احرارخبر: ارشد يوسفنژاد اهري همان روزنامه فروش گاري به دست شهرم بعد از 50 سال خدمت به جامعه مطبوعات و توزيع روزنامهها و مجلات سراسري و محلي با آرزوهاي بزرگ اما به ظاهر کوچک به ديار باقي شتافت.
عمو ارشد از پيشکسوتان مطبوعاتي و آخرين نفر از نسل مطبوعات منطقه ارسباران در حوزه توزيع روزنامه و مجلات بود که با 50 سال خدمت مطبوعاتي مردم اهر به صداي دلنواز وي با فرياد «کيهان، اطلاعات و خبر تازه(تزه خبر)» از قبل از انقلاب شکوهمند اسلامي عادت کرده بودند. عمو ارشد بعد از هفتاد و سه بهار خدمت صادقانه در يک روز بهاري چشم از جهان فرو بست و ما را با خاطرات تلخ و شيرين خود و صفحات روزنامههايش تنها گذاشت.
اين پيشکسوت عرصه مطبوعات خيابانهاي شهر اهر را 58 سال بود که با گاري دستي پاي و پياده طي ميکرد و روزنامهها را به مشترکان ميرساند و در گفتوگويي که در واپسين سالهاي عمرش گفته بود «تنها دلتنگي و نگراني خود را آينده نامعلوم خانوادهام ميدانم.»
وي، گفته بود «58 سال در خدمت فرهنگ شهر بودم اما در اين مدت طولاني نه بيمهاي و نه پساندازي دارم که خانوادهام بعد از من به کسي محتاج نباشند.»
عمو ارشد در گلايه هاي محجوبانه خود ميگفت «اگر من به جاي توزيع روزنامه که بيشترين خدمت در ارتقاء فرهنگي و اطلاعرساني است در حجرهاي و کارگاهي کارگري ميکردم، بيمه بودم و الان بازنشسته شده بودم و مجبور نبودم با وجود کهولت سن و بيماري در کوچه و خيابان سرگردان باشم.»
وي گلهاي داشت از مسئولان که حتي با وجود اينکه بيماريم عود کرده چشمهايم کمسو شده و ديسک کمر دارم و قلبم ناراحت است باز هم مجبورم براي گذران زندگي، با فروش اندک روزنامه آن هم با اين گاري زوار درفته روزگارم سپري کنم و خرج زن و بچههايم را در بياورم.
و نهايتاٌ ارشد يوسفنژاد و به زبان اهالي منطقه (عمو ارشد) با آرزوي داشتن بيمهاي اجتماعي و کيوسک روزنامه با چهار سر عايله، يک دختر خردسال و دو فرزند معلول ما را دراين دنياي فاني تنها گذاشت و چشم از جهان فروبست.