از جمله بازپس‌گيري گنجه (زادگاه نظامي شاعر معروف که اکنون در جمهوري آذربايجان قرار دارد) از روس‌ها در روز عاشورا!

*درباره عزاداري‌هاي شاهان قاجار شبهات بسياري مطرح است. چطور شما عزاداري‌هاي قاجاريه را نشانه اعتقاد و باور ديني و عزاداري‌هاي محمدرضا پهلوي را نشانه دين‌ستيزي مي‌دانيد؟

در مجموع در دوره محمدرضا پهلوي، اين حاکميت نيست که مراسم سوگواري برگزار مي‌کند، منتهي محمدرضا در بعضي از مقاطع ضعيف است و جرئت مخالفت با مظاهر دين و مذهب را ندارد. البته رضاشاه هم براي مدت کوتاهي تظاهر به ديندار بودن کرد، اما چندان طول نکشيد. او در دو ـ سه سال اول حکومتش در ايام محرم به سرش گِل مي‌ماليد و جلوي دسته‌اي که راه مي‌انداخت، راه مي‌افتاد و قزاق‌ها را به قمه‌زني وادار مي‌کرد و خلاصه از چنين ظاهرسازي‌هايي کم نمي‌گذاشت، اما بعد از دو سه سال همه اينها را کنار گذاشت و رويه کاملاً متفاوتي را در پيش گرفت و نشان داد همه آن کارها فريبکاري محض بوده است و کوچک‌ترين اعتقادي به دين و شعائر ديني ندارد، در حالي که در دوره قاجار مطلقاً چنين رفتارهايي را مشاهده نمي‌کنيم.

رضاخان در دو ـ سه سال اول حکومت در ايام محرم به سرش گِل مي‌ماليد و دسته عزاداري راه مي‌انداخت و قزاق‌ها را به قمه‌زني وادار مي‌کرد

 

شاهان قاجار از اول تا آخر به شعائر ديني پايبند بودند و هرگز براي انحراف افکار، از دين استفاده ابزاري نکردند، اما رضاخان در سال 1311 رسماً منع عزاداري را اعلام کرد و با کساني که مي‌خواستند مراسم عزاداري محرم و صفر را برگزار کنند، برخوردهاي وحشيانه‌اي کرد.

محمدرضا پهلوي هم، هر چند مثل پدرش رفتار نکرد، اما بر سر برگزاري اين مراسم موانع زيادي را ايجاد و در بعضي از سال‌ها هم آن را تعطيل کرد. مثلاً در سال 1343، در سالگرد 15 خرداد که مقارن با تاسوعا و عاشورا بود، براي يکي دو سال عزاداري محدود و در سال 1343 به نظرم ممنوع شد. بعد هم که به هيئت‌ها اجازه فعاليت دادند، نظارت شديدي بر آنها اعمال مي‌شد تا جلوي هر نوع فعاليت سياسي عليه رژيم گرفته شود.

محمدرضا پهلوي هم ضديت با شعائر ديني را دستور کار خود قرار داد، اما از شيوه‌هاي پنهاني‌تري استفاده کرد، از جمله اينها به‌تدريج عرصه را براي فعاليت بهايي‌ها باز کرد، در حالي که در دوره قاجار، به‌ويژه در اين زمينه هوشياري خاصي از سوي شاهان قاجار، مخصوصاً ناصرالدين‌شاه مي‌بينيم.

*گفته مي‌شود تکيه دولت در دوره قاجار فقط براي خانم‌ها بسته مي‌شد. درست است؟

اين‌طور نيست. بانوان به دليل آنکه اشتغالات بيرون از منزل نداشتند، طبيعتاً فرصت بيشتري براي حضور در تکيه دولت و مجالس ديني داشتند، اما اين بدين معنا نيست که مردان شرکت نمي‌کردند. حضور بانوان در طول روز و حضور مردان پس از اذان مغرب در هيئت‌ها بارزتر بود. همين حالا هم همين‌طور است و مجالس ديني زنانه، چه از لحاظ تعداد، چه از نظر زمان و تداوم آن را در کشورهاي شيعي  مشاهده مي‌کنيم.

در مراسم‌هاي تاسوعا و عاشوراهاي منتهي به پيروزي انقلاب هم، زنان حضور چشمگيري داشتند. در تاسوعا و عاشوراي سال 1357 نيمي از جمعيت تظاهرکننده عليه رژيم را زناني تشکيل مي‌دادند که به تأسي از نهضت عاشورا به ميدان آمده بودند.

در مراسم‌هاي تاسوعا و عاشوراهاي منتهي به پيروزي انقلاب هم، زنان حضور چشمگيري داشتند

*با توجه به اينکه اشاره کرديد شاهان صفويه و قاجاريه گرايش‌هاي شيعي داشتند، فساد آنها را چگونه توجيه مي‌کنيد؟

گرايش‌هاي شيعي آنها به معناي اين نيست که يک شيعه تمام عيار هستند. صفويه هم به‌رغم خدمات شاياني که به اسلام و تشيع کردند، دچار انحرافات اخلاقي بودند، اما اعتقاد به سيدالشهدا(ع) و ائمه اطهار(ع) چنان با گوشت و پوست ملت ما در آميخته است که حتي در لاابالي‌ترين افراد هم نشانه‌هايي از علاقه به اهل‌بيت(ع) را مي‌توان مشاهده کرد.اما خاندان پهلوي اساساً از اين سنخ نيستند. در انتخاب پهلوي‌ها و انتخاب شخص رضاخان بهايي‌ها دخالت داشتند.

*براي اين مطلب به مستندات تاريخي هم اشاره کنيد؟

حبيب‌الله رشيديان، جاسوس انگليس از انتخاب رضاخان روايت قابل تأملي دارد. او مي‌گويد: مدت‌ها در خانه عين‌الملک هويدا بوده. عين‌الملک از محارم عباس افندي و از چهره‌هاي مطرح بهاييت بود و با انگليس هم روابط ديرينه و گسترده‌اي داشت. رشيديان مي‌گويد در خانه عين‌الملک بود و اردشيري هم به آنجا آمد و به عين‌الملک گفت: «ما در ايران براي انجام يک کار مهم به فردي با دو خصوصيت نياز داريم. اول اينکه نظامي باشد. البته قزاق باشد و نه ژاندارم و دوم اينکه شيعه اثني‌عشري خالص نباشد!» بحث از رضاخان هم در مجامع بهايي وجود داشت، از جمله حضور در مجلس يا مکتب حاجي آخوند از رؤساي سرشناس فرقه بابيت. در آن دوره مردم بين بهاييت و بابيت تفکيک قايل نمي‌شدند.

حاجي آخوند بابي در دوره مشروطيت در ايران از چهره‌هاي شاخص بهايي است. رضاخان در مجالس و محافل او شرکت مستمر داشت و بعدها هم سلسله پهلوي تلاش زيادي مي‌کرد به بهاييت که دشمن سرسخت تفکر شيعي است، رسميت بدهد. اين شيوه را به هيچ‌وجه در قاجارها نمي‌توان ديد. نفوذ بهايي‌ها در اطرافيان رضاشاه و محمدرضا شاه امر پوشيده‌اي نيست. اين دو در طول مدت سلطنتشان تلاش فراوان کردند به بهاييت رسميت ببخشند و رفتاري که در دهه 40 و به‌ويژه 15 خرداد 1342 کردند، تلاش در اين جهت بود.    

منبع:فارس

 

 

کلیدواژه ها:
احساس خود را نسب به این خبر در قالب یکی از شکلک ها بیان کنید:
Happy sad wonder fear Hate angri
ارسال نظر
نام:
پست الکترونیک:
نظر :
سوال امنیتی :
? 4 + 8

  آخرین اخبار
شروع بهره‌برداري از پروژه‌هاي ورزشي شهر از هفته آينده ورزشي
رشد 153 درصدي امانت کتاب در استان
جديت ايران و آذربايجان براي ساخت پايانه کلاله - آغبند
افتتاح مدرسه هوشمند در شهر جديد سهند
رتبه سوم تبريز از لحاظ نوسازي بافت فرسوده در سطح کشور
لايروبي 1200 کيلومتر از رودخانه‌هاي اولويت‌دار آذربايجان شرقي
اجراي 15 پروژه جديد بخش خصوصي با 1000 ميليارد تومان ارزش سرمايه گذاري در تبريز
اجراي 5آيتم عمراني و مطالعاتي براي تکميل پروژه تقاطع غير همسطح آذربايجان
مسير دسترسي به ورزشگاه يادگار امام (ره) تبريز اصلاح شود
تدوين برنامه جامع اصلاح و بهبود روشنايي معابر
  پربازدیدترین اخبار
جديت ايران و آذربايجان براي ساخت پايانه کلاله - آغبند
شروع بهره‌برداري از پروژه‌هاي ورزشي شهر از هفته آينده ورزشي
رشد 153 درصدي امانت کتاب در استان
افتتاح مدرسه هوشمند در شهر جديد سهند
انتقاد امام جمعه تبريز از عوارضي آزادراه سهند-تبريز
1200 ميليارد تومان اعتبار آسفالت‌ريزي شهرداري تبريز در سال جاري
جشن روز کارگر با حضور پاکبانان شهرداري برگزلر مي شود
نخستين موزه برق و روشنايي تبريز راه‌اندازي مي‌شود
نشست شهرداران شهرهاي جاده ابريشم فردا برگزار مي‌شود
تساوي تراکتور و استقلال در ايستگاه بيست و پنجم
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب گاه محفوظ است.