آيا آتشي که براي شهرداري اروميه در جهنم ليگ امسال افروخته شده است، خاموش مي شود؟
به گزارش احرار نيوز، انگار قرار است داغ دل هواداران تيفوسي شهر عاشقان واليبال هر يکشنبه يا چهارشنبه اي که مي رسد تازه شود و خبرهاي بد و ناخوشايند از اردوي فلامينگوها به گوش رسد.
بدون مقدمه مي خواهم سر اصل مطلب بروم و بگويم دواي درد تيم واليبال شهرداري اروميه که به نوعي به بخشي از هويت اجتناب ناپذير اورموي ها تبديل شده است چيست!
به عنوان مثال بچه اي را در نظر بگيريد که والدينش اوضاع مساعدي ندارند و هر دو معتادند و اين بچه نيز بين شيريني هاي زندگي و جهنمي که والدينش در آن دست و پا ميزنند سرگردان است. دست آخر اين بچه چون شرايط مناسبي از لحاظ بسترهاي رشد ندارد دير يا زود قرباني قانون نانوشته زندگي خواهد شد و بسوي جهنم کشيده خواهد شد و در يکصورت نجات خواهد يافت که سوپراستاري از راه رسيده و بچه را از مهلکه برهاند.
حکايت اينروزهاي تيم واليبال شهرداري اروميه نيز اينگونه است. تيم واليبال شهر عاشقان واليبال همان بچه ايست که بين بهشت واليبال و جهنم و برزخي که متوليان باشگاه و کادرفني برايش درست کرده اند دست و پا ميزند و هيچ دادرسي ندارد. اما اين بچه هر روز نحيف و نحيف تر مي شود و بدون اينکه نسخه اي براي حال و روز ناخوشش تجويز شود به حال خود رها شده است. اما اين را هم فراموش نکنيم که اين بچه به يک بيماري ناشناخته اي نيز دچار است که بايد متاسفانه اسم آن را باندبازي بناميم.
بله درست است. به قول يکي از دوستان رسانه اي در تيم شهرداري اروميه باندبازي بيداد مي کند و چند بازيکن اين تيم عضو باندي هستند که به مانند مافيا سعي دارند راهي را که به ترکستان رهسپار است بروند! اين باند چندين عضو دارد که به سردستگي يکي از بزرگان تيم سعي دارند اين شعار معروف را عملي کنند "يا همه ما يا هيچکس"!
روزي که قرار بود تيم شهرداري بسته شود بازيکنان مختلفي براي حضور در ليست نهايي تيم به اردوي شهرداري فراخوانده شدند که براي تست آمده بودند.از همان روزها که ليست نهايي تيم بسته شد خيرخواهان و عاشقان و هوادارن واليبال نگراني خود را از طريق رسانه هاي خود به گوش کادرفني رساندند اما مثل هميشه گوش شنوايي در شهر عاشقان واليبال براي شنيدن اين خيرخواهي ها وجود نداشت.
حال مي خواهيم از مسئولين نتايج تيم چند سوال بپرسيم هرچند که اميد چنداني به رسيدن به جواب هايمان نداريم:
1) چه شد که تيم در پست سرعتي به جاي حفظ نادي و عادلي دست به يک حرکت انتحاري زد و حامد رضايي را که فصل کم فروغي را در شهرداري تبريز پشت سر گذاشته بود جذب کرد! حامد رضايي که روزي در سايپا بعنوان يار قابل اعتماد نفرزاده يک بازيکن ششدانگ بود امروز در شهرداري اروميه بيشتر به نقطه اتکاي حريفان تبديل شده است!
2) آقاي وطن پرست شما پس از عدم موفقيت در جذب رحمان داوودي و ميلاد عبادي پور در پست قدرتي زن احساس خلا و خطر نکرديد؟ به واقع آيا شما آنقدر به امير برزگر و صمد اکبري اعتماد داشتيد که در خواب خوش فرو رفتيد؟
3) کيارش ملکي بازيکن تيم کاهرامان ماراش ترکيه که در تمرينات پيش فصل تيم به جمع بازيکنان اضافه شد اصلا براي چه آمد و براي چه رفت؟ آيا اين بازيکن بومي بعنوان يکي از ستارگان ليگ ترکيه نمي توانست به اندازه صمد اکبري براي تيم مثمر ثمر باشد!؟ بازيکني که به مراتب مي توانستيد با مبلغ کمتري نسبت به صمد سولدوزي با او قرارداد ببنديد!
4) چه بر سر صمد اکبري آمده است که ديگر همان بازيکن شاداب نيست!؟! بازيکني که فصول پيش در معيت تيم هاي ميزان و شهرداري چندين بار، يک تنه دمار از روزگار تيممان درآورد!
همه اينها به کنار چه شد که بازي با تيم ميزان را سه گيمه باختيم! واقعا خجالت آور است! البته ديگر آنقدر بايد به باخت ها عادت کرده باشيد که اين باخت ها برايتان عادي شده باشد. وقتي بازي ميزان و شهرداري را از شبکه رضوي مشاهده مي کرديم بغض هاي فروخفته بر گلوهايمان چنگ انداخته بود! بغضي که بايد هميشه فرو دهيم!
واقعا در مشهد و مقابل تيم ميزان تحقير شديم. تحقيري که تا سال هاي سال بايد منتظر نيش و کنايه هاي جبار قوچان نژاد در مصاحبه هايش باشيم!
بازي شهرداري و ميزان که ساعت 17:30 شروع شده بود ساعت 18:17 دقيقه به پايان رسيد و 48دقيقه نشده قافيه را به آساني باخيتم! يعني اگر يک حساب سرانگشتي بکنيم و با احتساب سه دقيقه استراحت بين دونيمه و 30ثانيه تايم اوت هاي فني و مربيان، تيم ميزان در هر ست در کمتر از 12دقيقه نسخه تيم مان را پيچيد و به دست ابراهيم وطن پرست داد!
به نقل از نداي اروميه؛ امشب منتظر تحولات جدي و اخبار خوش از باشگاه هستيم تا از منجلابي که فرو رفتيم رهايي يابيم.آيا اينطور نيست؟